بسم اللّه الرحمن الرحیم. الحمدللّه رب العالیمن والصلاة والسلام على خیر خلقه سیدنا و نبینا ابىالقاسم محمّد
و على اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین سیّما بقیة اللّه فى الارضین و اللعن على اعدائهم اجمعین.
با عرض خیر مقدم محضر محترم علماى معظم و مکرم، سروران عزیز و عرض تسلیت ایام شهادت صدیقه کبرى حضرت زهرا سلام اللّه علیها که در آن قرار داریم و عرض تسلیت درگذشت فقیه بزرگوار آیهاللّه العظمى آقاى فاضل لنکرانى اعلى اللّه مقامه، براى بنده توفیق است که چند دقیقهاى در خدمت شما عزیزان و علماى محترم باشم در میان شغلهایى که در دنیا مطرح است براساس فرهنگ اسلام هیچ شغل و سمتى از شغل عالم اسلامى بودن بالاتر و والاتر نیست. از طرفى عظمت و اهمیت و فضیلت این شغل و از طرفى هم مسؤولیتهاى فراوانى که در باره این اشتغال برشمردهاند.
طبق روایات، منزلتى بالاتر از اینکه یک نفر عالم اسلامى باشد متصور نیست، اما از جهت مسؤولیتى که ما، (بنده بعنوان طلبهاى از حوزه علمیه قم و شما علماى مکرم) داریم مسؤولیت ما بسیار سنگین است، از آغاز علماى بزرگ ما به این مسؤولیت عمل کردند، در کتاب اکمال الدین، صدوق رحمة اللّه علیه مىگوید نامهاى به دست نایب چهارم از نواب
خاص رسید: «بسم اللّه الرحمن الرحیم اعظم اللّه اجر اخوانک و انک میتٌ بین ستة ایام، اجمع امرک...».
از این تاریخ که زمان غیبت صغرى سپرى شد در سال 329 هجرى قمرى، و غیبت کبرى آغاز شد، مردم مسلمان و شیعیان تردید نداشتند که پناهگاهشان علما هستند زیرا:
گل رفت و گلستان شد خراب/ بوى گل را از که جوییم از گلاب
چون علما نایب عام و نایب مناب مقامهاى نبوت و امامت هستند، ولى علما هم تردید نبود که وظیفه بسیار بزرگى بر دوش آنها قرار گرفت، در چند مورد و در چند عرصه علما لازم دانستند که کار کنند. اول جمع آثار اسلامى و آثار اهلبیت، جمعآورى اینها، و تنظیم اینها و مرتب کردنش، این یکى از کارهاى بزرگى بود که علما انجام دادند، دوم بیان و تفسیر این کلمات، تصنیف و تعریف و پژوهش اینها، این کار دوم بود، کار سوم نشر و تبلیغ این آثار پر بها بین مردم، در ضمن با تألیف و بیان تبلیغ و نشر انجام مىگرفت، چهارم تعلیم و تربیت مردم براساس این فرهنگ خدمتى بسیار بزرگ بود، یعنى با مردم ارتباط داشتن و آنها را براساس فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام تربیت کردن، براى اینکه این سلسله اندیشه واقعى باشد تأسیس حوزههاى علمیه تربیت طلاب و علماى بزرگ، از طرفى هم تفرقهافکنىها پدید آمد، مناظراتى باید صورت مىگرفت کتابهایى در مناظره شکل بگیرد، هم در کلام، هم در فقه مقارن در اصول و معارف، هم در اصول، علوم اسلامى را شیعهها پىریزى کردند و پدید آوردند، بهترین منتقدان علوم، علماى شیعه بودند، ...
قدس اللّه اسرارهم و شکر اللّه سعیهم ... مناظرات مختلفى برحسب زمان که انجام مىشد این کارها بود که انجام گرفت، رفته رفته وظیفه بر دوش ما قرار گرفت. ما در برابر مسؤولیت بسیار بزرگى قرار داریم، ما نمىتوانیم از این مسؤولیت شانه خالى کنیم، از اول که به این لباس ملبس شدیم و در این شغل که شغل سربازى امام زمان است شغل بسیار شریفى است، شغلى شریفتر و پربرکتتر از شغل طلبگى ندیدهام، باید خیلى خدا را شکر کنم که این توفیق را عنایت کرد که در این راه دنبال قال اللّه قال الباقر و قال الصادق باشیم از این شغل پربرکتتر و شریفتر نیست، اینها همه هست، در زمان ما جریانى هم بوقوع پیوست، و وظیفه ما را سنگینتر کرد.
در جریانى که در زمان کنونى ما بوقوع پیوست و باید ما عالم به زمان خودمان باشیم که امام صادق علیهالسلام فرمودند: «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس». وظیفه ما را بسیار سنگین کرد، و افتخار هم بکنیم که در چنین زمانى بتوانیم از عهده اداى وظیفه خودمان برآییم، کتابى هست به نام «ثورة الفقیه و دولته»، این کتاب را علماى عرب سوریه و عراق و لبنان و کشورهاى عربى نوشتهاند و همه کتاب عربى است، پنجاه تن از علماى بسیار بزرگ و سرشناس دنیا کلماتشان جمع شده است هر یک از ین علماى بزرگ که اهلقلم و آگاه به اوضاع زمان و داراى منصب و مقام هستند هرکدامازیک زاویهکار فقیه فرزانه، مدیر، مدبر، شجاع، بتشکن امام خمینى رضوان اللّه تعالى علیه را مورد بحث دادهاند، بله واقعا معظمله بهعنوان یک فقیه و فیلسوف مطرح است. اصلاً ایشان خود یک کتاب و مدرسهاى است آنقدر کار بزرگ و وسیع و داراى ابعاد متعدد که در زمان ما بوقوع پیوست الان کلمات امام را دستهبندى کردهاند شده پنجاه جلد بنده همیشه در ملاقاتها به عزیزان تأکید مىکنم سه کتاب را مطالعه کنید کتاب بالینى ما باید باشد یکى صحیفه نور امام، ما باید با آن فکر آشنا باشیم آن برداشتى که ایشان از اسلام دارد ما هم همان برداشت را باید داشته باشیم تا بتوانیم در این راستا گام برداریم 22 جلد چاپ شده و جلد بیست و دوم فهرست است بقیه مطالب بیانات و کلمات اما عدهاى از فضلا جمعبندى و دستهبندى کردهاند بنام تبیان که این پنجاه جلد شده است، یک جلد دانشگاه و دانشگاهیان، یک جلد شیطان بزرگ و آمریکا، یک جلد شهادت و ایثار، یک جلد قواى مسلح، سپاه پاسداران و قواى نظامى، یک جلد حکومت اسلامى، یک جلد اسلام ناب، یک جلد تاریخ معاصر، یک جلد وحدت و اتحاد، یک جلد استضعاف و استکبار، این پنجاه جلد است. بیتالقصیده به نظر بنده همین آخرى است استضعاف و استکبار امام در این کتاب مىفرمایند: هدف ما این بوده که مستضعفان جهان و مظلومین و محرومین را که قرنها در سیطره مستکبران زندگى کردند آنها را نجات بدهیم و از تمام مستضعفان جبههاى درست کنیم در برابر مستکبران عالم «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض» همین است و کار ما مقدمه ظهور امام عصر «عج» است این کار امام است ملتهایى که قرنها دچار استضعاف فرهنگى اقتصادى اجتماعى و سیاسى بودند اینها همه را نجات و پر و بال دادن، آن خود کمبینى را در اینها از بین بردن و به اینها خودباورى و اعتماد به نفس دادن و اسلام ناب را تکیهگاه قرار دادن، اسلامى که پر و بالش قیچى شده بود اسلام بود ولى حکومت اسلامى نداشت اسلام بود ولى جهات فرهنگى و شهادت طلبى نداشت، اسلامى بود بدون ظلمستیزى و بدون استکبارستیزى اسلامى بود منزوى، اسلام ناب را به عرصه زندگى آوردن کار امام بود، سه تا منصب مهم را از ما گرفته بودند، هرسه مال علماى اسلامى است، افتاء و قضاء و حکومت شما مىدانید این هر سه کار فقیه است حکومت مال فقیه، برحسب روایات فراوانى که ما داریم از جمله مقبوله عمر بن حنظله.
خلاصه یکى از مناصب علما حکومت بوده که از ما گرفته بودند بنىعباس و سلجوقیان و ایلخانان و تیموریان صفویه و افشاریه و زندیه، قاجاریه و پهلوى حکومت داشتند اما علما نه، از علما گرفته بودند، دوم قضاوت را از ما گرفته بودند جاى ما شریح قاضىها قضاوت مىکردند. سوم افتا براى خودشان مجتهدینى درست کرده بودند، راه را براى ما بسته بودند در سالهاى قدیم شما نگاه کنید به کتابها صحبت از طهارت است تا مىرسیم به حج و این قبیل چیزها، از امر به معروف و نهى از منکر، جهاد، حدود، دیات، قصاص و امثال اینها خبرى نبود اینها راه را براى امثال ما طلبهها بسته بودند کسى که واقعا میدان را باز کرد و این احکام و اسلام را احیاء کرد امام بود. بنابراین ما در زمان خودمان سراغ این مىرویم چون همه اینجا هستید چند نکته را به نظر خودم خدمت ائمه جمعه و جماعات عرض مىکنم:
اول اینکه ما قبل از هر چیز باید سعى کنیم که مساجد آن جذابیت را داشته باشند یعنى ما یک برنامههایى تنظیم کنیم مساجد خسته کننده نباشد، حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغة مىفرماید: طاعت و عبادات برخلاف هواى نفس است و لذا سنگین است، اما کارهایى که موافق هواى نفس باشد سبک است، جذاب است، حالا ما باید در مساجد برنامهاى داشته باشیم براى جذب جوانان باید فکر کنیم برنامههاى هنرى و امثالهم خسته کننده نباشد.
گام دوم اینکه ائمه جماعات باید سعى کنند در آن محل تحقق رسالت خودشان یک پناهگاه براى مردم باشند. با مردم گرم گرفتن، ساده زیستى، با صفا و صمیمیت برخورد کردن، براى بیکاران سعى در ایجاد کار، براى جوانانشان سعى در ایجاد وسایل ازدواج، افراد محروم و فقیر را کمک و مساعدت کردن. خلاصه شما را یک برادر محترم و یک پدر دلسوز و مهربان براى خودشان بدانند مشکلاتشان را با شما در میان بگذرانند، شما هم با حلم و حوصله گوش کنید گاهى اگر کارى دارید گوش کنید به حرفهاى آنها، با مردم صمیمى بودن در صحنه زندگى مردم حضور داشتن، راهنما بودن، راهنمایى کردن، مهربان بودن، اینها خیلى اثر دارد. مثلاً باید امام جماعت بگوید در این محل شما چند نفر
فقیر و محروم دارید، چند نفر احتیاج به کمک دارند، به نظر شما چه کمکى باید به اینها بکنیم، چند نفر جوانند که باید برایشان وسایل ازدواج فراهم کرد، چند نفر مقروض که سعى در اداى دین آنها باید کرد چند نفر بیکار که باید برایشان کار ایجاد کنیم چند نفر هستند که مخارج بیمارستان ندارند، باید برایشان تأمین کرد. خلاصه اینگونه خدمات، اینها خیلى مؤثر است که مردم بدانند این امام جماعت یک پدر مهربان برادر دلسوز و خیرخواه و پناهگاه، این یک کار بسیار بزرگى است و دیگر آگاه کردن مردم از برکات و مزایاى انقلاب، چون قرنها دشمنان اسلام در تخریب اسلام مىکوشیدند و اسلام را آماج تهمتها قرار دادند، اینکه اسلامِ چهارده قرن پیش از این، نمىتواند دنیاى امروز را اداره کند، حتى اسلام نسبت به زنها نگرش منفى دارد، اسلام طرفدار اغنیاست، اسلام از سیاست جداست، تا جایى که گفتند اسلام افیون ملتهاست. ما باید اسلام را به مردم معرفى کنیم، اسلام سى و چند سال است به این کشور خدمت کرده ببینید کشور چقدر پیشرفت کرده، از لحاظ مادى و معنوى آن مسئله تأسیس انرژى هستهاى، بنده خودم چندین بار رفتهام ببینم به شما هم توصیه مىکنم چقدر خوب است این جوانانى که در این مرکز انرژى هستهاى در نطنز و اصفهان و اراک ببینند شما پنجاه نفر از ائمه جماعات و جمعه آمدهاید از آنها قدردانى کنید شما باعث بزرگوارى و عزت و افتخار اسلام هستید، این کارها لازم است، چون سابقا دیوارهاى بلندى کشیده بودند ما را از جامعه جدا کرده بودند، دانشگاه از حوزه جدا، حوزه از دانشگاه جدا، امام جماعت از مردم جدا، مردم از امام جماعت جدا، امام رضوان اللّه تعالى علیه این فاصلهها را از بین برد، تمام این سدها را شکست، این فاصلهها را از بین برد. خلاصه اینکه ما اسلام را باید به مردم معرفى کنیم. اسلام از جهت انرژى هستهاى، از جهت صنعت و طب صنایع نظامى و کشاورزى، خلاصه اسلام را اینطور معرفى کنیم به مردم، بهعلاوه باید ببینیم این راهى که امام پیش پاى ما گذاشته اسلام ناب این است و برکات و ثمرات انقلاب را براى مردم بیان بکنیم خلاصه ما هستیم و این مسؤولیت، فضیلت و برکت بسیار بسیار زیاد انشاءاللّه تعالى توفیق پیدا کنید، ما هم در خدمت شما هستیم، بنشینیم و مشکلات را مطرح کنیم، بعضى از مشکلات از جانب بنده است با هم باشیم بتوانیم در دولت و حکومت هر کجا برویم و حرفمان را بزنیم. خلاصه با تشریک مساعى براى خدمت به مردم و گام برداشتن در راه انقلاب تلاش کنیم. خدا را شکر مىکنیم که براى ما چنین وسیلهاى پدید آورد، امسال هم سال اتحاد ملى و انسجام اسلامى است و رهبر بزرگوارمان دامتربرکاته این سال را به این نام نامگذارى کردند کار و فعالیت خواهیم کرد، ملکه انگلستان آن سلمان رشدى مرتد کوبیده شده و مرده را روى خط مىآورد، ما باید متوجه باشیم اینها از هیچ کارى در هیچ فرصتى برضدّ ما فروگذار نمىکنند همیشه باید بیدار باشیم و غرب را به دنیا بشناسانیم و در برابر این کینهها و کدورتها و نقشههاى غرب بیدار باشیم و مردم را از مزایاى انقلابمان آگاه کنیم که بفهمند انقلاب چه کرده است. اللهم سلم الاسلام والمسلمین اللهم اید علماء الدین. والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته