اسلام دین وحدت و همبستگى است. یکى از پیامهاى اصلى قرآن نیز مسئله اتحاد میان مسلمانان و مبارزه با هر گونه عوامل تفرقه است.
رمز پیروزى مسلمانان صدر اسلام به زعامت و رهبرى پیامبر عظیمالشأن اسلام بر مثلث شرک، یهود و نفاق، عامل وحدت و انسجام آنان بوده است.
یکى از راهکارهاى اسلام براى تشکیل امت واحد، عرضه و ارائه خطمشى هماهنگ و سازگار در امور سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى است؛ عبادت و نیایش در اسلام نیز بیشتر براى ایجاد وحدت به صورت گروهى و جمعى انجام مىگیرد. اصول و قواعد یاد شده مورد تأکید شدید قرآن، روایات و سیره عملى پیامبر صلىاللهعلیهوآله و دیگر معصومان است.
اسلام براى تحکیم وحدت، ضمن طرد تفرقه با عوامل تفرقهافکن به شدت مبارزه مىکند. بهنظر اسلام توحید و اطاعت از پیامبر صلىاللهعلیهوآلهعامل وحدت، و شرک و نفاق عامل تفرقه است.
صلح خواهى هم که یکى از موضوعات پر سر و صدا و شعار عصر حاضر است، بدون وحدت و انسجام دینى حاصل نخواهد شد. صلح حقمدار و واقعى تنها با وحدت دینى و با قیام و ظهور حضرت مهدى «عج» ظهور خواهد یافت و این نیز مورد تأکید آیات و روایات است.
همانگونه که وحدت آثار و برکات سودآور و شیرینى دارد، تفرقه نیز داراى آثار ویرانگر و مخربى است و باید از آنها اجتناب کرد.
امروز وظیفه مسلمانان در کنار حفظ وحدت، مبارزه با درگیرىهاى ناشى از تفرقه است و جلوگیرى از سبّ و لعن بزرگان قوم و ناصبى و مشرک خواندن همدیگر ضرورى است و غفلت و اشتباه در این خصوص براى دین ما و نسل ما زیانبار خواهد بود.
این مقاله تمام مباحث و اصول یاد شده را با تکیه بر قرآن و روایات مورد بررسى و تحلیل قرار مىدهد.
کلید واژگان: انسجام، وحدت، پیروزى ، تفرقه، شکست.
مقدمه
یکى از پیامهاى قرآن مسئله اتحاد میان مسلمانان و مبارزه با هرگونه عوامل تفرقه است. حبل خدا وسیله اتحاد و یگانگى است.
قرآن با اشاره به اوضاع اندوهبار گذشته، مسلمانان را به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى دعوت مىکند.
خداوند در قرآن تألیف قلوب را از افعال خود مىداند و مؤمنان و عابدان واقعى باید از باب تخلق به صفات الهى ضمن پیوستن به صفوف مؤمنان و مسلمانان از عوامل تفرقه بپرهیزند: «و همگى به ریسمان خدا[ قرآن و اسلام] چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بهیاد آورید که چگونه دشمن بودید و میان دلهاى شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید ...».[1]
اهمیت وحدت در روایات
اهمیت و نقش وحدت در بقاى جامعه مؤمنان در روایات هم، مورد تأیید قرار گرفته است: پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىفرماید: «افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختماناند که هر جزئى از آن، جزء دیگر را محکم نگاه مىدارد».[2]
همچنین فرمود: «مؤمنان همچون یک روحند».[3]
ضرورت وحدت و انسجام
از مهمترین عوامل پیروزى در برابر دشمنان، انسجام و وحدتِ صفوف مسلمانان است. اهمیت این انسجام امروزه در نبردهاى اقتصادى، فرهنگى و سیاسى بر کسى پوشیده نیست.
قرآن دشمنان اسلام و مسلمین را در سوره صف، آیه 4 به سیل ویرانگر تشبیه مىکند که تنها با سدّ فولادین مىتوان آن را مهار کرد. بنیان مرصوص، بنیان و ساختمانى است که در آن هیچگونه رخنه و شکاف نباشد. جامعه اسلامى هم وقتى مىتواند به استقلال کامل برسد که در آن هیچ تفرقه، فاصله طبقاتى و عوامل رخنه نباشد. افراد این جامعه باید چنان متحد گردند که گویى یک واحد بیش نیستند، همگى باید تبدیل به یک دست و مشت عظیم و محکم شوند که یک جا فرق پراستکبار دشمن را درهم کوبیده و آن را متلاشى سازد.
باید توجه داشت که وحدت و انسجام تنها با گفتار و شعار به دست نمىآید، بلکه نیاز به عمل و تلاش دسته جمعى دارد. رهبران فکرى و سیاسى جوامع اسلامى باید براى رسیدن به آن، به تفاهم برسند و با عوامل تفرقه و نفاق با قاطعیت مبارزه کنند.
برپا دارندگان نماز و مُعطیان زکات به سخن قرآن[4] برادران دینىاند. تلاش و کوشش به هر نحو ممکن براى ایجاد و تحکیم آن لازم است و متقابلاً مبارزه با عوامل تخریب این وحدت و اخوت و انسجام دینى از احکام قرآن است. سردمداران کفر در رأس این عواملاند: «... با پیشوایان کفر پیکار کنید که آنان به هیچ عهد و پیمانى پایبند نیستند».[5]
اسلام دین وحدت و یگانگى
اسلام اصل واساس کلى حیات را در سایه وحدت و انسجام، همکارى و همگامى مىداند. براساس شواهد و مدارک تاریخى، اسلام روح ابتدایى و قبیلهاى را طرد کرد و در جاى آن جامعه متحد اسلامى را مستقر ساخت. آنچنانکه از سیاق قرآن و سنت پیامبر استفاده مىشود، طرز فکر اسلام ایجاد وحدت و الفت در سطح جهانى و بینالمللى است.
اسلام براى ایجاد وحدت و تشکیل امت واحد، خط مشى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى هماهنگ را عرضه مىکند و حتى عبادت را هم به صورت هماهنگ و جمعى عرضه مىکند: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ و ...».
دستور به عبادت جمعى در آیات و روایات فراوان از این جهت است که اسلام راضى نیست که جهان و جوامع در آتش تفرقه بسوزند. لسان واحد، قبله واحد در عبادت راهى است براى به هم نزدیک کردن انسانها.
توصیهها به وحدت و انسجام
همچنانکه اشاره رفت، اسلام دین وحدت و همبستگى است و همواره در تلاش براى ایجاد و تحکیم آن. آیات قرآن و روایات و نیز عمل پیامبر صلىاللهعلیهوآله و دیگر معصومان شاهد صدقى است بر آن. به چند مورد از آنها اشاره شد، چند مورد دیگر را نیز به شرح زیر ارائه مىدهیم:
1 ـ از نظر قرآن
آیات متعددى در قرآن گویاى وحدت و همبستگى میان مردم و مسلمانان است از جمله آیه: «وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِی».[6]
«امت اسلام امت واحده است و باید از خدا بترسید (تفرقه نکنید)». «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِی».[7]
«امت اسلام امت متحد است و باید به سوى یک معبود حرکت کنید».
2 ـ از نظر روایات
روایات اسلامى که از پیامبر و حضرات ائمه در این باب وجود دارد آنچنان وسیع و پر دامنه است که جمع و تدوین آن در یک مقاله کوتاه ممکن نیست. آنچه از جمع روایات به دست مىآید، این است که اسلام اصرار دارد این اصل را به اثبات برساند که یکى از اهداف غایى رسالت اسلامى ایجاد برادرى و وحدت در میان جوامع و انسانها مىباشد.
این روایات ضمن ملامت ومذمت شدید تفرقهافکنان و اختلافگرایان،به همبستگى، پرهیز از تجاوز به همدیگر، رعایت حقوق همدیگر، اجتناب از جدال و نزاع و به وحدت کلمه و توحید در عمل، توصیه مىنمایند.[8]
3 ـ از نظر عمل
از لحاظ عملى، پیامبر صلىاللهعلیهوآله را مىبینیم که براى ایجاد وحدت و همبستگى چگونه خود را به رنج افکند و چسان سختىهاى زندگى را حتى با گروه لجوج منافقان بر خود تحمیل نمود. پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىکوشید که گروههاى پراکنده و متعارض را در کنارهم جمع کند و آشتىشان دهد. برآنها آیات وحدت بخواند و دشمنىشان را از میان بردارد. پیامبر در عمل رنجهاى طاقتفرسا را به جان مىخرید. اما پراکندگى امت را هرگز پذیرا نمىشد.[9]
معصومان ما نیز مىکوشیدند عوامل تفرقه را از میان بردارند و همگان را به سوى یگانگى و وحدت سوق دهند. امیرالمؤمنین على علیهالسلام به شهادت مدارک مسلم تاریخى 25 سال خلافت حقش را مغصوب دید و براى اینکه در سایه تفرقهها وحدت اسلامى درهم نپاشد دم برنیاورد.[10] سیره و رویه دیگر معصومان هم مانند سیره پیامبر و على علیهالسلام مىباشد.[11]
دستور اکید اسلام در باب اجتناب از تفرقه
اسلام طارد تفرقه و دشمن آن است از آن جهت که اختلاف و تفرقه نیروهاى سازنده جامعه را پراکنده کرده و زمینه سازندگى را از میان مىبرد. در اثر تشتت و تفرقه و درگیرى و منازعات قومى و مذهبى، موجبات تسلط دشمنان اسلام بر جامعه مسلمانان فراهم مىگردد. به همین جهت اسلام اعتبارات قومى و نژادى را محکوم مىکند و همه را در زیر دین واحد، قرآن و قبله و پیامبر واحد حفظ مىکند.
اسلام تفرقه را از عمل شیطان مىداند، همان شیطان که محرک عصیانها، بیچارگىها و درگیرىهاى قومى و نژادى و ملىگرایى است.
قرآن کریم روحیه حزببازى را به شدت منع مىکند: «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ».[12]
قرآن با دعوت به پرستش خداى یگانه، تفرقه، تحزب و تخاصم را از میان برمىدارد: «... وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».[13]
«خداى ما و خداى شما یکى است و ما همه تسلیم خدا و مسلمانیم». «وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ...».[14] «کسانى که ایمان به خدا و رسولان او دارند، جدایى و تمایزى بین هیچ یک از آنان قائل نشدهاند».
«مِنْ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ».[15]
«آنها دچار منازعات دینىاند و دسته دستهاند، تو هرگز از آنها نیستى».
«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَا مِنْ الْمُشْرِکِینَ».[16]
«بگو چنین است راه من، با آگاهى و بینایى شما را به سوى خدا دعوت مىکنم، من و هرکس پیرو من باشد از شرک و شریکسازان متنفریم».
براساس این آیات و نظایر آنها، راه اسلام و مسلمانان وحدت و راه شرک و مشرکان تفرقه است و شیطان و شیاطین شرق و غرب از عوامل دعوت به شرک و تفرقهاند. قرآن به پیامبر صلىاللهعلیهوآله و مسلمانان دستور مىدهد که راه خود را از کسانى که مىخواهند آئین خود را جداى از دیگران بگیرند و دسته و شعبه بسازند، جدا سازند.
قرآن اهل کتاب، یهود و نصارى را نیز به وحدت و دورى از شرک دعوت مىکند: «به اهل کتاب بگو بیایید در جهت کلمهاى که میان شما و ما مشترک است، توافق کنیم و آن اینکه جز خدا کسى را عبادت نکنیم و چیزى و کسى را با او شریک نسازیم و غیر از خدا هیچ کس را رب و ارباب خود نسازیم».[17]
به این صورت قرآن انحصارطلبى و عزیز بىجهت بودن، خواه اهل کتاب، خواه مسلمان را سخت مىکوبد و صریحا اعلام مىدارد که خدا و بهشت اختصاص به کسى ندارد و هرکس کار بد کند، کیفر خواهد دید و هر کسى کار خوب انجام دهد و مؤمن باشد وارد بهشت خواهد شد.[18]
قرآن با هرگونه برترى جویى بىجهت در این دنیا مخالف است و خانه آخرت را تنها به کسانى مىدهد که در پى برترىجویى و فساد در روى زمین نباشند.[19]
نکته دقیقى که در این آیات قرآن بر آن تأکید مىکند این است که نمىگوید زیر بیرق، مثلاً، پیامبر اسلام جمع شوید، بلکه تأکید قرآن آن است که اى اهل کتاب و مسلمانان زیر پرچم خدا جمع شوید و پیامبر صلىاللهعلیهوآله همانند پیامبران دیگر یک دعوت کننده به آن است. فقط و فقط خدا را بنده باشید و او را رب خود بدانید، از طریق هر پیامبرى که آن را فرا مىگیرید. تنها مواظب باشید که کلمه واحد پیامبران را پارهپاره و متفرق و اختصاصى نکنید. نشانه عظمت و حقانیت مکتب اسلام هم همین جاست. این بارزترین تفاوت میان پیامبران و سیاسیون و فلاسفه و رهبران این جهانى است. آنان همگى مىگویند زیر فرمان یا داخل مکتب و مرام من بیایید، در حالىکه پیامبران و در رأس آنان، پیامبر اسلام همه را به سوى خداى یگانه دعوت مىکنند. و براى خود دار و دسته مخصوصى که متمایز و مافوق سایرین باشد، درست نمىکنند. از این جهت قرآن مؤمنان صالح سایر پیامبران را مکرر مسلمان مىخواند.[20] اصلاً نامگذارى و تأسیس اسلام را از ابراهیم که پدر انبیاء است مىداند: «... مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمْ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ...».[21]
صلح متکى به وحدت دینى
یکى از موضوعاتى که در عصر حاضر روى آن بیشتر صحبت مىشود و سر و صداى زیاد کرده، مسئله «صلح» است. اما این صلحخواهى، که سر و صداى آن از اقصى نقاط جهان به صورت شعار بلند است و براى ایجاد آن مجامع پر طمطراق بینالمللى را درست کردهاند، وابسته و منتهى به «امت واحد» یا مسئله حکومت جهانى واحد است که به صورت مصلح آخرالزمان در غالب ادیان وعده داده شده و در مکتب تشیع صراحت یافته است. صلح خواهى به صورت شعار، در برابر حملات کشورهاى مقتدر به ملل ضعیف، یک نوع درد دل کردن و مسکن طلبیدن است در حالىکه حکومت واحد جهانى یک نوع ارائه راه حل عقلانى و چارهجویى نهایى است.
به اعتقاد ما بدون تشکیل امت واحد، آنگونه که انبیاء خواستهاند و قرآن آن را تعریف کرده است، صلح پایدار در دنیا برقرار نخواهد شد.
زیرا وقتى که خداپرستى واقعى در کار نباشد، حتما خودپرستى در صورتها و مقیاسهاى مختلف حکومت خواهد کرد و نتیجه خودپرستى به ناچار جنگ در غالب صلحخواهى است؛ کارى که امروز آمریکا و متحدان او انجام مىدهند. اگر هم به فرض خودپرستى به جنگ منتهى نشود و با تدابیر خاص و سر و صداى رسانهاى چند صباحى صلح و آرامش را در جایى برقرار سازند، مطمئنا آن چیزى جز دنیاپرستى و حفظ منافع دول قدرتمند نخواهد بود و از همین دنیامدارى جهتدار است که جهان امروز در بحرانهاى فکرى، روانى و اخلاقى مىسوزد.
صلح حقمدار و واقعى تنها با ظهور حضرت حجت، امام عصر «عج» در آینده نه چندان دور ظهور خواهد یافت و این همان چیزى است که از آیات و روایات مربوط به قیام مصلح بزرگ جهانى (حضرت مهدى «عج») استفاده مىگردد.[22]
دامنه وحدت در اسلام
همانگونه که دیدیم دامنه وحدت در اسلام وسیع و شامل همه مسائل انسانى در حوزههاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى، امور دنیوى و اخروى مىگردد. وحدت در زندگى اسلامى یک اصل است نه شعار و در هر جا که امکان باشد، باید آن را مطرح کنیم. اسلام علاوه بر ارائه راهکارهایى براى رسیدن به وحدت، مبارزه با تفرقه و عوامل تفرقهافکن را در دستور کار خود دارد. اساس این است که هر جامعهاى که دچار تفرقه شود محکوم به فنا و نابودى خواهد بود. از نظر قرآن راز پیروزى مسلمانان صدر اسلام به رهبرى پیامبر عظیمالشأن بر مثلث شرک، یهود و نفاق، اتحاد و انسجام در میان سربازان اسلام و تفرقه و پراکندگى در میان سربازان دشمن بوده است.[23]
آثار زیانبار تفرقه
تفرقه در ذات و درون خود آثار مخرب و ویرانگرى دارد که ذکر و بررسى همه آنها در این مقاله ممکن نیست. بهناچار به برخى از آنها فهرستوار اشاره مىگردد:
1 ـ موجب منازعات و تعارضات است.
2 ـ نیروهاى سازنده را روبه روى هم قرار مىدهد و قواى آنان را از میان مىبرد.
3 ـ تفرقه، گروههاى متخاصم را در برابر انظار دیگران خوار و ناچیز جلوه مىدهد.
4 ـ با اختلاف و تفرقه نه تنها مشکلات حل نمىگردند، بلکه هر روز پیچیدهتر و بحرانىتر مىشوند.
نتایج و وظیفه مسلمانان امروز
1 ـ طرح مباحث درباره وحدت و تلاش براى آن در همه ادوار حیات اسلام براى مسلمانان ضرورى بود و امروز ضرورىتر است.
2 ـ واجب است مسلمانان و در رأس آنان رهبران فکرى، مذهبى و فرهنگى در تمامى زمینهها هشیارى و بیدارى خود را حفظ کرده و نگذارند درگیرىهاى ناشى از تفرقه دمار از روزگار ما برآورند. غفلت و اشتباه در این خصوص آثار زیانبارى براى خود ما و نسلهاى آینده ما خواهد داشت.
3 ـ باید به هر شکل ممکن به طرد و لعن همدیگر، سبّ و نفرین بزرگان قوم و ناصبى و مشرک خواندن همدیگر خاتمه دهیم. اینها نقشههاى دشمن براى ایجاد عداوت و شکستن وحدت میان مسلمانان است و از همین جهت بازار تهمت، افترا، تکفیر و نزاع بسیار گرم و داغ است. باید با تدبیر و درایت و هشیارى، ریشه این علل را خشکاند و از میان برد و به جاى آن درخت وحدت و حسن نیت و احترام متقابل کاشت.
4 ـ امروز دشمن ضربت خورده است. همه راهها را براى سرکوبى اسلام آزمایش کرده و کمتر به نتیجه رسیده است. ضرورى است راههاى دیگر تفرقه را شناسایى کرده و از ریشه بخشکانیم. اگر امروز این کار را نکنیم، فردا دیر خواهد بود.
5 ـ هر روز آیه ذیل را بخشبخش بخوانیم و به مضمون آن عمل کنیم:
ـ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعا؛
ـ وَلاَ تَفَرَّقُوا؛
ـ وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانا؛ ـ وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا.[24]
وآخر دعوانا ان الحمدللّه رب العالمین.
منابع
1 ـ قرآن.
2 ـ نهجالبلاغه، تحقیق الدکتور صبحى الصالح، بیروت، 1387 هـ ق.
3 ـ تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2 .
4 ـ تفسیر نمونه، ج 3 زیر نظر آیهاللّه مکارم شیرازى.
5 ـ شرح و تفسیر نهج البلاغه، جعفرى، محمدتقى، چاپخانه صدرى، تهران، 1358 .
6 ـ الصحیح من سیره النبى، جعفر مرتضى عاملى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1372 .
7 ـ تاریخ تحلیلى صدر اسلام، نصیرى ، محمد، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، 1384 .
8 ـ سیرى در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام،مطهرى، مرتضى، قم، انتشارات صدرا، 1367 .
9 ـ قیام امام مهدى «عج» از نظر قرآن واخبار،حسنزاده، صالح، در مجله زبان وادب، دانشگاهعلامه طباطبایى، سال دوم، 1377 ، شماره 6 .
[2] . تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2 ، ص 45 به نقل از تفسیر نمونه، ج 3 ، ص 33 .
[8] . ر.ک: نهجالبلاغه، الدکتور صبحى الصالح، بیروت، 1378 هـ ق. صص 67 ، 70 ، 72 ، 99 ، 141 ، 142 ، 154 ، 155 ، 175 ، 176 ، 177 ، 180 ، 183 ، 188 و 258 .
[9] . ر.ک: الصحیح من سیره النبى، جعفر مرتضى عاملى، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1372 ؛ تاریخ تحلیلى صدر اسلام، محمد نصیرى، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، ج 5 ، 1384 .
[10] . ر.ک: ترجمه وتفسیرنهجالبلاغه، جلد دوم، علامه محمد تقى جعفرى قدسسره، چاپخانه حیدرى، تهران، 1358 .
[11] . ر.ک: سیرى در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام، مرتضى مطهرى، انتشارات صدرا، 1367 .
[18] . نساء: 122 ـ 3 ؛ مائده: 73 .
[20] . بقره: 127 ـ 126 ؛ یونس: 74 ـ 72 ؛ آلعمران: 45 ؛ نمل: 45 .
[22] . ر.ک: قیام امام مهدى علیهالسلام در قرآن و اخبار، نگارش صالح حسنزاده در مجله زبان و ادب، دانشگاه علامه طباطبایى، شماره 6 ، سال دوم 1377 .
[23] . ر. ک: قرآن: سورههاى توبه، فتح، حشر و ... . امروز نیز اگر مسلمانان جهان متحد باشند بر کفرو شرک و یهود پیروز مىگردند.