نمایش صفحات


من قبله جان‏هایم، من کعبه دل‏هایم

 من مسجد آن عرشم. نه مسجد آدینه



ملک الشعراى بهار


 

 

 

 

     فصل سوم

 

 

تعریف «مسجد مجازى»


 

 

 


 

 

 

 

 

در این فصل برآنیم منظور خود از مسجد مجازى را بیان کنیم. مسجد مجازى از
دو واژه «مسجد» و «مجازى» ترکیب یافته است.

 

شناخت واژه مسجد

مسجد در اصل، اسم مکان از فعل (سجد یسجد) است که به معنى جایگاه سجده
و محلّ عبادت مى‏باشد و از آن قاعده معروف، مستثنى است. زیرا قاعده اسم
مکان و زمان، از فعل ثلاثى مجرد، در صورتى که عین مضارع آن مضموم
یا مفتوح باشد، (مفعل) به فتح عین است، مانند مشعر و مشهد. و اگر عین مضارع
آن مکسور باشد، (مفعل) به کسر است مانند مجلس و منزل. اما برخى معتقدند
چون لفظ مسجد جزو یازده اسم زمان و مکانى است که از قاعده فوق پیروى
نمى‏کند.[1] یازده فعل در زبان عربى اسم زمان و مکانشان برخلاف این قاعده
آمده است، که بر وزن (مفعل) به کسر عین مى‏باشد که یکى از آنها کلمه مسجد
است. اما واژه‏شناسان و لغویون بزرگى همچون فراء برآنند که مسجد به فتح عین
نیز جایز است اگرچه با این تلفظ تاکنون استعمال نشده است.[2] و به گفته سیبویه

هرگاه «فعل و عمل» در این واژه موردنظر باشد آن را طبق قیاس، یعنى (مسجد)
به فتح جیم باید به‏کار برد.[3]

    برخى گفته‏اند: واژه مسجد عربى شده «مزگت» فارسى است که به همان
معنا در قدیم به‏کار مى‏رفته است. طبق نوشته مرحوم دهخدا، به باور زبان‏شناسان
واژه مسجدِ عربى خود دگرگون شده همین واژه فارسى است. مَزگَت واژه‏اى
فارسى به معنى مسجد است. زبان عربى پس از به وام گرفتن واژه مزگت و تبدیل
آن به مسجد، از آن واژه ریشه «سَجَد» را اخذ کرده و آن را صرف نمود.
هنوز برخى از مسجدهاى کهن ایران با نام مزگت نامیده مى‏شود مانند
«اسپى مزگت» (مسجد سپید) در گیلان  «دزگامزگت» مازندران و مزگت طوبى
خانم در کردستان.[4]

    در ادبیات پارسى نیز این واژه براى مسجد استعمال شده است.


ببست رهگذر دیو و بیخ کفر بکند

 بجاى بتکده بنهاد مزگت و منبر[5]


اى برادر مى‏ندانم تا چت استکت وطن گه دیر و گاهى مزگت است[6]


    در تعریف لغوى مسجد در معاجم و فرهنگ‏هاى لغت، تعابیر گوناگونى
جلب نظر مى‏کند که در واقع، تمامى آنها به یک معنى بازگشت مى‏کند که از آن
جمله است گفته زجّاج در تعریف مسجد «
کُلُ مَوضِعٍ یُتَعَبَّدُ فیهِ فَهُوَ مَسجِدٌ»[7]
و ابن‏اعرابى گفته است «مسجد بفتح الجیم، محراب البیوت و مصل الجماعات»[8]

و در مفردات راغب اصفهانى آمده است: «المَسجِدُ مَوضِعُ الصَّلاةِ اِعتبارا
بِالسُّجودِ
».[9]

    با این ترتیب، مسجد که در زبان عربى، اسم مکان مشتق از ریشه ثلاثى
مجرد «سجد» است، در زبان فارسى به معنى جایگاه نماز و محلّ عبادت به‏کار
رفته است و در این که چرا کلمه مسجد براى مکان عبادت و محلّ نماز استعمال
شده است، گفته‏اند: از آنجا که سجود، شریف‏ترین و مهم‏ترین ارکان نماز است
و در آن بیش از دیگر افعال نماز، انسان به خدا نزدیک مى‏شود، لذا اسم مکان را
از این فعل، اتخاذ و بر محلّ عبادت و نماز اطلاق کرده‏اند.
[10]

    در اصطلاح، مسجد، عبادتگاه خاص مسلمانان است، ولى در قرآن کریم
بر معابد ملل سابق نیز اطلاق شده است. مانند لفظ مسجد در این آیه شریفه:

                              «قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلَى‏أمرِهم لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِم مَّسجِدا».[11]

                             «آنان که به معجزه و داستان اصحاب کهف برخوردند
                         گفتند: به یادگار آنان، بالاى غارشان مسجدى مى‏سازیم».

     در جاى دیگر نیز قرآن کریم، از معبد اهل کتاب به عنوان مسجد یاد کرده
است:

                              «سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى
                         الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِى بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ
                         هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
».[12]


    باید توجه داشت که به هنگام نزول قرآن، مسجدالاقصى از معابد
اهل‏کتاب بوده است.

     امّا در اصطلاح شرعى، مسجد به مکان معین و موقوف براى نماز اطلاق
شده است. چنان‏که در متون فقهى در این باب آمده است:

                              «اَلمُرادُ بِالمَسجِدِ اَلمَکانُ المُوقُوفُ عَلَى کافَّةِ المُسلِمینَ
                         لِلصَّلاة
».[13]

    گذشته از واژه مسجد، گاه کلمه جامع را نیز بر این مکان اطلاق کرده‏اند
که در ریشه‏یابى تاریخى این کلمه باید گفت: لفظ جامع در واقع، صفت است
براى مسجد بزرگى که در آن نماز جمعه برپا مى‏شده است. به‏نظر مى‏رسد که این
واژه، نخستین بار توسط خلیفه دوّم، هنگامى که دستور بناى مساجد جامع جهت
برگزارى نماز جمعه به والیان و استانداران شهرهاى اسلامى را صادر کرد،
استعمال شد. بنا به روایات تاریخى، عمر طى بخش نامه‏اى از کارگزاران خود در
سرزمین‏هاى فتح شده و دیگر شهرهاى نوبنیاد خواست مسجدى مخصوص
نماز جمعه و مساجد دیگرى براى برگزارى نمازهاى یومیه در میان قبایل بنا نهند
و هنگامى که روز جمعه فرا رسید مردم در مسجد الجامعه براى اداى نماز جمعه
گرد هم‏آیند.
[14]

    بنابراین، اصطلاح مسجد الجماعه و دستور اتخاذ چنین مسجدى جهت
اقامه نماز جمعه ابتدا از سوى عمر صورت گرفت ولى به گفته برخى از مورخان،
مردم خود، این اصطلاح را از آغاز به‏کار گرفتند و به مساجدى که محلّ اقامه نماز

جمعه بود، مسجد جامع یا جامع، اطلاق کردند و به تدریج که حکومت اسلامى
گسترش و شمار مسلمانان افزایش یافت، شمار مساجد نیز در سرزمین‏هاى
اسلامى رو به فزونى گذاشت. همچنین الفاظى که براى مکان‏هاى عبادت
استعمال مى‏شد، بیشتر شد به‏طورى که با گذشت زمان، به هر مسجدى که در آن
نماز خوانده مى‏شد، جامع یا مساجد جامع گفتند.
[15]

مسجد در قرآن کریم

واژه مسجد جمعا 28 بار در قرآن کریم ذکر شده که در 22 مورد به‏صورت
مفرد
[16] و در 6 مورد دیگر به صورت جمع آمده است.[17] در مجموعه آیاتى که
در آنها از مسجد یاد شده است، در برخى، از اهمّیّت مسجد و جایگاه رفیع آن
در اسلام سخن به میان آمده و در بعضى دیگر پاره‏اى از احکام مسجد بیان شده
و در بعضى به مسجدالحرام و احکام و خواص آن، مسجدالاقصى و نیز مسجد
اصحاب کهف اشاراتى شده است.

جایگاه مساجد در گنجینه متون روایى

در متون اسلامى، روایات فراوانى از پیشوایان گرامى ما در باب اهمّیّت مساجد
و جایگاه رفیع آن، احترام نهادن به مساجد، آباد نگاه داشتن مساجد به حضور
یافتن در آنها براى اداى نماز، فراگیرى دانش و کارهایى نظیر آن و... جلب نظر
مى‏کند که اینک به نمونه‏هایى چند از آنها اشاره مى‏کنیم.


     از منظر نبى مکرم اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مساجد خانه‏هاى خدا در روى زمین
هستند.
[18] مساجد جایگاه انبیاء،[19] خانه پرهیزگاران[20] و محبوب‏ترین
مکان‏هاست.
[21] از این‏روست که امام صادق علیه‏السلام کسى را که در تکریم و تعظیم
مسجد نکوشد را «ملعون» مى‏خواند.
[22] و همان حضرت حتى خود را در جرگه
موظفین و مکلفین به تکلیف اعتلاى جایگاه مسجد قرار مى‏دهد.
[23]


شناخت واژه مجازى

امروزه با گسترش فضاى سایبر، در محیط اینترنت، شهر، دانشگاه، بیمارستان،
پلیس و...  فراهم است. به چیزهاى موجود در فضاى اینترنتى پسوند
«الکترونیکى» یا «مجازى» داده مى‏شود مثل شهر مجازى یا شهرالکترونیکى،
دانشگاه مجازى، پلیس الکترونیک و... در زبان انگلیسى با اضافه کردن پیشوند
«
E» و «Virttual» مانند E-police ،  Virtual Universityو... اماکن و همه
چیزهاى موجود در فضاى سایبر معرفى مى‏شود.

تعریف معبد یا مسجد مجازى

معبد مجازى عبارتست از وجود همه ساز و کارهاى یک معبد واقعى در فضاى
مجاز اعم از اینترنت و بازى‏هاى رایانه‏اى. البته ادیان دیگر به‏خاطر عدم انضباط
شریعتى، در این مورد خیلى باز عمل نموده و لذا معبد مجازى هیچ فرقى با معبد
واقعى ندارد. لیک مسجد به خاطر حایز بودن برخى شاخص‏ها مثل امکان اقامه
نماز در آن و ضرورت اقامت با طهارت در آن و... با معابد ادیان دیگر فرق دارد.
از این روى امکان تهیه همه ابزارهاى نیایشى در فضاى مجازى، قدرى قابل تأمل
است!! در هر حال مسجد مجازى مى‏تواند آن بخش از کارکردهاى مسجد را که
امکان عرضه در عرصه سایبر دارد را فراهم آورد.

نکته


با توجه به رشد تکنولوژى رایانه و اینترنت تا بیست سال دیگر این امکان وجود
خواهد داشت که با استفاده از کلاه‏ها و عینک‏هاى مخصوص مى‏توان از نقطه‏اى
به نقطه دیگر سفر کرد و احساس واقعى را در یک محیط جدید تجربه نمود.

     مثلاً این امکان وجود دارد که با قرار دادن عینک مجازى بر چشم،
وارد صحن کعبه شد و هفت بار طواف کرد و تمام عملیات لازم براى یک حج
کامل را به صورت مجازى انجام داد. همچنین رایانه و امکانات مجازى به انسان
این فرصت را مى‏دهد تا حتى جمعیت دور خانه خدا را به دلخواه زائر انتخاب
نماید که در آن صورت در میان جمعیت بیشترى قرار مى‏گیرد و حتى مى‏تواند
حالت خسته شدن و عرق ریختن را به گونه طبیعى داشته باشد، که این تا زمانى که
عینک مجازى را بر چشم دارد، امکان‏پذیر است.

     این افراد احساس مى‏کنند صددرصد در محیط واقعى خانه خدا قرار دارند
و هرگز احساس فضاى مصنوعى نخواهند داشت و با برداشتن عینک یا کلاه
به حالت اولیه و به محیط واقعى باز مى‏گردند. ما از هم‏اکنون باید آمادگى لازم
براى استفاده مناسب از این‏گونه فناورى‏ها را متناسب با نیازهاى خود
و ارزش‏هاى فرهنگى و اخلاقى و دینى داشته باشیم تا غافلگیر نشویم و باید
به این نکته توجه کنیم که واقعیت‏ها چه ما بخواهیم و چه نخواهیم وجود داشته‏اند
و به وجود هم خواهند آمد.

مزایاى مسجد مجازى

اینک جهت تبیین بایستگى توجه به مساجد مجازى و توصیف نحوه کارکرد آن،
به برخى مزایاى مسجد مجازى اشاره مى‏کنیم.


1 ـ محدودیت زمانى و مکانى ندارد

جهان فیزیکى با محدودیت‏هاى مکانى و زمانى روبروست و مساجد هم از این
قانون مستثنا نیستند. حقیقت آن است محدودیت مساجد از نظر مکانى،
عبارتست از عدم گسترش و پراکنش مناسب مساجد. حقیقت آن است که این
مأمن مسلمین و رسانه دینى، در همه اماکن مورد نیاز در دسترس نیست.
[24]

    هرچند احتمال دارد دیدگاه سنتى‏گرا با این مقوله آشتى نداشته باشد
ولى با همین مسجد مجازى مى‏توان بیماران و... که توان حضور در مسجد
فیزیکى ندارند را در مسجد مجازى بهره‏مند ساخت. بالاخره یادمان باشد
که جذب کردن نسبى بهتر از نیامدن هرگزى جوانان به مسجد است.

2 ـ تعاملى

به ظاهر میان تبلیغ دین در فضاى مجازى و دنیاى واقعى، تفاوت در محتوا نیست،
بلکه تفاوت در ابزار است؛ تبلیغ دین در فضاى مجازى محدودیت‏ها و امکاناتى
دارد؛ همان‏گونه که تبلیغ در دنیاى واقعى با این محدودیت‏ها و امکانات مواجه
است.
[25] به‏عنوان مثال مخاطبان رسانه سنتى تلویزیون، مناسک مذهبى را
مى‏بینند ولى در اینترنت قادر به انجام آن هم هستند. اجراى مراسم و مناسک
مذهبى در فضاى واقعى لذت بیشترى دارد، اما اینترنت به کمک ویدئوکم‏ها
و مانند آن، این امکان را فراهم کرده است که از طریق آن حتى زیارت کرد
و احساس انجام مناسک دینى در افراد ایجاد نمود. درحالى که تلویزیون
نمى‏تواند چنین امکانى را در اختیار ما قرار دهد و تنها نقش روایت‏گرى دارد.
[26]


    از این‏روى به باور برخى[27] اینترنت از سایر رسانه‏ها تفاوتى اساسى دارد.
به زعم ایشان، اینترنت، یک رسانه نیست بلکه فضایى رسانه‏اى است. در واقع ما
هم در اینترنت و هم با اینترنت زندگى مى‏کنیم.

3 ـ تولید انبوه

به‏طور تقریبى هر سه ماه یک بار توسعه وب، دو برابر مى‏شود. اما این رشد
روزافزون، کاملاً نابرابر توزیع شده است. در حالى که آمریکا و کانادا 63%،
اروپا 4/22% و استرالیا، ژاپن و نیوزیلند 4/6% از کامپیوترهاى متصل به اینترنت را
در اختیار دارند، بقیه کشورهاى آسیایى و آفریقایى تنها 9/5% از این کامپیوترها
را در خود جاى داده‏اند. 83% کاربران اینترنت در آمریکا، 6% در اروپا،
3% در اقیانوسیه و 8% در بقیه قاره‏هاى دنیا قرار دارند. نگاهى به وضعیت
و موقعیت زبان‏هاى مختلف در اینترنت میزان سلطه زبان‏هاى غربى را نشان
مى‏دهد. در میان کسانى که از اینترنت استفاده مى‏کنند، 3/51% به انگلیسى سخن
مى‏گویند و عرب زبانان کمتر از 1% استفاده کنندگان را تشکیل مى‏دهند.
[28]

     بیش از 80 درصد کل اطلاعاتى که در بیش از 100 میلیون رایانه سرتاسر
جهان ذخیره شده به زبان انگلیسى است. این در حالى است که کمتر از 5%
اطلاعات موجود در فضاى وب، در باره دین است.
[29] مسجد مجازى مى‏تواند

خلأ نیاز به معنویت و دین را در محیط سایبر پر نماید و عرصه اینترنت را نیز
اخلاقى و ارزشى نماید. در آن صورت اینترنت دیگر تهدید نخواهد بود.
بلکه همه خانواده‏ها از حضور فرزندان خود در این محیط، احساس رضایت نیز
خواهند نمود. یادمان باشد خواه و ناخواه، این غول رسانه‏اى به درون خانه‏هاى
ما نفوذ کرده است، به جاى منع، مى‏توان این را مدیریت نمود و بلکه از این ابزار
بر علیه دشمن بهره برد. دشمن با این ابزار درصدد ربودن اندیشه جوان اسلامى
و ایرانى است با دینى کردن آن مى‏توان گستره انبوهى از جوانان غیر دینى را
با آموزه‏هاى اسلامى، آشنا ساخت.

4 ـ پرسش صریح

اگر انسان طالب شهرت است این تنها یک روى سکه از حیات انسانى است.
پاره دیگر از زندگى انسانى، گرایش به انزوا گزینى دارد. در این بخش انسان
دوست ندارد که همه از اسرار او با خبر باشند. از این روست که برخى سؤالات در
ذهن انسانى هست که بى‏پاسخ است، نه از آن جهت که پاسخى ندارد بلکه از آن
جهت که پرسشگر آن را جزو اسرار خود دانسته و با پرسیدن آن سؤال،
گویى پاره‏اى از خلوت خود را برملا کرده است.

     امروزه برخى بین «سؤال» و «مسئله» فرقى مطرح مى‏کنند، که دقیقا به این
بحث برمى‏گردد. زیرا طرف در درون خود با «مسئله»اى درگیر است لیک اگر
آن را بپرسد، بخشى از اسرار او فاش خواهد شد لذا آن را در قالب «سؤال» که
قدرى نامرتبط با «مسئله»اش است، مى‏پرسد. این نحو پرسیدن، نمى‏تواند پاسخ
مناسبى به «مسئله» جوانان باشد. مسجد مجازى، بهترین فضا براى طرح خودِ

«مسئله» نه «سؤال» است. تا طرف مستقیما با «مسئله» خود درگیر شود و پاسخى
کاملاً مرتبط با «مسئله» خود دریافت دارد. بى‏آنکه حتى بخش کوچکى از اسرار
او فاش گردد.

     یکى از ویژگى‏هاى اصلى فضاى مجازى، ایجاد محیطى براى مطرح
کردن سؤال‏هاى ناگفتنى در دنیاى واقعى است. جوانان گاهى براى پرسیدن
برخى سؤال‏ها به‏صورت چهره به چهره، حیا پیشه مى‏کنند. بنابراین فضاى
مجازى این امکان را مى‏دهد که درد و دل‏هاى ناگفتنى، گفتنى شود.





[1]  .  فراهتى، عباسعلى، مسجد وتأثیرات علمى واجتماعى آن درجامعه‏اسلامى،ازآغازتاپایان حکومت اموى، ص 32 .

 

[2]  .  طریحى، فخرالدین، مجمع البحرین، ج 3 ، ص 65 .

 

[3]  .  الخوزى، سعید، اقرب الموارد فى فصح العربیة والشوارد، ص 495 .

 

[4]  .  دهخدا، على اکبر، لغت‏نامه دهخدا، واژه مزگت.

 

[5]  .  عنصرى.

[6]  .  شیخ روزبهان.

 

[7]  .  زبیدى، محمدمرتضى، تاج العروس، ج 2 ، ص 371 .

 

[8]  .  همان.

 

[9]  .  راغب اصفهانى، ابوالقاسم حسن بن محمد، مفردات الالفاظ القرآن، ص 271 .

 

[10]  .  زرکشى ابوعبداللّه‏ بدرالدین، محمد بن عبداللّه‏، اعلام الساجد باحکام المساجد، ص 18 .

 

[11]  .  کهف: 21 .

 

[12]  .  اسراء: 1 .

 

[13]  .  نجفى، محمدحسن، جواهرالکلام فى شرح الشرائع الاسلام، ج 14 ، ص 61 .

 

[14]  .  سیوطى جلال الدین، عبدالرحمن بن کمال ابى‏بکر، حسن المحاضره، ج 2 ، ص 149 .

 

[15]  .  عبدالوهاب، حسن، تاریخ المساجد الأثریة، ص 8 .

 

[16]  .  بقره: 145 ، 150 ، 151 ، 191 ، 196 ، 217 / مائده: 2 / اعراف: 29 ، 31 / انفال: آیه 34 / توبه: 7 / اسراء: 1 / کهف: 21 /  حج: 25 /  عنکبوت: 67 /  فتح: 25 ، 27 .

 

[17]  .  بقره: 114 ، 187 /  توبه: 17 ، 18 /  حج: 40 /  جن: 18 .

 

[18]  .  از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله روایت شده که خداوند فرمود: «اَلا اِنَّ بُیُوتى فى الارضِ المَساجِد، تُضى‏ء لاِهلِ السَماءِ کَما تُضِى‏ءُ النُّجُومُ لَاَهلِ الاَرضِ...». مساجد خانه‏هاى من در زمین مى‏باشند، و همان‏گونه که ستارگان براى اهل زمین مى‏درخشند، مساجد نیز براى فرشتگان و اهل آسمان نورافشانى مى‏کنند. نورى طبرسى، حسین محدث، مستدرک الوسائل، ج 3 ، ص 313 .

 

[19]  .  رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «اَلمَساجِدُ مَجالِسُ الاَنبیاءِ». مساجد جایگاه پیامبران خداست. نورى طبرسى، حسین محدث، مستدرک الوسائل، ج 3 ، صص 359 ـ 363 .

 

[20]  .  رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «اَلمَساجِدُ بُیوتُ المُتَّقینَ، وَ مَن کانَت المَساجِدُ بَیتَه ضَمِنَ اللّه‏ُ لَهُ بِالرَّوحِ و الرَّاحَةِ وَ الجَوازِ عَلَى الصِّراطِ»و مساجد خانه پرهیزکاران است، و کسى که مسجد خانه‏اش باشد، خداوند او را از آسایش روحى خاصى برخوردار مى‏سازد و عبور از صراط را براى او تضمین مى‏کند. نورى طبرسى، حسین محدث، مستدرک الوسائل، ج 3 ، صص 359 ـ 363 .

 

[21]  .  همچنین از آن حضرت علیه‏السلام است که: «خَیرُ البُقاعِ المَساجِدُ». نورى طبرسى، حسین محدث، مستدرک الوسائل، ج  3 ، صص 554 ـ 359 .

 

[22]  .  امام صادق علیه‏السلام خطاب به یونس بن یعقوب: «مَلعونٌ مَلعونٌ مَن لَم یُوَقّر المسجد، اَتدرى یا یونس لِمَ عَظَّمَ اللّه‏ُ تَعالى حَقَّ المَساجِدِ وَ اَنزَلَ هذِهِ الآیَةَ و اَنَّ المَساجِدَ للّه‏ِ فَلاتَدعُوا مَعَ اللّه‏ِ اَحَدا کانَتِ الیَهودُ و النَّصارى اِذا دَخَلوا کَنَائِسَهِم اَشرَکوا بِاللّه‏ِ تَعَالى، فَاَمَرَاللّه‏ُ سُبحانَهُ نَبِیَّهُ اَن یُوَحِّدَاللّه‏َ تَعالَى فیها وَ یَعبُدَه». از رحمت خداوند به دور است کسى که مسجد را گرامى ندارد و بدان احترام ننهد؛ اى یونس آیا مى‏دانى چرا خداوند مساجد را بزرگ داشته و این آیه را نازل فرموده است؟ «وَ اَنَّ المَساجِدَ للّه‏ِ فَلا تَدعُوا مَعَ اللّه‏ِ اَحَدا» زیرا یهود و نصارى هنگامى که داخل معابد و کلیساهاى خود مى‏شدند به خداوند شرک مى‏ورزیدند؛ پس خداوند سبحان پیامبرش را فرمود که در مساجد، خداوند را به یگانگى بخوانند؛ و تنها او را پرستش کنند.  عاملى، محمد بن الحسن شیخ حر، وسائل الشیعة، ج 16 ، ص 280 / نورى طبرسى، حسین (محدث)، مستدرک‏الوسائل، ج 3 ، ص 435 / مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، (علامه)، بحارالأنوار، ج 73، ص 354 و ج 80 ، ص 361 / کراجکى طرابلسى، محمد بن على بن عثمان (ابوالفتح)، کنزالفوائد، ج 1 ، ص 149 .

 

[23]  .  از امام صادق علیه‏السلام: «اِنَّما اُمِرنا بِتَعظیمِ المَساجِدِ لِأنَّها بُیُوتُ اللّه‏ِ فِى الأرضِ». سبب این‏که خداوند
ما را به بزرگداشت و تجلیل از مساجد امر کرده، این است که مساجد خانه‏هاى خدا در روى زمین هستند. عاملى، محمد بن الحسن شیخ حر، وسائل الشیعة، ج 3 ، ص 556 .

 

[24]  .  براى مشاهده آمار در این باره به ص 117 مراجعه فرمایید.

 

[25]  . www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=301380

[26]  .  همایش آسیب‏شناسى فرهنگ عاشورا در رسانه‏هاى مجازى، دکتر مسعود کوثرى،مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران.

 www.ictfarajoo.com/Default.aspx?TabId=62&atId=74

[27]  .  دکتر مسعود کوثرى، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران.

 

[28]  .  آشنا، حسام‏الدین، مقاله «اینترنت و امنیت فرهنگى ـ سیاسى» ص 233 .

 

[29]  .  جمشیدى، احمد، مقاله «اینترنت، قاره ششم»، ص 41 .