نمایش صفحات

وحدت از مقولات اساسى و حیاتى است که از ابتداى پیروزى انقلاب، مورد توجه جدى رهبران و نخبگان جامعه بوده است. گره خوردن این مقوله با کیان نظام جمهورى اسلامى و امنیت ملى و نیز چالش‏هاى فراروى آن، سبب شد تا امام عظیم الشأن و مقام معظم رهبرى، طى دوران بیست و چند ساله انقلاب، همه گروه‏ها و آحاد ملت را به وحدت، هم‏دلى و مهربانى با یکدیگر دعوت کرده و پیوسته از وحدت به عنوان یکى از نیازهاى ضرورى جامعه یاد مى‏کردند.

اساسا یکى از آسیب‏هاى جدى و جبران‏ناپذیر جوامع انقلابى و نهضت‏ها، ویروس تفرقه و اختلاف در جمع وفاداران انقلاب و نظام بر آمده از آن است، تاریخ نهضت‏هاى صد ساله اخیر ایران، گواه این مطلب است، عامل شکست نهضت مشروطیت و... چیزى جز تفرقه، دو دستگى و نفوذ عناصر غریبه در میان وفاداران به نهضت نبود. سیاست «تفرقه بیندازو حکومت کن» به عنوان یکى از شگردهاى مؤثر دشمن در ناکام ساختن نهضت‏ها در حافظه تاریخ این ملت و تمام مسلمین مضبوط است.

اینک نیز روند اوضاع و احوال و مسائل داخلى و سمت و سوى جریانات از یک سو، اوضاع و شرایط بین‏المللى و مطامع دشمنان انقلاب و نظام جمهورى اسلامى از سوى دیگر عواملى هستند که توجه به وحدت ملى و انسجام اسلامى را ضرورت بخشیده‏اند. توصیه‏ها و تذکرهاى متعدد مقام معظم رهبرى در چند سال اخیر به ویژه در فروردین سال 1386 به مناسبت پیام نوروزى بیان‏گر نگرانى عمیق معظم‏له از وضعیت موجود و پیامدهاى آن بر نظام جمهورى اسلامى است.

 

تفرقه

معناى تفرقه

«فرق» به معناى پراکندن، شکافتن، جدا کردن، بین دو چیز و جزء جزء ساختن است. به صورت فعل در باب تفعّل یعنى جدا شدن، پراکنده شدن.

به صورت اسم «تفریق» یعنى ایجاد اختلاف کلمه به منظور افساد در دین، تفرقه افکنى و «تفرقه» به معناى جدایى انداختن، پراکنده ساختن و پراکندگى مى‏باشد.

 

عوامل تفرقه

مواردى که به عنوان تفرقه مى‏توان از آن‏ها نام برد همان دشمنان انسان و انسانیت مى‏باشند که با توضیح مختصرى به معرفى آن‏ها مى‏پردازیم:

1 ـ نفس و هواهاى نفسانى

از آن جائى که حب نفس منشأ تمام خطاهاست لذا یکى از عوامل مهم و اساسى اختلاف و تفرقه، اسارت در چنگال هواى نفس است. بسیاراند کسانى که حقایق و واقعیات را مى‏بینند و راه درست را مى‏شناسند و از اهمیت و ارزش وحدت و اتحاد آگاه‏اند اما به جهت آن‏که اسیر هواهاى نفسانى خویش هستند، با انتخاب راه و روش نادرست در مسیر گمراهى حرکت مى‏کنند و به اختلافالات دامن مى‏زنند. این افراد کسانى هستند که از روى علم و به عمد به دنبال امیال نفسانى خود بوده و خلاف واقعیات حرکت مى‏کنند. لذا به اختلاف گرائیده و باعث تفرقه مى‏شوند.

2 ـ شیطان

هرگونه فساد و درهم‏اندازى و از هم‏پاشیدگى در ملت‏هاى اسلامى و ایجاد تفرقه و نفاق حتى در میان اهل ایمان از کار و وسوسه‏هاى شیطان است که نگذارد بین مسلمین هم‏بستگى ایجاد شده و اتحاد برقرار گردد. چنان‏که خداى‏تعالى براین امر با بیان دقیق اشاره فرموده و عموم اهل ایمان را در ارتباط با این موضوع از پیروى کردن از گام‏هاى شیطان برحظر داشته و مى‏فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ».[1] «اى کسانى که ایمان آورده‏اید همگى در مقام تسلیم و صلح و آرامش درآیند و به دنبال رهنمودهاى شیطان نروید که او دشمن آشکار شما است».

با کمى دقت از تفسیر آیه مورد بحث مى‏توان از این معنا استفاده کرد که تمام جنگ‏ها و خون‏ریزى‏ها در جهان با دخالت مستقیم شیطان برپا مى‏شود که یا از طریق اختلافات قبیله‏اى و یا از راه اختلافات در عقائد مذهبى و دینى با وسوسه‏هاى خود مردم دنیا را به‏هم انداخته و ایجاد بلوا و آشوب مى‏نماید و این شیطان است که از همان ابتداء خلقت عداوت و دشمنى خود را با فرزندان آدم آشکار کرده و آنان را در خصومت با یکدیگر ترغیب مى‏نماید.

3 ـ منافقین (دشمنان داخلى و غیرخودى‏ها)

یکى از سیاست‏هاى منافقین در دشمنى خود، ایجاد اختلاف و تفرقه‏افکنى است. در قرآن کریم به این مطلب اشاره شده است: « لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا زَادُوکُمْ إِلاَّ خَبَالاً وَلَأَوْضَعُوا خِلاَلَکُمْ یَبْغُونَکُمْ الْفِتْنَةَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّه‏ُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ».[2] «اگر منافقان همراه شما به جنگ بیرون آمده بودند جز فساد (تردید و اضطراب) بر شما نمى‏افزودند و به سرعت در میان شمارخنه مى‏کردند تا فتنه پدید آورند و در میان شما کسانى تأثیرپذیرند که به سخنان آنان گوش دل مى‏سپارند و خداوند به ستمگران آگاه است».

از آیه شریفه استفاده مى‏شود که حضور منافقان در جبهه جهاد عامل تضعیف روحیه‏ها و تفرقه و تردید بوده و تحرکشان بسیار سریع است و از آن‏جا که برخى مسلمانان داراى بینش عمیق نیستند و خطرشان را درک نمى‏کنند سریعا تحت تأثیر آن‏ها قرار گرفته و روش آن‏ها ایجاد تفرقه است.

4 ـ کفار (دشمنان خارجى)

تاریخ روابط بین‏الملل نشان مى‏دهد که قدرت‏هاى بزرگ جهانى به هیچ وجه کشورهاى مستقل و داراى ماهیت ایدئولوژیکى متفاوت را تحمل نمى‏کنند و براى تغییر رفتار و حتى سرنگونى چنین کشورهایى از انواع حیله‏ها و شگردها استفاده کرده‏اند. در این میان تاریخ ایران مملو از دخالت‏هاى کشورهاى خارجى در سرنوشت این ملت است. ملت ایران شاهد انواع توطئه‏ها علیه دولت‏هاى مردمى و نهضت‏هاى اسلامى بوده‏اند. یکى از شگردهاى قدرت‏هاى جهانى که علیه نهضت‏هاى اسلامى به کار گرفته شد سبب ناکامى و شکست آن‏ها شد، سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن مى‏باشد. این سیاست پس از پیروزى انقلاب در رأس دستور کار دشمن قرار گرفت ولى با درایت و هوش‏مندى رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینى قدس‏سره عقیم ماند. اما اکنون شواهد و ادله‏ها حاکى است که دستگاه تفرقه‏افکنى دشمن مجددا به طور پیچیده و مدرن شروع به فعالیت کرده است.

مقام معظم رهبرى در یکى از فرمایشاتشان اشاره به این مطلب داشته فرمودند: «من مى‏بینم امروز در خلال تبلیغات دشمنان که از بیرون مرزهاى ما تبلیغ مى‏کنند خط ایجاد اختلاف و تفرقه تعقیب مى‏شود. البته اگر چه بعضى از آن‏ها دنباله‏هایى هم در داخل دارند و این طور نیست که یک‏سره بیرون این مرزها باشند نه شعب باریکى در داخل هست که اگر جرأت کنند آن را بیشتر هم خواهند کرد! از این آزادى که بحمداللّه در کشور هست دارند این سوء استفاده را مى‏کنند (امّا) عمده مربوط به بیرون است. مى‏بینم که خط تشنج، خط ایجاد اختلاف و تفرقه از طرف دشمن انقلاب و دشمن اسلام، از طرف مارهاى زخم خورده، از طرف کسانى که انقلاب نفس آن‏ها را و جلوى مطامع آن‏ها را در طول سال‏ها متمادى گرفت، دارد تعقیب مى‏شود».[3]

 

انواع تفرقه

1 ـ دینى: ایجاد اختلاف بین ادیان آسمانى مثل اختلاف انداختن بین اسلام و مسیحیت و راه‏اندازى جنگ‏هاى صلیبى.

2 ـ مذهبى: ایجاد اختلاف بین مذاهب اسلامى مثل اختلاف انداختن بین شیعه و سنى و راه‏اندازى برادرکشى و جنگ‏هاى بین ملت‏ها و کشورهاى اسلامى.

3 ـ قومى: ایجاد اختلاف بین اقوام ساکن در یک کشور مانند بر افروختن آتش اختلاف بین کرد و ترک و فارس و بلوچ و... و مطرح کردن بحث خود مختارى در میان اقوام و گروه‏هاى مرزى.

4 ـ حزبى: ایجاد اختلاف بین احزاب موجود در کشور مانند ایجاد اختلاف بین احزاب چپ و راست، میانه‏رو و تندرو و...  .

5 ـ سازمانى: ایجاد اختلاف بین سازمان‏ها و گروه‏هاى موجود در کشور مثل اختلاف انداختن بین حوزه دانشگاه، مجلس و شوراى نگهبان، سپاه پاسداران و ارتش و...  .

6 ـ بین دولت و ملت: ایجاد اختلاف بین دولت و ملت با ناکارآمد جلوه دادن دولت از طریق جنگ روانى و ایجاد بى‏اعتمادى در مردم و این از بزرگ‏ترین اهدافى است که دشمن در نظر داشته و هرگونه اقدامى که لازم باشد را انجام مى‏دهد.

 

ابزار تفرقه

دشمن براى ایجاد تفرقه از ابزارهاى مختلفى استفاده مى‏کند که عمده‏ترین این ابزار عبارت‏اند از:

1 ـ جنگ روانى: در جنگ روانى دشمن سعى مى‏کند با روش‏هایى مثل شایعه‏سازى، مأیوس کردن مردم، ایجاد شک در حاکمان، تحریف واقعیات و... ایجاد اختلاف و تفرقه نموده و نظام جمهورى اسلامى را تحت فشار قرار دهد تا آن را از موضع اصلى خود منحرف کند.

2 ـ رسانه‏ها و وسایل ارتباط جمعى: یکى دیگر از ابزار مهم دشمن در ایجاد اختلاف و تفرقه بهره‏گیرى از وسایل ارتباط جمعى مثل روزنامه، ماهواره، کتاب، نشریه، تلویزیون، رادیو و... مى‏باشد. لذاست که بزرگ‏ترین بنگاه‏هاى خبرى جهان و هم‏چنین بعضى از نشریات داخلى را در دست گرفته تا افکار عمومى را آن چنان که خود مى‏خواهد تحت تأثیر قرار دهد.

3 ـ طرح مفاهیم کلى و مشتبه در جامعه: مقام معظم رهبرى در خصوص این امر مهم در یکى از بیانات خود در تاریخ 26/1/1378 فرمودند: «یکى از چیزهایى که این وحدت را خدشه‏دار مى‏کند، مفاهیم مشتبهى است که دائما در فضاى ذهنى مردم پرتاب مى‏شود، هرکس هم به گونه‏اى آن‏ها را معنا مى‏کند، یک عده از این طرف و یک عده از آن طرف جنجال اختلاف غیر لازم درست مى‏شود. البته دشمن در همه این مسائل سود مى‏برد و به احتمال زیاد در این مسائل یا در همه‏اش یا در بعضى‏اش دست هم دارد».

 

آثار تفرقه

تفرقه آثار مخرب بسیارى دارد که هیچ فرد و گروهى از آن در امان نخواهد بود:

1 ـ زوال قدرت و شوکت: قرآن کریم درباره تنازع میان مسلمانان و و آثار شوم آن مى‏فرماید: «بایکدیگر نزاع نکنید، چون تنازع موجب ضعف و سستى شما مى‏شود و با آمدن ضعف، عزّت و شکوه شما از بین مى‏رود، بنابراین گرچه حفظ وحدت کار بسیار دشوارى است لیکن شما این دشوارى را تحمل کنید، چون خدا با صابران است و سرانجام در سایه صبر و استقامت موفق خواهید شد».

« وَأَطِیعُوا اللّه‏َ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللّه‏َ مَعَ الصَّابِرِینَ ».[4]

2 ـ ذلت و بردگى: همان طور که اشاره شد اختلاف و تفرقه باعث مى‏شود تا قدرت و عزت که حاصل سال‏ها مبارزه و تلاش و خون هزاران جوان پاک است از بین رفته و دچار ذلت و در نهایت باعث بردگى شود که سال‏ها در نظام کفر در آن به سر مى‏بردیم و این همان چیزى است که دشمن در پى آن است، مى‏خواهند تا با ایجاد تفرقه ما را ضعیف کرده و برده خود نمایند و آن‏چنان که مى‏خواهند بر ما حکم برانند.

 

روش مقابله با تفرقه

در مقابله با تفرقه باید در جبهه کار کرد:

1 ـ برخورد با عوامل تفرقه: در برخورد با عوامل تفرقه باید اقداماتى را به ترتیب به‏کار برد:

اول) ارشاد: باید سعى کرد در ابتداى کار عواملى را که در پى تفرقه‏افکنى هستند، ارشاد کرد شاید این کار را از روى جهالت و یا غفلت انجام مى‏دهند.

دوم) مهلت: باید سعى کرد بعد از ارشاد عوامل اختلاف و تفرقه به آن‏ها مهلت داد تا به خود آیند و دست از کارى که انجام مى‏دهند بردارند.

سوم) افشاگرى: در صورتى که دشمن از عمل خود دست برنداشت باید چهره آن را براى مردم روشن ساخت تا مردم بدانند که نیت این افراد از کارى که مى‏کنند ایجاد اختلاف و در نهایت کشاندن جامعه به ضعف و سستى و بردگى است و نیت خیرى ندارند.

چهارم) برخورد: و اما اگر دشمن سرسخت از عمل دست برنداشت به مقدار لازم با آن برخورد کرده تا مجبور شود از عمل خود دست بردارد.

2 ـ ایجاد وحدت: در این جبهه باید سعى شود میان نیروهایى که اختلاف افتاده و یا این بیم وجود دارد که تفرقه بیفتد وحدت و یگانگى ایجاد کرد. لذا این موضوع را به طور مستقل مورد بحث بررسى قرار مى‏دهیم.

وحدت

معناى وحدت

«وحدت» در لغت به معناى یگانه شدن است و لغویان درباره معناى «اتحاد» گفته‏اند: «اتحاد یکى شدن دو چیز موجود است».[5]

بنابراین هرگاه چند چیز با حفظ خاصیت شخصى خود با هم یکى شوند، اتحاد حاصل خواهد شد.

 

اهمیت وحدت

حضرت على علیه‏السلام وحدت را منت بزرگ خداى سبحان بر مردم دانسته است، آن‏جا که مى‏فرماید: «خداوند براین امت منت گذارده و بین آن‏ها الفت و اتحاد ایجاد کرده است که در سایه آن زندگى کنند و به کنف حمایت آن پناهنده شوند، این نعمتى است که احدى نمى‏تواند بهاء و قیمتى برایش بگذارد زیرا از هر بهایى گران قدر و از هر چیز پر ارزشى با ارزش‏تر است».

از چنین سخنانى که از ائمه معصومین علیهم‏السلام صادر شده است مى‏توان به اهمیت ویژه‏اى که مسئله وحدت و اتحاد دارد پى‏برد. لذا نباید از کوشش براى این امر دریغ ورزید. چرا که وحدت مایه بقاى جامعه و رسیدن به آرمان‏هاى ملى و برداشتن موانع پیشرفت است، از این جهت است که مظاهر وحدت در احکام اسلامى فراوان است از جمله مى‏توان به اقامه نماز جماعت، نماز جمعه، مراسم حج و... اشاره کرد.

البته این احکام نشان از اهمیت وحدت و یک‏پارچگى امت اسلامى است. از این‏دو باید نسبت به تحقق آن عنایت ویژه داشت.

عوامل و زمینه‏هاى وحدت

آن‏چه که مى‏تواند زمینه‏ساز وحدت باشد این است که در تمام موارد اختلافى بر مشترکات تأکید شود و از موارد خاص و اختلافى پرهیز شود و اما موضوعاتى که مى‏تواند در ایجاد وحدت به آن تأکید نمود عبارت‏اند از:

1 ـ هدف مشترک.

2 ـ اصول و مبانى مشترک.

3 ـ سیاست‏ها و خط‏مشى مشترک.

و...  .

بنابراین مى‏باید در اختلافات دینى بر توحید، در اختلافات مذهبى شیعه و سنى برقرآن و پیامبر و اصل اسلام، در اختلافات قومى بر ملیت و تمامیت ارضى، در اختلافات حزبى و سیاسى بر اصل نظام اسلامى، در اختلافات سازمانى بر اصل تعالى نظام اسلامى و در اختلافات بین مردم و کارگزاران بر اصل نظام اسلامى تأکید شود و از اختلافات جزئى که به سلایق و تفکرات مختلف افراد و گروه‏ها برمى‏گردد، پرهیز کرد.

 

آثار وحدت

عمده‏ترین آثار وحدت عبارت‏اند از:

1 ـ عزت و حاکمیت جهانى.

2 ـ اقتدار و امنیت ملى.

3 ـ رشد و توسعه در زمینه‏هاى مختلف فرهنگى، سیاسى و اقتصادى.

حضرت على علیه‏السلام در خطبه 192 نهج‏البلاغه آثار وحدت را به زیبایى به تصویر مى‏کشند: «از کیفرهایى که در اثر کردار بد و کارهاى ناپسند بر امت‏هاى پیشین واقع شده است، برحذر باشید و حالات آن‏ها را در خوبى‏ها و سختى‏ها همواره به یاد آرید، نکند شما مانند آنان باشید! پس آن‏گاه که در تفاوت حال آنان به هنگامى که در خوبى بودند و زمانى که در شر و بدى قرار داشتند. اندیشه نمودید، به سراغ کارهایى روید که موجب عزت و اقتدار آنان شد و دشمنان را از آنان دور نموده، عافیت و سلامت به آن‏ها روى آورد و نعمت را در اختیارشان قرار داد و کرامت و شخصیت باعث پیوند اجتماعى آنان شد، یعنى از تفرقه و پراکندگى اجتناب ورزیدند و بر الفت و هم گامى گماشتند و یکدیگر را به آن توصیه و تحریض نمودند. از هر کارى که ستون فقرات آن‏ها را در هم شکست و قدرت‏شان را سست کرد. اجتناب ورزید، یعنى از کینه‏هاى درونى، بخل و حسادت و پشت کردن به هم، و ایجاد فتور و سستى بین جامعه سخت دورى گزینید. در شرح حال مؤمنان پیشین تدبر کنید که چگونه در حال آزمایش و امتحان بودند! آیا مشکلات بیش از همه بر دوش آنان نبود؟ آیا بیش از همه مردم در شدت و زحمت نبودند؟ آیا از همه جهانیان در تنگناى بیشترى قرار نداشتند؟ فرعون‏ها آنان را برده خویش ساخته بودند و همواره در بدترین شکنجه‏ها قرار داشتند. تلخى‏هاى روزگار را به آن‏ها چشاندند، و این هم چنان با ذلت هلاکت و مقهوریت ادامه داشت، نه راهى داشتند که از این وضع سرباز زنند و نه طریقى براى دفاع از خود مى‏یافتند تا آن گاه که خداوند جدیت و استقامت و صبر در برابر ناملایمات به خاطر محبتش و تحمل ناراحتى‏ها از خوف و خشتیتش را در آن‏ها یافت. در این موقع از درون حلقه‏هاى تنگ بلا راه نجاتى براى‏شان گشود و ذلت را به عزت و ترس را به امنیت تبدیل کرد، یعنى آن‏ها را حاکم، زمام‏دار و پیشوا گردانید. آن قدر کرامت و احترام از ناحیه خداوند به آنان رسید که حتى خیال آن را هم در سر نمى‏پروراندند. بنگرید آن‏ها چگونه بودند. هنگامى که جمعیت‏هاى‏شان متحد، خواسته‏ها متفق، قلب‏ها و اندیشه‏ها معتدل، دست‏ها پشتیبان هم، شمشیرها یارى کننده یک‏دیگر، دیده‏ها نافذ و عزم‏ها و مقصودهاى‏شان همه یکى بودند. آیا آن‏ها مالک و سرپرست اقطار زمین نگردیدند؟ آیا زمام‏دار و رئیس همه جهانیان نشدند؟

 

راه‏کارهاى عملى و نظرات راه‏بردى وحدت

برخى از تدابیر عملى که مى‏تواند در تحقق وحدت مؤثر باشد عبارت‏اند از: تأکید بر مشترکات ادیان آسمانى، تأکید بر مشترکات مذهبى بین شیعه و سنى، تأکید بر مشترکات سیاسى بین احزاب و گروه‏ها، تأکید بر فرهنگ و تمامیت ارضى مشترک بین اقوام و قبائل، تأکید بر حفظ و حراست از اصل نظام اسلامى و...  .

فراهم ساختن زمینه گفت‏وگو بین ادیان، مذاهب، احزاب، اقوام و قبائل و سازمان‏ها. برخى نظرات راه‏برى که مى‏تواند در تحقق وحدت مؤثر واقع شود عبارت‏اند از: استفاده از رسانه‏هاى جمعى براى شفاف سازى در مسائل مشتبه، دشمن‏شناسى، فرهنگ‏سازى وحدت و یک‏پارچگى، خنثى سازى توطئه‏هاى دشمنان، پذیرش سلایق مختلف و نظرات متفاوت و سازنده، ارائه معیارها و ملاک‏هاى صحیح وحدت در حوزه‏هاى مختلف سیاسى و اجتماعى و جهانى، تأکید مراجع، علماء و نخبگان جامعه بر اهمیت وحدت و پرهیز از اختلاف، توجه به موضوع وحدت به عنوان یک راه‏کار عملى جهت مقابله با دشمن.

به امید روزى که تمام انسان‏ها در پرتو ظهور یگانه منجى عالم بشریت حضرت مهدى (عج) وحدت و یگانگى را پیشه خود ساخته و به توحید و کمال لایق خود برسند. والسلام علیکم و رحمة اللّه‏ و برکاته.

 

منابع

 

1 ـ قرآن کریم.

2 ـ نهج البلاغه.

3 ـ شمیم ولایت، آیه‏اللّه جوادى آملى.

4 ـ وحدت، مواضع امام و رهبرى، رفتار جناح‏ها، سیامک باقرى.

5 ـ واژگان پژوهى قرآن، دکتر محمود سرمدى.

6 ـ نفاق در قرآن، سید احمد خاتمى.

7 ـ حجاب‏هاى معرفت، حسین کریمى.

8 ـ شیطان کیست، احمد زمردیان.

9 ـ جامعه و تاریخ، آیة اللّه مصباح یزدى.

10 ـ حدیث ولایت، مقام معظم رهبرى.

 

 



[1] .  بقره:  208 .

[2] .  توبه:  47  .

[3] .  بیانات مقام معظم رهبرى  28/1/1377 .

[4] .  انفال:  46  .

[5]مجمع البحرین، ج 4 ، ص 476 .