بسم اللّه الرحمن الرحیم. هر چند ضرورت پایبندى به اصول و مبانى برادرى ایمانى و وحدت و انسجام اسلامى از
بدیهیات کتاب و سنت و مورد نظر شارع مقدس و سفارش مؤکد ائمه معصومین علیهمالسلام است ولى میراث سنگین و تاریخى صدها سال اختلاف و کینه و کدورت و جنگ و نزاع فرقهاى و دسیسههاى استعمارى و استکبارى در دهههاى اخیر که تلاش نموده آتش تعصب و لعن و تکفیر و تفسیق را بین مسلمانان رواج دهد آنچنان آسمان بردارى بین مسلمانان را تیره و غبار آلود کرده که گاهى لازم است به توضیح واضحات و تشریح و تبیین بدیهیات بپردازیم.
تهاجم سیاسى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و تبلیغاتى دشمنان قسم خورده مسلمین مخصوصا آمریکا و اسرائیل به اسلام و سرزمینهاى اسلام و لزوم اتحاد و همبستگى مسلمانان در برابر دشمن مشترک و اتخاذ موضوع واحد در مسائل جهاتى ضرورت طرح این بحث را دو چندان مىکند.
در ابتدا لازم است تعاریف مورد نظر خود را از دو اصطلاح «وحدت اسلامى» و «تقریب مذاهب» به اختصار شرح دهم تا حد و مرز آن با «ادغام مذاهب» یا «الغاى مذاهب» یا گذشت از مواضع اصلى و اصول مسلم دینى و مذهبى به منظور شیعه کردن اهلسنت و سنى نمودن شیعیان معلوم گردد:
الف) وحدت اسلامى
«وحدت اسلامى» عبارت است از: همکارى و تعاون پیرامون مذاهب اسلامى براساس اصول مسلم و مشترک اسلامى و اتخاذ موضوع عملى واحد براى تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامى و موضعگیرى واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبى و عملى هریک از مسلمانان به مذهب خود.
ب) تقریب مذاهب
تقریب مذاهب به معناى نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامى با هدف تعارف و شناخت مشترکات یکدیگر و توسعه مشترکات به منظور دستیابى به تآلف و اخوت دینى براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامى و نیز معذور نمودن همدیگر در نقاط مورد اختلاف است.
البته منظور از مذاهب اسلامى، آن دسته از مکاتب فقهى معروف و معتبرى هستند که داراى نظام اجتهادى منسجم و مستند به کتاب و سنتاند که از نظر ما عبارتاند از مذهب حنفى، مالکى، شافعى و حنبلى از اهلسنت و مذهب اثنىعشرى، زیدى و بهره اسماعیلى از شیعه و مذهب اباضى که مذهب باقیمانده از خوارج است با تعدیل زیاد.
تاریخ تقریب
مطالعه در تاریخ اسلام در زمان ائمه معصومین و شاگردان آنها نشان از آن دارد که آن بزرگواران با همه اختلافات فکرى که با فقهاى مسلمین و ائمه مذاهب داشتند، لیکن مراوده و مباحثه علمى و رابطه استاد شاگردى همواره بین آنان برقرار بوده است.
جمع کثیرى از شاگردان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام از اهلسنت بودهاند و بسیارى از آنان از این دو امام بزرگوار نقل حدیث کردهاند. از جمله آنها ابوحنیفه و مالک هستند که با وجود اختلافات فقهى، مقام شاگردى آن حضرت را داشته و به آن افتخار مىکردهاند. براین اساس ما با افراد زیادى روبرو هستیم که از جمله راویان مشترک بین شیعه و سنى هستند و بیش از ده هزار روایت در عمدهترین کتب اهلسنت از اهل بیت علیهمالسلام روایت شده است.
در عصر بعد از ائمه نیز علماى بزرگ ما امثال شیخ مفید، سید مرتضى، شیخ طوسى، علامه طبرسى صاحب مجمع البیان حتى شهید اول و شهید ثانى از جمله کسانى بودهاند که صاحب کرسى تدریس در فقه مذاهب مختلف اسلامى بوده در آثار و کتابهاى خویش هم شیوه ارائه مقارن فقه و کلام را رعایت کردهاند. آنان ضمن پایبندى به مذهب اهلبیت هیچگونه تعصبى در عرضه مطالب نداشته نقل همه اقوال را شیوه خود ساخته و با استدلال متین و عملى از آراى خود دفاع مىکردهاند. کتاب الخلاف شیخ طوسى و «المؤتلف من المختلف» علامه طبرسى نمونهاى از این شیوه پسندیده است.
اصولاً کتابهاى استدلالى فقهى ما در گذشته همین سبک و سیاق را کم و بیش حفظ مىکردهاند.
علماى اهلسنت هم با ابراز علاقه و احترام به اهلبیت پیامبر و ائمه معصومین علیهمالسلام نشان دادهاند که هیچگونه کینه و تعصبى نسبت به آن بزرگواران نداشتهاند. اشعار شافعى از ائمه اربعه و اشعار شعراى فارسى که اکثریت آنان سنى مذهب بودهاند گواه براین مطلب است.
به گونهاى که برخى از بزرگان آنها را «سنیان دوازده امامى» لقب دادهاند. این مسئله تا آنجا پیش رفته که شیخ محمد ابو زهره از شیوخ معاصر الازهر درباره ابو حنیفه گفته است: «نتنهى من الکلام السابق الى ان اباحنیفه شیعى فى میوله و آراءه فى حکام عصرهاى انه یرى الخلافة فى اولاد على من فاطمة و ان الخلفاة الذین عاصروه قد اغتصبوا الامر منهم و کانوا لهم ظالمین».[1]
هم او بعد از مناظرهاى که در حضور منصور دوانیقى با امام صادق انجام داد اظهار داشت: «ما رأیت افقه من جعفر ابن محمد» و این جملهاش نیز معروف است که «لو لا السنتان لهلک النعمان» و نیز نقل کردهاند که او پیوسته امام صادق را با احترام صدا مىزد و مىگفت: «جعلت فداک یا بن رسول اللّه».
مرحوم صدوق هم در کتاب الخصال از قول مالک نقل مىکند که گفت: «کنت ادخل على الصادق جعفر ابن محمد علیهماالسلام: فیقدم لى مخدة و یعرف لى قدرا و یقول یا مالک انى احبک فکنت اسر بذلک و احمد اللّه علیه و کان لایخلو من احدى ثلاث خصال: اما صائما و اما قائما و اما ذاکرا و کان من عظماء العباد و اکابر الزهاد الذین یخشون اللّه عزوجل و کان کثیر الحدیث، طیب المحاسبة، کثیر الفوائد فاذا قال: قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآلهوسلم اخضر مرة و اصفر اخرى حتى ینکره من یعرفه...».
مىتوان دقیقا گفت که همه ائمه مذاهب متهم به تشیع شدند بلکه مورد خشم و أذیت دشمنان اهل بیت علیهمالسلام قرار گرفتهاند. مطالعه تاریخ زندگى ابو حنیفه، مالک و شافعى گواه براین مطلب است.
تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه در قاهره
در زمان معاصر «مسئله تقریب مذاهب» وارد دوره جدیدى شد. حضور مرحوم شیخ محمدتقى قمى در قاهره و تأسیس دارالتقریب و پیوستن علماى بزرگ شیعه امثال مرحوم کاشف الغطاء، مرحوم شرف الدین، ملا صالح مازندرانى، آیت اللّه العظمى حکیم، علامه هبة الدین شهرستانى، علامه سید محسن امن عاملى و... به آن و حمایت عظیم مرحوم آیت اللّه العظمى بروجردى از این طرح و همکارى وى با شیوخ الازهر امثال شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ سلیم البشرى شیخ الباقورى و دیگران روابط حوزه علمیه قم و جامع الازهر را به پیش راند تا جایى که الازهر کتب شیعه امثال مجمع البیان طبرسى و المختصر النافع محقق حلى را به طبع رساند و فتواى معروف به رسمیت شناختن شیعه از سوى شیخ محمود شلتوت شیخ بزرگ الازهر صادر شد ولى پس از دو دهه این حرکت به علت فوت برخى از رهبران آن خاموش شد و مجله خوب آن یعنى رسالة الاسلام پس از چاپ شصتمین شماره متوقف شد.
تأسیس مجمع جهانى تقریبى مذاهب اسلامى در تهران
در ادامه فعالیتهاى دارالتقریب، پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران و در ابتداى رهبرى معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنهاى معظمله امر به تأسیس مجمع التقریب نمودند، این مجمع از ابتداى تأسیس گامهاى بلندى را در راه تقرب برداشته و فعالیتهاى زیادى نموده است که در ادامه شرح خواهم داد و از آنجا که دعوت به تقریب، دعوتى منطقى، هماهنگ با روح کتاب و سنت و منسجم با تعالیم پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهمالسلام بوده و هست با موفقیتهاى بسیارى قرین بوده است.
پایههاى فکرى تقریب
دعوت به تقریب مذاهب بر پایهها و اصول فکرى متعددى مبتنى است که همه ریشه در کتاب و سنت دارد و یا از پشتوانه رعایت مصالح امت که امرى مورد پذیرش عقلا است برخوردار مىباشد، برخى از این مبانى عبارتاند از:
1 ـ اصول مشترک
تعدد مذاهب به طور طبیعى نشان از اختلاف مسلمانان در پارهاى از باورهاى کلامى و فقهى دارد. که نتیجه طبیعى آزادى اجتهاد و اختلاف انسانها در برداشتهاى فکرى تحت تأثیر ظروف و شرایط تربیتى است. ولى نباید فراموش کرد که اصول اعتقادى، کلامى، فقهى و اخلاقى ما وجه اشتراک بسیار دارد. برخى از علما مشترکات را تا 95 درصد در امور فقهى و حتى اعتقادى برآورد مىکنند. این امر در مورد امور اخلاقى تقریبا به صددرصد مىرسد.
در اصول و پایههاى عقیدتى، ایمان به خداوند متعال، صفات الهى، ارسال رسل، انزال کتب، بهشت، جهنم، جزاى اعمال و... و نیز ضروریات شریعت از نماز و روزه و قبله، حج و زکات و امر به معروف و نهى از منکر همه یک نوع مىاندیشیم و باور داریم. اختلاف، در فروع و شاخههاى این مسائل است: مثل توحید صفات، حدود عصمت، اجراى وضو و... تکیه بر اصول و عناصر مشترک در عقیده و عمل از ارکان وحدت اسلامى و تقریب مذاهب است.
2 ـ اصل وحدت
اصل وحدت مسلمانان و امت واحده بودن آنان ریشه در قرآن و سنت نبوى و سیره ائمه مسلمین دارد. گذشته از آیات فراوان و روایات بسیار که ضرورتى براى ذکر و تکرار آن نمىبینیم سیره امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام الگوى عملى و لازم الاتباع ما است.
امیرالمؤمنین با اینکه بطور قطع خلافت را حق خود مىدانست اما مىفرمود: «فلما مضى علیه السلام تنازع المسلمون الامر من بعده. فواللّه ما کان یلقى فى روعى و لایخطر بیالى ان العرب تزعج هذا الامر من بعده ـ صلىاللهعلیهوآلهوسلم ـ عن اهل بیته و لا انهم منحوه عنى من بعده. فما راعنى الا انثیال الناس على فلان یبایعونه فامسکت یدى حتى رأیت راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الى محق دین محمد ـ صلىاللهعلیهوآلهوسلمـ فخشیت ان لم انصر الاسلام و اهله ان ارى فیه ثلما او هدما تکون المصیبة به على اعظم من فوت و لایتکم التى انما هى متاع ایام قلائل، یزول منها ما کان، کما یزول السراب، او کما یتقشع السحاب فنهضت فى تلک الاحداث حتى زاح الباطل و زهق و اطمأن الدین و تنهنه».
و البته که آن حضرت در تمامى مدت خلافت خلفا بر بیعتش وفادار بود. خیرخواهى جامعه اسلامى، نصیحت خلفا، ارائه مشورت صادقانه به آنها، اجازه به اصحاب و یارانش براى تصدى منصبهاى حکومتى و کمک به خلفا و... همه نشان از تقدم مصالح عامه بر منافع شخصى بود.
این شیوه در سیره فرزندان آن حضرت امام مجتبى و امام حسین و نیز امام چهارم زینالعابدین و امام باقر علیهمالسلام ادامه یافت. دعاى امام چهارم براى اهل ثغور در صحیفه طیبهاش و نیز کمک امام باقر به دولت اموى در امر ایجاد سکه رایج اسلامى گواه این امر است.
3 ـ اصل اخوت و برادرى بین مسلمانان
شیوه رفتار ائمه معصومین با مخالفین و سفارشهایشان به شیعیان براى حسن همزیستى و حفظ روابط برادرانه بیشتر از آن است که در این مختصر بگنجد ولى از باب نمونه به چند حدیث شریف این گفتار را متبرک مىسازم.
«عن ابىعبداللّه علیهالسلام انه قال: من صلى معهم فى الصف الاول کان کمن صلى خلف رسول اللّه صلىاللهعلیهوآلهوسلم فى الصف الاول».[2] «و عنه علیهالسلام: اوصیکم بتقوى اللّه عزوجل و لاتحملوا الناس علیس اکتافکم فتذلوا ان اللّه تبارک و تعالى یقول فى کتابه «و قولوا اللناس حسنا»، ثم قال: عودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم و اشهدوا لهم و علیهم، و صلوا معهم فى مساجدهم».[3]
«و عن معاویه ابن وهب قال: قلت له: کف ینبغى لنلا ان نصنع فیما بیننا و بین قومنا بین خطائنا من الناس ممن لیسوا على امرنا؟ قال تنظرون الى ائمتکم الذین تقتدون بهم فتصنعون ما یصنعون، فواللّه انهم لیعودون مرضاهم و یشهدون جنائزهم و یقیمون الشهادة لهم و علیهم و یؤدون الامانة الیهم».
4 ـ مصالح عالیه امت اسلامى
شکىنیست که شیوهامیرمؤمنان با خلفاى هم عصر خویش و نیز سفارشات ائمه معصومین علیهمالسلام به شیعیان علاوه بر همه ریشههاى قرآنى مبتنى بر یک اصل اساسى بوده و آن تقدم مصالح امت اسلام بر مصالح و منافع شخصى، گروهى و حتى مذهبى. امروزه نیز که تهاجم و تکالب استکبار بر امت اسلام سراسر جهان اسلام از شرق آسیا تا غرب افریقا و در خود امریکا و اروپا اقلیتهاى اسلامى را فرا گرفته و به اصطلاح دشمن بیخ گوش ما در کمین نشسته قطعا مصلحت ما در ائتلاف، ترک منارعه، همکارى و تعاون است نه در اختلاف و تنازع و خردهگیرى از یکدیگر. این شیوهاى است که بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى قدس اللّه نفسه الزکیه پیوسته به آن سفارش مىفرمودند و در فتاواى ایشان مخصوصا پیرامون احکام حج، نماز جماعت و... پایبندى به آن کاملاً آشکار و روشن است.
اهداف و برنامههاى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى
مجمع جهاتى تقریب مذاهب اسلامى براساس مبانى فوق و به امر رهبر معظم انقلاب تأسیس شده و شوراى عالى و مجمع عمومى آن متشکل از دهها عالم سنى و شیعه ایرانى و غیرایرانى مىباشد.
اهداف اصلى از تشکیل مجمع عبارت است از:
الف) کمک به امر احیا و گسترش فرهنگ و معارف اسلامى و دفاع از حریم قرآن کریم و سنت پیامبر.
ب) کوشش در راه ایجاد آشنایى و تفاهم بیشتر بین علما، متفکران و پیشوایان مذهبى جهان اسلام در زمینههاى اعتقادى، فقهى، اجتماعى و سیاسى.
ج) گسترش اندیشه تقریب بین اندیشمندان و فرهیختگان جهان اسلام و انتقال آن به تودههاى مسلمان و آگاه کردن آنان از توطئههاى تفرقهانگیز دشمنان.
د) کوشش در راه تحکیم و اشاعهى اصل اجتهاد و استنباط در مذاهب اسلامى.
هـ) سعى در ایجاد هماهنگى و تشکیل جبهه واحد مقابل توطئههاى تبلیغاتى و تهاجم فرهنگى دشمنان اسلام براساس اصول مسلم اسلامى.
و) رفع بدبینىها و شبهات بین پیروان مذاهب اسلامى.
برنامههاى مجمع نیز در محورهاى زیر سازمان داده شده است:
الف) برنامههاى تحقیقاتى
این قسمت از برنامهها در شهر مقدس قم متمرکز است و با همکارى جمعى از فضلاى بزرگوار انجام مىپذیرد. کارهاى تحقیقاتى که تا به حال انجام شده است عبارت است از: تحقیقات در زمینه فقه و اصول مقارن، تشخیص وجوه و عناصر مشترک و نیز موارد اختلافى، احادیث مشترک مذهب اهلبیت با محدثان اهل سنت که تا به حال مجلدات فراوانى از آن به طبع رسیده است، تفسیر مقارن، راویان مشترک و زمینههاى تاریخى که تا به حال کتب بسیارى از علماى اهلسنت در ذکر فضائل اهلبیت و زندگى نامه آنان تحقیق و منتشر شده است.
ب) برنامههاى آموزشى
این قسمت از برنامهها در تهران در دانشگاه مذاهب اسلامى اجرا مىشود. تربیت نسلى از جوانان شیعه و سنى از داخل و خارج کشور که علاوه بر مذهب خود، سایر مذاهب اسلامى را نیز به صورت مقایسهاى مطالعه کرده با آن آشنا شوند در این دانشگاه مورد نظر است. تا به حال مذهب امامى، شافعى و حنفى در این دانشگاه تدریس شده و تدریس سایر مذاهب هم از برنامههاى آینده ما است.
علاوه براین دورههاى رسمى که طبق ضوابط وزارت علوم، انجام مىشود. برخى دورههاى کوتاه مدت هم تحت عنوان سفیران تقریب آموزش داده مىشود. در این برنامهها فضلاى اهل سنت که به عنوان روحانیون حج العزام مىشدند احکام حج را طبق مذاهب مختلف اسلامى آموزش مىبینند.
ج) برنامههاى مطبوعاتى و انتشاراتى
مجمع جهانى تقریب اسلامى تاکنون علاوه بر دهها جلد کتاب در زمینه مختلف فقهى، اصولى،
تاریخى، تفسیرى، و حدیث و رجال سه مجله را نیز به زبان عربى و فارسى منتشر کرده است
که عبارتند از: فصلنامه عربى رساله التقریب، دو ماهنامه فارسى اندیشه تقریب
و ماهنامه خبرى پیک تقریب.
د) برنامههاى بینالمللى
این برنامهها شامل امور زیر مىشود:
برگزارى سالانه کنفرانس بزرگ وحدت در تهران، برگزارى سمینارهاى وحدت در داخل و خارج کشور، سمینار بزرگداشت سید جمال الدین اسد آبادى، کنگره بزرگداشت آیت اللّه العظمى بروجردى و شیخ محمود شلتوت در تهران و قم، همکارى در برگزارى کنگره علامه سید شرف الدین همچنین شرکت مستمر در کنفرانسهاى بین المللى در خارج و داخل کشور، که آمار نشان مىدهد که تا به حال در یکصد و پنجاه اجلاس اسلامى بینالمللى شرکت کردیم.
اعزام هیأتهاى علمایى براى دیدار از مجامع علمى و شخصیتها در خارج از کشور و نیز دعوت از علماى بزرگاهلسنت براى دیدار ازجمهورىاسلامى و حمایت از جماعتهاى تقریب از دیگر برنامههاى بینالمللى ما بوده است.
تا به حال هزاران تن از علماى شیعه و اهلسنت در برنامههاى مجمع در داخل و خارج شرکت نمودهاند و دهها جلد کتاب حاصل مقالات و مذاکرات آنها به زیور طبع آراسته شده است.
هـ) ارتباط با مراکز علمى مهم جهان اسلام
ارتباط مستمر و برنامه ریزى شده با مراکز مهم علمى، فرهنگى و تبلیغاتى اسلامى جهان اسلام محور دیگر فعالیتهاى مجمع بوده است. در این راستا مراکز و مجامع مهم زیر قابل ذکر است.
مجمع بینالمللى فقه اسلامى (جده)، اتحادیه جهانى علماى اسلامى (بیروت)، رابطة العالم الاسلامى (مکه)، جمیعة الدعوة الاسلامیة (لیبى) مؤسسه آلالبیت (اردن) مؤسسه آیسیسکو (مغرب) حرکت بانکدارى اسلامى اعم از بانک توسعه اسلامى و سایر بانکها.
آثار فعالیتهاى و برنامههاى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى
پانزده سال تلاش و فعالیت مجمع و مؤسسات همسو در داخل و خارج از کشور در زمینههاى مختلف آثار و برکات زیادى را در بر داشته است که به اختصار به ذکر آنها مىپردازیم.
1 ـ رسمیت یافتن اجتهاد در مجامع علمى معاصر. امروزه دیگر باب اجتهاد بسته نیست و اکثریت قاطع علماى بزرگ جهان اسلام به لزوم فتح باب اجتهاد پى برده به آن عمل مىکنند تشکیل مجمع بینالمللى فقه اسلامى و حضور سالانه بیش از یکصد و بیست تن از مجتهدان جهان اسلام جهت ارائه فتاواى جدید در مسائل فقهى مخصوصا در مسائل مستحدثه و رسمیت داشتن این مجمع از نظر سازمان کنفرانس اسلامى گواهى براین مطلب است.
2 ـ پذیرش اندیشه «تقریب مذاهب» از سوى علما و متفکران جهان اسلام و تشکیل مراکز و مجامع تقریبى متعدد در کشورهاى مختلف.
3 ـ برگزارى کنفرانسهاى وحدت در کشورهاى مختلف.
4 ـ مطرح شدن مکتب اهلبیت در مجامع علمى جهان اسلام و ترویج مرجعیت علمى آنان.
5 ـ تدوین استراتژىهاى تقریب مذاهب از سوى شخصیت و سازمانهاى مختلف اسلامى از جمله مؤسسه آیسیسکو (به تصویب سران کشورهاى اسلامى هم رسیده است) و مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى.
6 ـ استقبال روشنفکران، دانشگاهیان، اهالى مطبوعات و اهل قلم از اندیشه تقریب.
7 ـ انزوى افراطیون و کسانى که دیگران را به هر بهانهاى تکفیر مىکنند و قدرت یافتن خط اعتدال و میانه روى.
8 ـ صدور فتواى حرمت تکفیر مسلمانان از سوى علماى جهان اسلام. از جمله آخرین فتوایى که جدیدا صادر شده متن فتوایى است که در کنفرانس بینالمللى اسلامى در کشور اردن از سوى جمع کثیرى از علماى شیعه و سنى صادر شده است.
9 ـ فتواى بسیارى از علماى جهان اسلام مبنى بر جواز اقتداى پیروان مذاهب اسلامى به یکدیگر.
10 ـ تقویت روح وحدت و همبستگى در جوامع اسلامى و آگاهى علما و اندیشمندان و نیز تودههاى مردم بر ضرورت پیروى از این خط اصیل اسلامى و قرآنى.
موانع تقریب
على رغم همه موفقیتها و آثار مثبت حرکت تقریب در جهان امروز، این اندیشه مصلحان و وحدت بخش با موانعى هم در داخل و خارج کشور روبرو بوده است که به برخى از آنها اشاره مىکنم.
1 ـ جهل و تعصب عوام، که باید توسط علما و بزرگان راهنمایى و هدایت شوند تا از تحریک احساسات سایر مسلمانان دورى نمایند.
2 ـ عدم توجه برخى از بزرگان به شرایط جهانى و خطراتى که در تفرقهافکنى نهفته است. باید توجه داشت که استکبار جهانى مترصد شکار کردن حرکات و سخنان ما حتى در مجامع محدود و خصوصى است تا با بزرگ نمایى آن و نشر در روزنامهها و وسایل ارتباط جمعى به آتش خاموش کدورتهاى تاریخى بنزین بپاشد و آن را شعله ور سازد.
3 ـ افراطىگرى برخى گروههاى تکفیرى مثل وهابیت که نه تنها تشیع بلکه اعتزال و تصوف و حتى اشاعره را هم تکفیر مىکنند.
4 ـ توطئههاى استکبار جهانى و در رأس آن آمریکاى جنایتکار که نمونههایى از آن را در پاکستان، افغانستان، عراق و لبنان شاهد هستیم.
5 ـ سر سپردگى برخى از حکام و سیاستمداران به ظاهر مسلمانان و تفرقهافکنى آنها بین مسلمانان جهت تحکیم حکومتهاى خویش.
6 ـ وجود برخى روایات ضعیف در منابع حدیثى فریفین.
پیشنهادها
در اینجا مناسب مىبینم پیشنهادهایی خیرخواهانه جهت تألیف قلوب و وحدت صفوف امت اسلامى ارائه نمایم:
1 ـ وزارت محترم ارشاد نسبت به امر نشر کتابهاى مذهبى شیعه و سنى مراقبت بیشترى به عمل آورد تا مطالب تفرقهافکنانه برخى از کتابها باعث فتنهانگیزى بین مسلمانان نشود.
2 ـ صدا و سیما جمهورى اسلامى ایران در پخش فیلمها، سریالها و مصاحبههاى مذهبى و تاریخى در شبکههاى داخلى و برون مرزى به امر تقریب مذاهب و دورى از آثار منفى برخى برنامهها توجه بیشترى مبذول دارد.
3 ـ حضرات آقایان علما و مجتهدان بزرگوار مخصوصا اعضاى محترم مجلس خبرگان با صدور فتاواى علمى و مستند مسلمانان را از تکفیر و تفسیق یکدیگر برحذر داشته هرگونه سب و لعن و ناسزاگویى را منع نمایند.
4 ـ حضرات آقایان علماى بلاد و روحانیون معظم مردم را از برخى افراط و تفریطهایى که در عزادارىها و مراسم مذاهبى گاهى در گوشه و کنار دیده مىشود منع نمایند. در این راستا لازم است کسانى را که به امر مداحى و مرثیه خوانى براى ائمه معصومین علیهمالسلام مىپردازند بیشتر راهنمایى و ارشاد نمایند.
5 ـ اجلاس مجلس خبرگان قطعنامهاى درباره وحدت اسلامى و تقریب مذاهب صادر نماید. (در این زمینه قطعنامهاى را تهیه و پیشنهاد کردهام تا در صورت پذیرش سروران گرامى منتشر گردد).
6 ـ در حوزههاى علمیه شیعه تدریس و تحقیق فقه مقارن و فرهنگ تقریب گسترش یابد و در حوزههاى علمیه اهلسنت نیز این امر رایج گردد.
7 ـ برادران اهلسنت توجه کنند که بر طبق آیات شریفه قرآن و احادیث حضرت رسول صلىاللهعلیهوآلهوسلم از جمله حدیث ثقلین اهل بیت پیامبر مرجعیت علمى امت را برعهده دارند. سیره علمى خلفا و ائمه مذاهب هم نشان مىدهد که آنان هم این امر را قبول داشتهاند. و به آن عمل مىکردهاند.
بنابراین لازم است که منابع حدیثى اهلسنت توسعه یافته و احادیث وارده از سوى ائمه اهلبیت هم مورد استناد قرار گیرد. همچنان که شیعیان به احادیث اهلسنت رجوع مىکنند.
8 ـ علماى محترم و محققین شیعه و اهلسنت تلاش نمایند منابع حدیثى خود را از نظر میزان درجه صحت و ضعف برخى از روایات مورد بازنگرى قرار دهند.
9 ـ دیدارهاى متقابل علماى شیعه و سنى در داخل و خارج کشور در ایجاد آشنایى و تفاهم بیشترین آنها آثار پربرکتى دارد. مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى در فراهم آوردن بستر این اقدام و گسترش آن آمادگى لازم را اعلام مىنماید.
نصیحتى برادرانه
در پایان این گفتار لازم مىدانم نصیحتى برادرانه به همه مسلمانان اعم از شیعه و سنى داشته باشم.
برادارن عزیز! قرآن مجید، سنت پیامبر اکرم، سیره معصومین و ائمه مذاهب و نیز مصالح عالیه اسلام بر ما حکم مىکنند که از افراط و تندورى پرهیز کرده، از لعنت و تکفیر و تفسیق یکدیگر دورى نمائیم. استکبار جهانى و صهیونیسم امروزه نقاط بسیارى از سرزمینهاى اسلامى را در تصرف خویش دارند و نقاط بسیار دیگرى را نیز محاصره کرده در معرض خطر قرار دادهاند از راههاى مختلف سیاسى، اقتصادى، نظامى و تبلیغاتى ما را مورد تهاجم قرار داده تلاش مىکنند همه راهها را بر روى ما ببندند. ایجاد تفرقه و برادرکشى بین مسلمانان در جاى جاى دنیا اسلام به منطور تضعیف امت اسلام و سلطه بر منابع، سرزمینها و ثروتهاى خداد ما از برنامههاى آنان است. بر همه ما مخصوصا علما، اندیشمندان، اهل قلم و منبر و همه صاحبان نفوذ، احزاب، گروهها و دستجات است که در این دریاى پر تلاطم و امواج هولناک توطئه و دشمنى، کینههاى تاریخى را فراموش کرده، یا موقتا کنار بگذاریم، شرایط ما شرایط مسلمانان صدر اسلام در جنگ احزاب است، بیایید با یکدیگر در ساختن سنگرهاى دفاعى همکارى کنیم .و از دشمنان مشترک غافل نشویم. بدانیم هر کس دعوت به تفرقه و تنازع کرد دانسته یا ندانسته آب به آسیاى دشمن ریخته و جبهه مسلمین را تضعیف نموده است. دعوت کنندگان به تفرقه و دشمن بین شیعه و سنى، نه شیعه هستند و نه سنى. بیایید ضمن حفظ وفادارى و پایبندى به مذهب خویش نسبت به سایر مسلمانان ادب و احترام را رعایت کرده دست در دست یکدیگر در برابر دشمنان مشترک متحد باشیم.
اللهم انصر الاسلام والمسلمین و اخذل الکفار والمنافقین.
اللهم انصر ولى امر المسلمین و حماة الدین و عساکر الموحدین بحق محمد و آله الطاهرین.
[1] . ابوحنیفه، نوشته ابو زهره، ص 147 .
[2] . وسائل، ج 8 ، باب 5 ، ص 299 .
[3] . وسائل، ج 8 ، باب 5، ح 8 ، ص 301 .