نمایش صفحات

اسلام دین وحدت و همبستگى است. یکى از پیام‏هاى اصلى قرآن نیز مسئله اتحاد میان مسلمانان و مبارزه با هر گونه عوامل تفرقه است.

رمز پیروزى مسلمانان صدر اسلام به زعامت و رهبرى پیامبر عظیم‏الشأن اسلام بر مثلث شرک، یهود و نفاق، عامل وحدت و انسجام آنان بوده است.

یکى از راهکارهاى اسلام براى تشکیل امت واحد، عرضه و ارائه خط‏مشى هماهنگ و سازگار در امور سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى است؛ عبادت و نیایش در اسلام نیز بیشتر براى ایجاد وحدت به صورت گروهى و جمعى انجام مى‏گیرد. اصول و قواعد یاد شده مورد تأکید شدید قرآن، روایات و سیره عملى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و دیگر معصومان است.

اسلام براى تحکیم وحدت، ضمن طرد تفرقه با عوامل تفرقه‏افکن به شدت مبارزه مى‏کند. به‏نظر اسلام توحید و اطاعت از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهعامل وحدت، و شرک و نفاق عامل تفرقه است.

صلح خواهى هم که یکى از موضوعات پر سر و صدا و شعار عصر حاضر است، بدون وحدت و انسجام دینى حاصل نخواهد شد. صلح حق‏مدار و واقعى تنها با وحدت دینى و با قیام و ظهور حضرت مهدى «عج» ظهور خواهد یافت و این نیز مورد تأکید آیات و روایات است.

همان‏گونه که وحدت آثار و برکات سودآور و شیرینى دارد، تفرقه نیز داراى آثار ویرانگر و مخربى است و باید از آنها اجتناب کرد.

امروز وظیفه مسلمانان در کنار حفظ وحدت، مبارزه با درگیرى‏هاى ناشى از تفرقه است و جلوگیرى از سبّ و لعن بزرگان قوم و ناصبى و مشرک خواندن همدیگر ضرورى است و غفلت و اشتباه در این خصوص براى دین ما و نسل ما زیانبار خواهد بود.

این مقاله تمام مباحث و اصول یاد شده را با تکیه بر قرآن و روایات مورد بررسى و تحلیل قرار مى‏دهد.

کلید واژگان: انسجام، وحدت، پیروزى ، تفرقه، شکست.

 

مقدمه

یکى از پیام‏هاى قرآن مسئله اتحاد میان مسلمانان و مبارزه با هرگونه عوامل تفرقه است. حبل خدا وسیله اتحاد و یگانگى است.

قرآن با اشاره به اوضاع اندوهبار گذشته، مسلمانان را به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى دعوت مى‏کند.

خداوند در قرآن تألیف قلوب را از افعال خود مى‏داند و مؤمنان و عابدان واقعى باید از باب تخلق به صفات الهى ضمن پیوستن به صفوف مؤمنان و مسلمانان از عوامل تفرقه بپرهیزند: «و همگى  به ریسمان خدا[ قرآن و اسلام] چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را به‏یاد آورید که چگونه دشمن بودید و میان دل‏هاى شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید ...».[1]

 

اهمیت وحدت در روایات

اهمیت و نقش وحدت در بقاى جامعه مؤمنان در روایات هم، مورد تأیید قرار گرفته است: پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید: «افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختمان‏اند که هر جزئى از آن، جزء دیگر را محکم نگاه مى‏دارد».[2]

همچنین فرمود: «مؤمنان همچون یک روحند».[3]

 

ضرورت وحدت و انسجام

از مهم‏ترین عوامل پیروزى در برابر دشمنان، انسجام و وحدتِ صفوف مسلمانان است. اهمیت این انسجام امروزه در نبردهاى اقتصادى، فرهنگى و سیاسى بر کسى پوشیده نیست.

قرآن دشمنان اسلام و مسلمین را در سوره صف، آیه 4 به سیل ویرانگر تشبیه مى‏کند که تنها با سدّ فولادین مى‏توان آن را مهار کرد. بنیان مرصوص، بنیان و ساختمانى است که در آن هیچ‏گونه رخنه و شکاف نباشد. جامعه اسلامى هم وقتى مى‏تواند به استقلال کامل برسد که در آن هیچ تفرقه، فاصله طبقاتى و عوامل رخنه نباشد. افراد این جامعه باید چنان متحد گردند که گویى یک واحد بیش نیستند، همگى باید تبدیل به یک دست و مشت عظیم و محکم شوند که یک جا فرق پراستکبار دشمن را درهم کوبیده و آن را متلاشى سازد.

باید توجه داشت که وحدت و انسجام تنها با گفتار و شعار به دست نمى‏آید، بلکه نیاز به عمل و تلاش دسته جمعى دارد. رهبران فکرى و سیاسى جوامع اسلامى باید براى رسیدن به آن، به تفاهم برسند و با عوامل تفرقه و نفاق با قاطعیت مبارزه کنند.

برپا دارندگان نماز و مُعطیان زکات به سخن قرآن[4] برادران دینى‏اند. تلاش و کوشش به هر نحو ممکن براى ایجاد و تحکیم آن لازم است و متقابلاً مبارزه با عوامل تخریب این وحدت و اخوت و انسجام دینى از احکام قرآن است. سردمداران کفر در رأس این عوامل‏اند: «... با پیشوایان کفر پیکار کنید که آنان به هیچ عهد و پیمانى پایبند نیستند».[5]

 

اسلام دین وحدت و یگانگى

اسلام اصل واساس کلى حیات را در سایه وحدت و انسجام، همکارى و همگامى مى‏داند. براساس شواهد و مدارک تاریخى، اسلام روح ابتدایى و قبیله‏اى را طرد کرد و در جاى آن جامعه متحد اسلامى را مستقر ساخت. آن‏چنان‏که از سیاق قرآن و سنت پیامبر استفاده مى‏شود، طرز فکر اسلام ایجاد وحدت و الفت در سطح جهانى و بین‏المللى است.

اسلام براى ایجاد وحدت و تشکیل امت واحد، خط مشى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى هماهنگ را عرضه مى‏کند و حتى عبادت را هم به صورت هماهنگ و جمعى عرضه مى‏کند: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ و ...».

دستور به عبادت جمعى در آیات و روایات فراوان از این جهت است که اسلام راضى نیست که جهان و جوامع در آتش تفرقه بسوزند. لسان واحد، قبله واحد در عبادت راهى است براى به هم نزدیک کردن انسان‏ها.

 

توصیه‏ها به وحدت و انسجام

همچنان‏که اشاره رفت، اسلام دین وحدت و همبستگى است و همواره در تلاش براى ایجاد و تحکیم آن. آیات قرآن و روایات و نیز عمل پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و دیگر معصومان شاهد صدقى است بر آن. به چند مورد از آن‏ها اشاره شد، چند مورد دیگر را نیز به شرح زیر ارائه مى‏دهیم:

1 ـ از نظر قرآن

آیات متعددى در قرآن گویاى وحدت و همبستگى میان مردم و مسلمانان است از جمله آیه: «وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِی».[6]

«امت اسلام امت واحده است و باید از خدا بترسید (تفرقه نکنید)». «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِی».[7]

«امت اسلام امت متحد است و باید به سوى یک معبود حرکت کنید».

2 ـ از نظر روایات

روایات اسلامى که از پیامبر و حضرات ائمه در این باب وجود دارد آن‏چنان وسیع و پر دامنه است که جمع و تدوین آن در یک مقاله کوتاه ممکن نیست. آنچه از جمع روایات به دست مى‏آید، این است که اسلام اصرار دارد این اصل را به اثبات برساند که یکى از اهداف غایى رسالت اسلامى ایجاد برادرى و وحدت در میان جوامع و انسان‏ها مى‏باشد.

این روایات ضمن ملامت ومذمت شدید تفرقه‏افکنان و اختلاف‏گرایان،به همبستگى، پرهیز از تجاوز به همدیگر، رعایت حقوق همدیگر، اجتناب از جدال و نزاع و به وحدت کلمه و توحید در عمل، توصیه مى‏نمایند.[8]

3 ـ از نظر عمل

از لحاظ عملى، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را مى‏بینیم که براى ایجاد وحدت و همبستگى چگونه خود را به رنج افکند و چسان سختى‏هاى زندگى را حتى با گروه لجوج منافقان بر خود تحمیل نمود. پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏کوشید که گروه‏هاى پراکنده و متعارض را در کنارهم جمع کند و آشتى‏شان دهد. برآن‏ها آیات وحدت بخواند و دشمنى‏شان را از میان بردارد. پیامبر در عمل رنج‏هاى طاقت‏فرسا را به جان مى‏خرید. اما پراکندگى امت را هرگز پذیرا نمى‏شد.[9]

معصومان ما نیز مى‏کوشیدند عوامل تفرقه را از میان بردارند و همگان را به سوى یگانگى و وحدت سوق دهند. امیرالمؤمنین على علیه‏السلام به شهادت مدارک مسلم تاریخى 25 سال خلافت حقش را مغصوب دید و براى اینکه در سایه تفرقه‏ها وحدت اسلامى درهم نپاشد دم برنیاورد.[10] سیره و رویه دیگر معصومان هم مانند سیره پیامبر و على علیه‏السلام مى‏باشد.[11]

 

دستور اکید اسلام در باب اجتناب از تفرقه

اسلام طارد تفرقه و دشمن آن است از آن جهت که اختلاف و تفرقه نیروهاى سازنده جامعه را پراکنده کرده و زمینه سازندگى را از میان مى‏برد. در اثر تشتت و تفرقه و درگیرى و منازعات قومى و مذهبى، موجبات تسلط دشمنان اسلام بر جامعه مسلمانان فراهم مى‏گردد. به همین جهت اسلام اعتبارات قومى و نژادى را محکوم مى‏کند و همه را در زیر دین واحد، قرآن و قبله و پیامبر واحد حفظ مى‏کند.

اسلام تفرقه را از عمل شیطان مى‏داند، همان شیطان که محرک عصیان‏ها، بیچارگى‏ها و درگیرى‏هاى قومى و نژادى و ملى‏گرایى است.

قرآن کریم روحیه حزب‏بازى را به شدت منع مى‏کند: «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ».[12]

قرآن با دعوت به پرستش خداى یگانه، تفرقه، تحزب و تخاصم را از میان برمى‏دارد: «... وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».[13]

«خداى ما و خداى شما یکى است و ما همه تسلیم خدا و مسلمانیم». «وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللّه‏ِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ...».[14] «کسانى که ایمان به خدا و رسولان او دارند، جدایى و تمایزى بین هیچ یک از آنان قائل نشده‏اند».

«مِنْ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ».[15]

«آنها دچار منازعات دینى‏اند و دسته دسته‏اند، تو هرگز از آنها نیستى».

«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّه‏ِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللّه‏ِ وَمَا أَنَا مِنْ الْمُشْرِکِینَ».[16]

«بگو چنین است راه من، با آگاهى و بینایى شما را به سوى خدا دعوت مى‏کنم، من و هرکس پیرو من باشد از شرک و شریک‏سازان متنفریم».

براساس این آیات و نظایر آنها، راه اسلام و مسلمانان وحدت و راه شرک و مشرکان تفرقه است و شیطان و شیاطین شرق و غرب از عوامل دعوت به شرک و تفرقه‏اند. قرآن به پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و مسلمانان دستور مى‏دهد که راه خود را از کسانى که مى‏خواهند آئین خود را جداى از دیگران بگیرند و دسته و شعبه بسازند، جدا سازند.

قرآن اهل کتاب، یهود و نصارى را نیز به وحدت و دورى از شرک دعوت مى‏کند: «به اهل کتاب بگو بیایید در جهت کلمه‏اى که میان شما و ما مشترک است، توافق کنیم و آن این‏که جز خدا کسى را عبادت نکنیم و چیزى و کسى را با او شریک نسازیم و غیر از خدا هیچ کس را رب و ارباب خود نسازیم».[17]

به این صورت قرآن انحصارطلبى و عزیز بى‏جهت بودن، خواه اهل کتاب، خواه مسلمان را سخت مى‏کوبد و صریحا اعلام مى‏دارد که خدا و بهشت اختصاص به کسى ندارد و هرکس کار بد کند، کیفر خواهد دید و هر کسى کار خوب انجام دهد و مؤمن باشد وارد بهشت خواهد شد.[18]

قرآن با هرگونه برترى جویى بى‏جهت در این دنیا مخالف است و خانه آخرت را تنها به کسانى مى‏دهد که در پى برترى‏جویى و فساد در روى زمین نباشند.[19]

نکته دقیقى که در این آیات قرآن بر آن تأکید مى‏کند این است که نمى‏گوید زیر بیرق، مثلاً، پیامبر اسلام جمع شوید، بلکه تأکید قرآن آن است که اى اهل کتاب و مسلمانان زیر پرچم خدا جمع شوید و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله همانند پیامبران دیگر یک دعوت کننده به آن است. فقط و فقط خدا را بنده باشید و او را رب خود بدانید، از طریق هر پیامبرى که آن را فرا مى‏گیرید. تنها مواظب باشید که کلمه واحد پیامبران را پاره‏پاره و متفرق و اختصاصى نکنید. نشانه عظمت و حقانیت مکتب اسلام هم همین جاست. این بارزترین تفاوت میان پیامبران و سیاسیون و فلاسفه و رهبران این جهانى است. آنان همگى مى‏گویند زیر فرمان یا داخل مکتب و مرام من بیایید، در حالى‏که پیامبران و در رأس آنان، پیامبر اسلام همه را به سوى خداى  یگانه دعوت مى‏کنند. و براى خود دار و دسته مخصوصى که متمایز و مافوق سایرین باشد، درست نمى‏کنند. از این جهت قرآن مؤمنان صالح سایر پیامبران را مکرر مسلمان مى‏خواند.[20] اصلاً نامگذارى و تأسیس اسلام را از ابراهیم که پدر انبیاء است مى‏داند: «... مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمْ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ...».[21]

 

صلح متکى به وحدت دینى

یکى از موضوعاتى که در عصر حاضر روى آن بیشتر صحبت مى‏شود و سر و صداى زیاد کرده، مسئله «صلح» است. اما این صلح‏خواهى، که سر و صداى آن از اقصى نقاط جهان به صورت شعار بلند است و براى ایجاد آن مجامع پر طمطراق بین‏المللى را درست کرده‏اند، وابسته و منتهى به «امت واحد» یا مسئله حکومت جهانى واحد است که به صورت مصلح آخرالزمان در غالب ادیان وعده داده شده و در مکتب تشیع صراحت یافته است. صلح خواهى به صورت شعار، در برابر حملات کشورهاى مقتدر به ملل ضعیف، یک نوع درد دل کردن و مسکن طلبیدن است در حالى‏که حکومت واحد جهانى یک نوع ارائه راه حل عقلانى و چاره‏جویى نهایى است.

به اعتقاد ما بدون تشکیل امت واحد، آن‏گونه که انبیاء خواسته‏اند و قرآن آن را تعریف کرده است، صلح پایدار در دنیا برقرار نخواهد شد.

زیرا وقتى که خداپرستى واقعى در کار نباشد، حتما خودپرستى در صورت‏ها و مقیاس‏هاى مختلف حکومت خواهد کرد و نتیجه خودپرستى به ناچار جنگ در غالب صلح‏خواهى است؛ کارى که امروز آمریکا و متحدان او انجام مى‏دهند. اگر هم به فرض خودپرستى به جنگ منتهى نشود و با تدابیر خاص و سر و صداى رسانه‏اى چند صباحى صلح و آرامش را در جایى برقرار سازند، مطمئنا آن چیزى جز دنیاپرستى و حفظ منافع دول قدرتمند نخواهد بود و از همین دنیامدارى جهت‏دار است که جهان امروز در بحران‏هاى فکرى، روانى و اخلاقى مى‏سوزد.

صلح حق‏مدار و واقعى تنها با ظهور حضرت حجت، امام عصر «عج» در آینده نه چندان دور ظهور خواهد یافت و این همان چیزى است که از آیات و روایات مربوط به قیام مصلح بزرگ جهانى (حضرت مهدى «عج») استفاده مى‏گردد.[22]

 

دامنه وحدت در اسلام

همان‏گونه که دیدیم دامنه وحدت در اسلام وسیع و شامل همه مسائل انسانى در حوزه‏هاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى، امور دنیوى و اخروى مى‏گردد. وحدت در زندگى اسلامى یک اصل است نه شعار و در هر جا که امکان باشد، باید آن را مطرح کنیم. اسلام علاوه بر ارائه راهکارهایى براى رسیدن به وحدت، مبارزه با تفرقه و عوامل تفرقه‏افکن را در دستور کار خود دارد. اساس این است که هر جامعه‏اى که دچار تفرقه شود محکوم به فنا و نابودى خواهد بود. از نظر قرآن راز پیروزى مسلمانان صدر اسلام به رهبرى پیامبر عظیم‏الشأن بر مثلث شرک، یهود و نفاق، اتحاد و انسجام در میان سربازان اسلام و تفرقه و پراکندگى در میان سربازان دشمن بوده است.[23]

 

آثار زیانبار تفرقه

تفرقه در ذات و درون خود آثار مخرب و ویرانگرى دارد که ذکر و بررسى همه آنها در این مقاله ممکن نیست. به‏ناچار به برخى از آنها فهرست‏وار اشاره مى‏گردد:

1 ـ موجب منازعات و تعارضات است.

2 ـ نیروهاى سازنده را روبه روى هم قرار مى‏دهد و قواى آنان را از میان مى‏برد.

3 ـ تفرقه، گروه‏هاى متخاصم را در برابر انظار دیگران خوار و ناچیز جلوه مى‏دهد.

4 ـ با اختلاف و تفرقه نه تنها مشکلات حل نمى‏گردند، بلکه هر روز پیچیده‏تر و بحرانى‏تر مى‏شوند.

 

نتایج و وظیفه مسلمانان امروز

1 ـ طرح مباحث درباره وحدت و تلاش براى آن در همه ادوار حیات اسلام براى مسلمانان ضرورى بود و امروز ضرورى‏تر است.

2 ـ واجب است مسلمانان و در رأس آنان رهبران فکرى، مذهبى و فرهنگى در تمامى زمینه‏ها هشیارى و بیدارى خود را حفظ کرده و نگذارند درگیرى‏هاى ناشى از تفرقه دمار از روزگار ما برآورند. غفلت و اشتباه در این خصوص آثار زیانبارى براى خود ما و نسل‏هاى آینده ما خواهد داشت.

3 ـ باید به هر شکل ممکن به طرد و لعن همدیگر، سبّ و نفرین بزرگان قوم و ناصبى و مشرک خواندن همدیگر خاتمه دهیم. این‏ها نقشه‏هاى دشمن براى ایجاد عداوت و شکستن وحدت میان مسلمانان است و از همین جهت بازار تهمت، افترا، تکفیر و نزاع بسیار گرم و داغ است. باید با تدبیر و درایت و هشیارى، ریشه این علل را خشکاند و از میان برد و به جاى آن درخت وحدت و حسن نیت و احترام متقابل کاشت.

4 ـ امروز دشمن ضربت خورده است. همه راه‏ها را براى سرکوبى اسلام آزمایش کرده و کمتر به نتیجه رسیده است. ضرورى است راه‏هاى دیگر تفرقه را شناسایى کرده و از ریشه بخشکانیم. اگر امروز این کار را نکنیم، فردا دیر خواهد بود.

5 ـ هر روز آیه ذیل را بخش‏بخش بخوانیم و به مضمون آن عمل کنیم:

ـ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه‏ِ جَمِیعا؛

ـ وَلاَ تَفَرَّقُوا؛

ـ وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّه‏ِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانا؛ ـ وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا.[24]

وآخر دعوانا ان الحمدللّه‏ رب العالمین.

 

منابع

 

1 ـ قرآن.

2 ـ نهج‏البلاغه، تحقیق الدکتور صبحى الصالح، بیروت، 1387 هـ ق.

3 ـ تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2 .

4 ـ تفسیر نمونه، ج 3 زیر نظر آیه‏اللّه‏ مکارم شیرازى.

5 ـ شرح و تفسیر نهج البلاغه، جعفرى، محمدتقى، چاپخانه صدرى، تهران، 1358 .

6 ـ الصحیح من سیره النبى، جعفر مرتضى عاملى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1372 .

7 ـ تاریخ تحلیلى  صدر اسلام، نصیرى ، محمد، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‏ها، 1384 .

8 ـ سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم‏السلام،مطهرى، مرتضى، قم، انتشارات صدرا، 1367 .

9 ـ قیام امام مهدى «عج» از نظر قرآن واخبار،حسن‏زاده، صالح، در مجله زبان وادب، دانشگاه‏علامه طباطبایى، سال دوم، 1377 ، شماره 6 .

 

 



[1] .  آل‏عمران:  103 .

[2]تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2 ، ص 45 به نقل از تفسیر نمونه، ج 3 ، ص 33 .

[3] .  همان.

[4] .  توبه:  11 .

[5] .  توبه:  12  .

[6] .  مؤمنون:  52  .

[7] .  انبیاء:  92  .

[8]  . ر.ک: نهج‏البلاغه، الدکتور صبحى الصالح، بیروت، 1378 هـ ق. صص 67 ، 70 ، 72 ، 99 ، 141 ، 142 ، 154 ، 155 ، 175 ، 176 ، 177 ، 180 ، 183 ، 188 و 258 .

[9]  .  ر.ک: الصحیح من سیره النبى، جعفر مرتضى عاملى، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1372 ؛ تاریخ تحلیلى صدر اسلام، محمد نصیرى، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‏ها، ج 5 ، 1384 .

[10] . ر.ک: ترجمه وتفسیرنهج‏البلاغه، جلد دوم، علامه محمد تقى جعفرى قدس‏سره، چاپخانه حیدرى، تهران، 1358 .

[11]  .  ر.ک: سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم‏السلام، مرتضى مطهرى، انتشارات صدرا، 1367 .

[12] .  مؤمنون:  143  .

[13] .  عنکبوت:  46 .

[14] .  نساء:  152 .

[15] .  روم:  32  .

[16] .  یوسف:  108  .

[17] .  آل‏عمران:  57 .

[18]  .  نساء:  122 ـ 3 ؛  مائده:  73 .

[19] .  قصص:  83 .

[20]  .  بقره: 127 ـ 126 ؛  یونس:  74 ـ 72 ؛ آل‏عمران: 45 ؛  نمل: 45 .

[21] .  حج:  77  .

 

[22] .  ر.ک: قیام امام مهدى علیه‏السلام در قرآن و اخبار، نگارش صالح حسن‏زاده در مجله زبان و ادب، دانشگاه علامه طباطبایى، شماره 6 ، سال دوم 1377 .

[23]  .  ر. ک: قرآن: سوره‏هاى توبه، فتح، حشر و ...  . امروز نیز اگر مسلمانان جهان متحد باشند بر کفرو شرک و یهود پیروز مى‏گردند.

[24] .  آل‏عمران:  103  .