نمایش صفحات

مسجد و تکثیر اندیشه دینى

همچنان‏که گفتیم در عصر جهانى شدن، جهان غرب مى‏کوشد تا «مدرنیسم» را به نیمه دیگر جهان تحمیل کند و ذهن و ضمیر انسان‏هاى سویه دیگر زمین را با زینت و زیورهاى فریبنده آن تسخیر کند. براى مقابله با چنین امرى، مساجد مى‏توانند کانون‏هایى براى ارائه اندیشه دینى، در مقابل اندیشه غربى باشند. به دیگر سخن، مساجد مى‏توانند از ظرفیت‏هاى خود سود جسته و اندیشه قدسى و الهى که زلال و پاک و شفاف است را به مسلمانان و على‏الخصوص جوانان مسلمان عرضه کنند و در مقابل مدرنیسم که ره‏آورد مغرب زمین است و سمت و سویى با وحى و معارف قدسى و اندیشه‏هاى الهى ندارد بایستد.

 

مسجد و زدودن شبهات فکرى

جهان غرب مى‏کوشد با بیانى سیل‏آسا و انبوه شبهات فکرى، اندیشه جوان مسلمان را نسبت به علایق دینى و اعتقادات مذهبى خود سست کند و به تدریج از او فردى لاقید بسازد. چنین فردى، دیگر نخواهد توانست در خدمت انقلاب اسلامى و اهداف عالیه آن بکوشد و سوداى پیشرفت دینى و دنیوى در سر داشته باشد. مساجد علاوه بر راهکار تکثیر اندیشه دینى، مى‏توانند در این عرصه، کانونى براى دفع شبهات جدید فکرى و القائات دنیاى مدرن باشند و به جوانان، راه حل صحیح مشکلات فکرى را عرضه دارند و آنان را در برابر این هجمه شدید، بیمه نمایند. بدین‏سان، مساجد در سیماى کانون مقابله با «شبیخون فرهنگى» عرض اندام کرده و جلوه‏گر مى‏شوند.

 

مسجد و بهداشت‏روانى

بهداشت‏روانى، در جهان جدید مسئله پر اهمیت و دشوارى است. چنان‏که آوردیم یکى ازمعضلات و مشکلات دنیاى معاصر، مسئله بحران‏هاى روحى و روانى است تا بدانجا که عصر جدید را «عصر اضطراب» مى‏نامند. دنیاى غرب، توأم با تحمیل فرهنگ خود به دیگر جوامع بشرى، بیمارى دوران مدرن یعنى اضطراب را هم مخفیانه و پوشیده بدانان انتقال مى‏دهد. در اینجا هم مساجد مى‏توانند نقش فعالى ایفا کنند و در تطهیر ذهنى و روانى و بهداشت‏روانى فرد کمک شایانى ارائه نمایند. این امر از طریق برنامه‏هاى عبادى همچون دعا، نماز، راز و نیاز و نیایش و عزادارى که در مساج انجام مى‏گیرد، محقق خواهد شد. نیکوست تا در اینجا به یک مسئله جالب توجه اشاره کنیم و آن تأثیر سبک معمارى اسلامى مساجد در روح و روان و بهداشت روانى افراد است.

«ویلیام جیمز» در کتاب «دین و روان» مى‏گوید: «اجازه مى‏خواهم که در اینجا نظرى به ساختمان‏هاى معابد انداخته و ببینم که در بکار بردن زیبایى‏ها در ساختمان‏هاى بعضى از معابد همان نیاز و احتیاجى ملاحظه شده است که در نهاد و سرشت آدمى وجود دارد. روحیه‏هایى از مردم هست که به سادگى بسیار علاقمند بوده و به بى‏آلایشى زندگى داخلى خود اهمیت بسزایى مى‏دهند. در مقابل، مردم دیگرى هستند که به زرق و برق و جلال و جبروت اهمیت مى‏گذارند... یک روحیه‏اى که به جاه و جلال اهمیت فراوان مى‏دهد از یک معبد ساده و بى‏آلایش خوشش نمى‏آید. او به یک سازمانِ روحانیتى نیازمند است که پر ابهت و جلال بوده و یک مقام با عظمتى در رأس آن قرار گرفته باشد... اینها در مقابل یک معبد پر عظمتى که سر به آسمان برافراشته و در آن صداى تکبیر و اللّه‏ اکبر با لحن مخصوصى طنین‏انداز باشد، عظمت و قدوسیت خداوند را بیشتر و بهتردرک مى‏کنند».[1]

سید حسین نصر «جوان مسلمان و دنیاى متجدد» مى‏نویسد: «شاهکارهاى بزرگ هنر اسلامى، همچون مساجد جامع قرطبه در اسپانیا، قیروان در تونس و ابن‏طولون در قاهره یا نظایر دیگر آنها در این سوتر شرق جهان اسلام، مثل بناها و مساجد استانبول و مخصوصا اصفهان و سمرقند، نه تنها جلوه‏هایى از روح وحى اسلامى را باز تابانده است، بلکه اصلاً طنین جان و جوهر همان روح است و به یک معنا، روشن‏ترین و عینى‏ترین پاسخ رابه این سؤال مى‏دهد که: «اسلام چیست؟». این بناها: برخى از مهم‏ترین جنبه‏هاى پیام اسلام را در هماهنگى و تناسب و صفا و روشنى و آرامش خود متبلور ساخته است».[2]

 

مسجد و اندیشه «مهدویت»

مساجد مى‏توانند کانونى نقش آفرین و اساسى براى گسترش و تعمیق اندیشه مهدویت و به سخن روشن‏تر جهانى‏سازى مهدوى (عج) باشند. در اندیشه شیعى، مهدى موعود (عج)، روزگارى، دعوت جهانى خود را آغاز خواهد کرد و حکومتى جهانى به پا خواهد نمود و اندیشه الهى و وحیانى شیعى را در سراسر گیتى خواهد گستراند. بنابراین، شیعه معتقد به جهانى‏سازى مهدوى (عج) است. این اندیشه، نقطه مقابل جهانى‏سازى غربى است که از زلال وحى به دور
است و بر مبانى فرهنگ و تمدن غرب استوار است، مى‏باشد. شیعه مى‏تواند از اندیشه مهدویت سود جسته و آن را به جهانیان عرضه داشته و دل‏هاى افسرده و دردمند سراسر عالم را امیدوار سازد و بدانان بفهماند که چنان نیست که اندیشه غالب، اندیشه غرب و جهان کفر باشد. براى نیل به چنین هدفى، باید از مساجد یارى گرفت تا ابتدا خود اندیشه مهدویت در میان شیعیان به تعمیق و رشد و بالندگى برسد و زمینه صدور آن فراهم گردد.

 

مسجد و مسئله بازیابى هویت

یکى از فرق‏هاى دوران ما قبل مدرن و جهان سنتى با دوران مدرن اینست که در دوران ما قبل مدرن، جهان و اشیاى پیرامون آدمى، ساده و غیرپیچیده بودند. این اشیا نشانه‏ها و آیت خداوند بود. آدمى با نظر به آنها، به یاد خداوند مى‏افتاد و یا آنکه به تأمل در خود و هستى خود و شناخت حقایق نفس خود کشانده مى‏شد، به دیگر زبان، جهان چنان دیده مى‏شد که گویى محضر و تجلى‏گاه خداوند است. فرآورده‏هاى علمى و فنى بشر در آن دوران هم واجد چنین وصفى بودند یعنى انسان با دیدن آنها یا به خدا و یا به نفس خود (به عنوان مقدمه‏اى براى رجوع به خدا) ارجاع داده مى‏شد و چنین است که در معمارى سنتى مساجد، مفاهیم دینى خودنمایى مى‏کند. اما در جهان مدرن، جهان و اشیاى پیرامون آدمیان، پیچیده شدند و جامد سادگى را بدر کردند، بشر بجاى آن‏که به تفسیر طبیعت بنشیند، به تغییر او پرداخت و دنیایى عجیب و پر زرق و برق با انواع و اقسام محصولات تکنولوژى مدرن پدید آورد. در این دنیا، اشیا دیگر آیت و وجه اللّه‏ نبودند. آدمى با نظر به اشیاى پیرامون و مکان‏هاى اطراف خود، به خدا یا نفس خود، ارجاع داده نمى‏شود. به دیگر سخن، دنیاى مدرن دنیایى است که در آن محصولاتى که پدید مى‏آیند و مکان‏هایى که ساخته مى‏شوند، ناشى از نفسانیت بشرند. چیزى که چنین باشد آیت خداوند نخواهد بود. بنابراین، بشر در دنیاى مدرن، با نظر به اشیاى پیرامون خود، دیگر به خود و خدا باز نمى‏گردد و هویت و چیستى حقیقى خود را بازیابى نمى‏کند بلکه در همان اشیاى ظلمانى و نفسانى فرو مى‏رود. اما در همین دنیاى مدرن، اشیا و مکان‏هاى سنتى و دینى که رنگ خدا به خود گرفته‏اند، مى‏توانند بشر را به خود یا خدا، ارجاع دهند. مسجد یکى از همین مکان‏هاست. مسجد مکانى است که بشر امروز هویت خود را در آن باز مى‏یابد. در مساجد، این مؤلفه بازگشتى (بازگشت به خود و خدا) به خوبى و به زیبایى تمام جلوه‏گر و آشکار است. معمارى مساجد، نواى دلنواز و قدسى اذان که از مناره‏ها به گوش مى‏رسد، نماز جماعتى که در مساجد برپا مى‏شود، نیایش‏ها، دعاها و عزادارى‏هایى که در مساجد انجام مى‏گیرد همگى عواملى مؤثر در رجوع انسان به خود و خداى خود است.

 



[1] . ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى، انتشارات آموزش انقلاب اسلامى: ص 150 و 151 .

[2] . سید حسین نصر، جوان مسلمان و دنیاى متجدد، ترجمه مرتضى اسعدى، انتشارات طرح نو: ص 148 و 149 .