سؤال 54 ـ اقامت در مسجد چه آثار و فوایدى دارد؟
در برخى روایات، از مسجد به عنوان «بازار آخرت» و «بهترین مکان بر روى زمین» یاد شده است. در روایتى از پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله مىخوانیم: «المساجدُ سوقٌ مِن أسواق الآخرةِ قراها المغفرةُ و تُحفتها الجنّةُ»؛[1] مسجدها از بازارهاى آخرتند، از کسانى که به آنها وارد مىشوند با مغفرت پذیرایى مىشود و هدیه آنان بهشت است. نامگذارى مساجد به «بازار آخرت» شاید به آن دلیل است که مؤمنان در آنجا به کسب امور معنوى و تهیه اسبابى مىپردازند که در سراى آخرت به آنها نیاز دارند.
در روایت دیگرى، امام باقر علیهالسلام از پدرانش علیهمالسلام از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که پیامبر صلىاللهعلیهوآله از جبرئیل علیهالسلام سؤال مىکند: «اىُّ البقاعِ اَحبُّ اِلى اللّهِ ـ عزوجل؟ ـ » کدام مکان نزد خداوند از همه محبوبتر است؟ جبرئیل علیهالسلام در پاسخ مىفرماید: «المساجدُ و أحبُّ أهلِها اِلى اللّهِ اَوّلهُم دخولاً و آخرهُم خروجا مِنها»؛[2] مساجد محبوبترین مکانها و دوستداشتنىترین اهل مسجد نیز کسى است که پیش از همه به مسجد داخل و پس از همه از مسجد خارج شود.
براى اقامت در این مکان مقدّس و بازار آخرت، آثار و فوایدى در روایات ذکر شدهاند که در ذیل، به اختصار به آنها اشاره مىکنیم:
1 . دوست خدا: همانگونه که از روایت مزبور استفاده مىشود، دوستداشتنىترین اهل مسجد کسانى هستند که اقامتشان در مسجد بیش از دیگران است. در روایت دیگرى، امام على علیهالسلام از پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که خداوند متعال در حدیث قدسى در شب معراج فرمود: «یا أحمدُ! لیس کلُّ من قال أنا اُحبُّ اللّه أحبَّنى حَتى یأخذَ المسجد بیتا»؛[3] اى احمد! هر کس ادعا کرد که من خدا را دوست مىدارم دوستدار من نیست، مگر اینکه مسجد را خانه خویش قرار دهد. روشن است که مقصود این نیست که از مسجد به عنوان محل اسکان استفاده نمایند؛ زیرا توقّف بیهوده در مسجد نکوهیده است. از اینرو، به نظر مىرسد خانه قرار دادن مسجد کنایه از اقامت طولانى و کثرت رفتوآمد به مسجد باشد.
2 . میهمان و زائر خداوند: در برخى از روایات، از شخصى که منتظر اقامه نماز است با عناوین «مهمان الهى» و «زائر خداوند» تعبیر شده است. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «مَن أقامَ فِى مسجدٍ بعد صلاته انتظارا لِلصلاة فهو ضیفُ اللّهِ و حقٌّ على اللّهِ أن یُکرمَ ضَیفَه»؛[4] کسى که پس از بجاى آوردن نماز، براى برپایى نماز بعدى در مسجد منتظر بماند، مهمان خداوند است و قطعا خداوند مهمان خود را احترام و تکریم مىنماید.
در روایت دیگرى از امام على علیهالسلام از فرد منتظر به عنوان زائر خداوند متعال یاد شده است: «المنتظرُ وقتَ الصلاة بعد الصلاة مِن زُوّارِ اللّه ـ عزّوجلّ ـ و حقٌّ علىَ اللّهِ أن یُکرمَ زائرَهُ و أن یُعطیَهُ ما سَألَ»؛[5] کسى که پس از نماز، منتظر برپایى نماز دیگر بماند، زائر خداوند است و خداوند متعال زائر خویش را اکرام خواهد نمود و آنچه را که او درخواست کند، به وى عطا مىنماید.
3 . برخوردارى از پاداشهاى الهى: پاداشهاى الهى براى کسى که در مسجد اقامت داشته باشد (کنایه از رفت و آمد زیاد، زودتر از همه آمدن و دیرتر از همه رفتن) متعدند:
الف . بخشش گناهان: پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در وصیّت خود به ابوذر غفارى مىفرماید: «یا أباذر! اِنَّ اللّهَ یُعطیکَ مادُمتَ جالسا فِى المسجد بِکُلِّ نَفَسٍ تنفّستَ فیه درجةً فى الجنة و یَمحی عنکَ عشرَ سیّئاتٍ»؛[6] اى ابوذر! تا زمانى که در مسجد نشستهاى، خداوند متعال در مقابل هر نفسى که مىکشى، درجهاى از بهشت به تو عطا مىکند و ده بدى و زشتى را از تو محو مىگرداند.
ب . پرچمدار بهشتیان: «یا أباذر! طُوبى لاصحابِ الألویةَ یَومَ القیامةِ یَحملونَها فیسبقونَ النّاسَ الى الجنّةِ، ألا و هُم السّابقونَ اِلىَ المساجدِ بِالاسحارِ و غیرِها»؛[7] اى ابوذر! خوشا به حال پرچمداران روز قیامت که پرچمها را بردوش گرفته و پیش از دیگران وارد بهشت مىشوند. آنان کسانى هستند که در سحرگاهان و دیگر اوقات، در رفتن به مساجد بر دیگران پیشى مىگیرند.
ج . خانهاى در بهشت: روایتى را امام صادق علیهالسلام از پدرش و او از رسول گرامى نقل مىکند که فرمود: «من کان القرآنُ حدیثهُ و المسجدُ بیته بنى اللّهُ لَهُ بیتا فِى الجنّةِ»؛[8] کسى که سخن و گفتار او قرآن و مسجد خانهاش باشد، خداوند در بهشت خانهاى براى او بنا مىکند.
4 . فقر: پیدایش فقر از جمله آثارى است که براى عجلهکنندگان هنگام خروج از مسجد ذکر شده است. پیامبر گرامى مىفرماید: «عشرونَ خصلةً تُورثُ الفقر... و تعجیلُ الخروج مِن المسجد»؛[9] بیست خصلت هستند که سبب پیدایش فقر مىشوند... و از آن جمله است: عجله کردن هنگام خروج از مسجد.
شاید مفهوم مخالف این روایت آن است که صبر و طمأنینه هنگام خروج و بلکه دیرتر از دیگران خارج شدن ـ همانگونه که در برخى روایات ذکر شده ـ نهتنها پسندیده است، بلکه سبب بىنیازى انسان نیز مىگردد.
سؤال 55 ـ آیا توقّف بیهوده در مسجد جایز است؟
طول دادن اقامت در مسجد نیکو و پسندیده است، اما باید توجه داشت که این طول دادن نباید حالتى همراه با لغو و بىکارى باشد. از اینرو، پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله به منظور پیشگیرى از بىکارى راحتطلبان، در وصیّت خویش به ابوذر غفارى مىفرماید: «یا أباذر! کلُّ جلوسٍ فى المسجدِ لغوٌ ألا ثلاثةٌ: قراءةُ مُصلٍّ أو ذاکُر اللّه تعالى أو مُسائلٌ مِن علمٍ»؛[10] اى ابوذر! هر نشستى در مسجد، لغو و بیهوده است، مگر توقف سه دسته: آنان که پس از بجا آوردن نماز مشغول قرائت قرآن یا سرگرم یاد خدا و یا در حال تحصیل علم و دانش و مباحثه علمى باشند.
ذکر این سه مورد در روایت مزبور، دلیل بر حصر نیست؛ به این معنا که مفهوم روایت مذکور این نیست که هر عمل دیگرى غیر از این سه، در مسجد از مصادیق لغو خواهد بود؛ زیرا شواهد تاریخى نشان مىدهند که نقش مسجد در صدر اسلام، بسیار متعدد و متنوع بوده است؛ مساجد محل بسیج کردن ملت و سپاه براى جنگ و جهاد بودهاند، مساجد مرکز تصمیمگیرىهاى سیاسى و اجتماعى بودهاند. در یک نگاه کلى، مىتوان گفت: از در کنار هم گذاشتن مجموعه روایاتى که در باره مسجد و مسائل آن وارد شدهاند این نتیجه حاصل مىشود که هر چه عقلاً و شرعا و عرفا لغو و بیهوده به شمار آید و مخالف تقدّس و شئونات مسجد باشد، انجام آن در مسجد از مصادیق لغو خواهد بود و مؤمنان باید از ارتکاب آن بپرهیزد و هرچه در جهت نشر فرهنگ دین و آیین اسلام صورت گیرد عبادت است، اگرچه در شکلها و قالبهاى متعددى نسبت به زمانها و مکانها عرضه گردد. از اینرو، انجام آنها در مراکز عبادى و از جمله مسجد هیچ مانعى ندارد.
سؤال 56 ـ حضور با طهارت در مسجد چه آثار و فوایدى دارد؟
حضور با طهارت در خانه خدا (مسجد) از جمله آداب مسجد رفتن است. در روایات وارده شده از معصومان علیهمالسلام براى حضور با طهارت آثارى ذکر شدهاند؛ از جمله آنکه هرکس با طهارت در مسجد حاضر مىشود «زائر خداوند» است، و یا اینکه خداوند گناهان او را مىبخشد. در اینجا، دو روایت را ذکر مىکنیم:
از امام صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمود: «علیکم باتیان المساجدِ فاِنَّها بیوتُ اللّهِ فى الأرضِ و مَن أتاها مُتطهّرا طهّره اللّهُ مِن ذنوبهِ و کُتب مِن زُوّاره»؛[11] بر شما باد به حضور در مساجد (سعى کنید حتما در مساجد حضور پیدا کنید)؛ زیرا مساجد خانههاى خداوند در زمین هستند. کسى که با حالت طهارت وارد مسجد شود، خداوند او را از گناهانش پاک مىکند و نام وى را در زمره زائران خویش مىنویسد.
در روایت دیگرى، حضور با طهارت از جمله اسبابى شمرده شده است که دعاى خیر فرشتگان الهى را به همراه دارد. أبوسعید خدرى نقل مىکند که پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآلهفرمودند: «ألا أدلکم على شىءٍ یُکفِّرُ اللّهُ به الخطایا و یَزیدُ فى الحسناتِ؟ قیل: بلى، یا رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله. قال: اِسباغُ الوضوءِ على المکاره و کثرةُ الخطا اِلى هذه المساجدِ و انتظارُ الصلاةِ بعدَ الصلاةِ و ما مِنکم احدٌ یخرجُ مِن بیتهِ مُتطهِّرا فَیُصلّى الصلاةُ فِى الجماعةِ مَعَ المسلمینَ ثُمّ یقعدُ ینتظرُ الصلاةَ الاخرى اِلاّ والملائکةُ یقولُ: اللّهمَّ اغفر لَهُ، اللّهمّ ارحمهُ»؛[12] آیا شما را به چیزى راهنماى نکنم که مایه بخشیدن گناهان شما و کفّاره لغزشهایتان باشد و موجب افزایش حسنات و خوبىها؟ عرض شد: آرى، اى رسول خدا. حضرت فرمود: شاداب وضو گرفتن در سختىها (شاید کنایه از این باشد که مثلاً، در هواى سرد زمستان یا در مسافرتها به دلیل کمبود وقت با عجله و پرشتاب به صورتى که خود انسان به دقت متوجه وضو گرفتن خودش نباشد، وضو نگیرد، بلکه در اینگونه موارد، به نیکویى وضو بگیرید) و پیاده به مسجد رفتن و منتظر نماز شدن پس از نماز اول. هر کس با حالت طهارت از خانه خود خارج شود و نماز جماعت را با مسلمانان بجاى آورد، سپس در مسجد، منتظر برپایى نماز دیگرى بماند ملائکه خداوند در حق او دعا کرده، مىگویند: خدایا او را بیامرز! خداوندا او را رحمت نما! بنابراین، به اختصار مىتوان گفت: از جمله فواید حضور با طهارت در مسجد عبارت است از: بخشیده شدن گناهان، زائر خداوند بودن، زیاد شدن حسنات و نیکىها، به دنبال داشتن دعاى ملائکه الهى.
سؤال 57 ـ آمد و شد به مساجد چه فواید و آثارى براى انسان دارد؟
آثار و فوایدى که از رفت و آمد و حضور در مسجد نصیب مؤمنان مىشود تنها ثواب بردن و شمول لطف و مورد رحمت الهى قرار گرفتن نیست، بلکه در همین جهان هم آثار و فواید اخلاقى، تربیتى، علمى، اجتماعى و سیاسى فراوانى در سایه ارتباط با مسجد براى انسان حاصل مىشوند. مولاى متقیان امام على علیهالسلامدر مقام احصاى برخى از آثار و فواید ارتباط با مسجد مىفرمایند: «مَن اختلفَ اِلىَ المسجدِ اَصابَ اِحدىَ الثمان: أخا مستفادا فى اللّه، أو علما مُستطَرفا، أو آیةً محکمةً، أو سمعَ کلمةً تَدلُّه على هدىً، أو رحمةً منتظرةً، او کلمةً تردُّه عَن ردىً، أو یترکَ ذنبا خشیةً أو حیاء»؛[13] کسى که به مسجد رفت و آمد مىکند به یکى از موارد هشتگانه ذیل مىرسد: اول برادرى ایمانى که در مسیر خدا از او استفاده کند؛ دوم دانشى نو و فراگیر (طبیعى است که مقصود این نیست که با رفت و آمد به مسجد یک علم جامع الأطراف نصیب انسان مىشود، بلکه مراد این است که انسان دست کم مىفهمد در چه شرایطى زندگى مىکند، در اطراف او چه مىگذرد و مسائلى از این قبیل که البته در زندگى امروزه با اینهمه اشتغالاتى که براى خود فراهم کردهایم، این مقدار علم و آگاهى بسیار مفید است؛ سوم فهم و درک آیهاى از آیات قرآن؛ چهارم شنیدن سخنى که او را به هدایت رهنمون باشد؛ پنجم رحمتى که انتظار آن را از جانب خداوند متعال مىکشد؛ ششم سخنى که او را از گمراهى و هلاکت بازدارد؛ هفتم ترک گناهى به سبب ایجاد روح خوف و خشیت از خدا در سایه رفت و آمد به مسجد حاصل مىگردد؛ هشتم ترک گناه به خاطر حیا از برادران ایمانى خود که در مسجد با آنان آشنا شده است.
روشن است که تحصیل این امور در هر مسجدى امکانپذیر نیست و این فواید و آثار آنگاه بهدست خواهند آمد که تمامى مساجد با تلاش همه مؤمنان و نهادهاى دولتى و حکومتى در نظام جمهورى اسلامى، به جایگاه اصیل و واقعى خود بازگردند.
امامصادق علیهالسلام درضمن روایتى کهاز پدرانش وآنان از رسول گرامى صلىاللهعلیهوآلهنقل مىکنند، مىفرماید: «یا فضلُ! اِنّه لا یَرجعُ صاحبُ المسجدِ بأقلِّ مِن احدى ثلاث: امّا دعاءٌ یَدعُو به یَدخُلُه اللّه بِه الجنَّة، و اِمّا دعاءٌ یَدعُو بِه لِیصرفُ اللّهُ بِه عنه بلاءَ الدنیا، و اِمّا أخٌ یَستفیدُه فِى اللّهِ»؛[14] از بهرهها و فوایدى که نصیب مسجدىها مىگردد، یکى از سه مورد ذیل است: یا اینکه موفق به دعایى مىشود که خداوند با همان دعا او را به بهشت مىبرد، یا اینکه دعایى مىکند که خداوند به سبب آن بلاى دنیا را از وى دور مىکند و یا اینکه دوست و برادرى پیدا مىکند که از او در مسیر خدا استفاده مىنماید.
امام علیهالسلام در ادامه همین روایت، از قول نبى مکرّم صلىاللهعلیهوآله تأکید مىفرماید که حضرت فرمود: «ما استفادَ امرؤٌ مسلمٌ فائدةً بعدَ الاسلامِ مثلُ أخٍ یَستفیدهُ فِى اللّه»؛ هیچ بهره و فایدهاى پس از اسلام آوردن براى مسلمان بهتر از یافتن برادرى که او را در مسیر خدا کمک کند، نیست. روشن است که هیچیک از ما در مسیر زندگى از چنین دوستانى بىنیاز نیستیم و چه مرکز بهتر از مسجد که در روایات و متون دینى از آن به عنوان کانونى براى یافتن چنین دوستانى به مؤمنان معرفى شده است.
سؤال 58 ـ آیا بستن درِ مساجد در غیر اوقات نماز از مصادیق «ظلم» در آیه شریفه قرآن نیست؟
مسجد خانه خدا و جایگاه عبادت و پرستش خالصانه اوست. از اینرو، قرآن کریم از هر کسى که به مبارزه با این نقش مساجد برخیزد بهعنوان «ظالم» یاد کرده است: «و من أظلمُ مِمَّن مَنعَ مساجد اللّهِ أن یُذکَر فیها اسمُه و سَعى فى خرابِها»؛[15] چه کسى ظالمتر است از آنکه از بردن نام و یاد خدا در مساجد جلوگیرى کند و براى خرابى آن، تلاش نماید؟
مؤلف کتاب سیماى مسجد درباره آیه شریفه، دو پرسش مطرح مىکند:
1 . جلوگیرى از یاد خدا در مسجد، ظلم در حق چه کسى است؟
2 . جلوگیرى از ذکر و یاد خدا در مسجد چگونه صورت مىگیرد؟
ایشان در پاسخ به سؤال اول، مىنویسد: «اینکار از یک سو، مسجد را از ایفاى نقش اصلى و حیاتى خویش بازمىدارد. پس در حقیقت، نوعى ظلم و ستم بر مسجد به شمار مىآید؛ و از سوى دیگر، ستمى بر مؤمنان و نمازگزاران است؟ چه اینکار مایه محرومیت آنان از این مکان مقدّس مىشود؛ بلکه مىتوان گفت: جلوگیرى از یاد خدا در مسجد و تلاش در راستاى کاستى و بى رونقى آن، ستمى بر مجموعه دین و شعائر الهى به شمار مىآید؛ زیرا مسجد مظهر و نشان اسلام و مسلمانى است. پس سعى و کوشش براى خرابى آن در حقیقت، عملى در راستاى تضعیف دین و مبارزه با آن محسوب مىشود.»
در پاسخ به سؤال دوم نیز مىنویسد: «این کار به انجام اعمال مهمى نیاز ندارد. هر عمل و رفتار به ظاهر سادهاى ممکن است در شرایطى جلوگیرى از یاد خدا در مسجد به حساب آید. اهمیت خوددارى از کارهایى که مانع ذکر و عبادت مؤمنان در مسجد مىشود، تا بدانجاست که برخى از فقهاى اهل سنّت همچون ابوحنیفه بستن در مساجد را در هر شرایطى، جلوگیرى از یاد خدا به شمار آوردهاند.[16] هرچند این سخن نادرست به نظر مىرسد؛ زیرا اگرچه مسجد جایگاه ذکر و یاد خداست و بایستى به روى مؤمنان و نمازگزاران باز باشد؛ ولى از سوى دیگر، حفظ و نگهدارى مسجد و وسایل و ابزار موجود در آن و جلوگیرى از اعمالى که مایه هتک حرمت مسجد مىشود نیز واجب است. بلى، مىتوان گفت: بستن درِ مساجد در اوقاتى که معمولاً مؤمنان براى بپا داشتن نماز در مسجد گرد مىآیند، جلوگیرى از یاد خدا در مسجد به شمار مىآید. از اینرو، جا دارد سرپرستان و خادمان مساجد شیوههایى را در پیش گیرند که تا آنجا که مصالح مسجد اجازه مىدهد و هتک حرمت و خسارتى به خانه خدا وارد نمىآید، اوقات بسته بودن در مسجد را کاهش دهند. در پایان، عقوبت وعذاب زیانبارى که بر جلوگیرى از یاد خدا در مسجد و تلاش در راستاى ویرانى آن در آیه ذکر شده، درخور توجه است. آیه شریفه مىفرماید: «لهم فِى الدُّنیا خزىٌ و لهم فِى الآخرة عذابٌ عظیم»؛[17] براى آنان در همین دنیا خذلان و خوارى و در سراى دیگر، عذابى دردناک درنظر گرفتهایم. بنابراین، این کار عذاب و بدبختى و حرمان از نعم الهى را در هر دو جهان به دنبال دارد.»[18]
[1] . شیخ طوسى، الامالى، ص 139 .
[2] . اصول کافى، ج 3 ، ص 489 ، باب «النوادر»، ح 14 .
[3] . مستدرک الوسائل، ج 3 ، ص 361 ـ 362 ، ح 3783 .
[4] . المحاسن، ج 1 ، ص 48 ، باب 50 ، ح 66 .
[5] . الخصال، ج 2 ، ص 634 .
[6] . وسائل الشیعه، ج 4 ، ص 117 ، ح 4669 .
[7] . شیخ طوسى، الامالى، ص 529 .
[8] . تهذیب الاحکام، ج 3 ، ص 255 ، باب 25 ، ح 27 .
[9] . جامع الاخبار، ص 124 .
[10] . مجموعه ورّام، ج 2 ، ص 61 .
[11] . شیخ طوسى، الامالى، ص 539 .
[12] . همان، ص 322 ، ح 9 .
[13] . تهذیب الأحکام، ج 3 ، ص 249 ـ 248 ، باب «فضل المساجد و الصلاة»، ح 1 .
[14] . شیخ طوسى، الامالى، ص 47 ـ 46 .
[16] . ر. ک: اعلام الساجد بأحکام المساجد، ص 340 / سیماى مسجد، ج 2 ، ص 45 .
[18] . سیماى مسجد، ج 2 ، ص 45 ـ 46 .