نمایش صفحات

سؤال 68 ـ پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پیش از هجرت به مدینه چه استفاده‏اى از مسجدالحرام مى‏کردند؟

بنابر شواهد تاریخى موجود، پیامبر گرامى از نخستین روزهاى دعوت آشکار، از مسجدالحرام استفاده‏هاى مهم مى‏کردند. این موارد عبارتند از:

          الف . استفاده عبادى: فقط به ذکر یک نمونه اکتفا مى‏کنیم: ابن‏اثیر در اسدالغابه و ابن‏حجر در الاصابة در ترجمه «عفیف کندى» نقل مى‏کنند که گفت: در روزگار جاهلیت وارد مکّه شدم. میزبانم عبّاس بن عبدالمطلب بود و ما دو نفر در اطراف کعبه بودیم. ناگهان دیدم مردى آمد و در برابر کعبه ایستاد و سپس پسرى را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد. چیزى نگذشت زنى را دیدم که آمد و پشت سر آن‏ها قرار گرفت و من مشاهده کردم که این دو نفر به پیروى از آن مرد، رکوع و سجود مى‏کنند. این منظره بى‏سابقه حس کنجکاوى مرا تحریک کرد که جریان را از عبّاس بپرسم. او گفت: آن مرد محمّد بن عبداللّه‏ است و آن پسر برادرزاده اوست و زنى که پشت آن‏هاست، همسر محمّد است. سپس گفت: برادرزاده‏ام مى‏گوید: روزى فرا خواهد رسید که خزانه‏هاى قیصر و کسرا را در اختیار خواهد داشت. ولى به خدا سوگند، روى زمین کسى پیرو این آیین نیست جز همین سه نفر. سپس راوى مى‏گوید: آرزو مى‏کنم که ‏اى کاش من چهارمین نفر آنان بودم.[1]

         ب . استفاده تبلیغى: بر پایه برخى از شواهد تاریخى، پیامبر گرامى به صورت محدود از مسجدالحرام استفاده تبلیغى و آموزشى مى‏کردند؛ زیرا کعبه و مسجدالحرام پیش از دین اسلام نیز جایگاه گردهمایى مردم بود و مشرکان براى پرستش بت‏ها و طواف خانه کعبه در آنجا گردهم مى‏آمدند. اسلام آوردن شمارى از یاران و صحابه ثمره این کارهاى تبلغى بوده است. از جمله این مسلمانان، مى‏توان به طفیل بن عمر، شاعر تواناى عرب، اشاره کرد. سران قریش از ترس اسلام آوردن او با جوسازى، او را از حضور در نزد پیامبر و سخن با ایشان برحذر داشتند، به حدى که طفیل از بیم شنیدن سخنان پیامبر پنبه در گوش فرو کرد. اما صبح هنگام، وقتى وارد مسجدالحرام شد، سخن دلربا و کلاى زیباى الهى را از لبان پیغمبر شنید. احساس عجیبى پیدا کرد. با خود گفت: تو مرد سخن‏ساز و خردمندى هستى، چه مانع دارد سخن این مرد را بشنوى؛ اگر نیک باشد بپذیرى و اگر زشت بود آن را رد کنى. از این‏رو، براى ملاقات پنهانى با حضرت صبر کرد. به دنبال حضرت به راه افتاد. وقتى حضرت وارد خانه شد، اجازه ورود خواست و درخواست نمود که حضرت آیین اسلام را برایش تشریح نماید. طفیل مى‏گوید: به خدا سوگند، کلامى زیباتر از آن نشنیده و آیینى معتدل‏تر از آن ندیده بودم. سپس به حضرت قول داد در میان قبیله‏اش، مبلّغ اسلام باشد. ابن‏هشام مى‏نویسد: وى تا روز حادثه «خیبر» در میان قبیله خود بود و به نشر آیین اسلام اشتغال داشت و در همان حادثه، با هفتاد، هشتاد خانواده مسلمان به پیامبر پیوست و در عصر خلفا، در جنگ «یمامه» شربت شهادت نوشید.[2]

         ج . استفاده آموزشى و علمى: در برخى تواریخ نقل شده است که پیامبر در این دوران، یاران خویش را در مسجدالحرام گرد مى‏آوردند؛ و براى آنان قرآن مى‏خواندند و واجبات و محرّمات الهى را به آنان آموزش مى‏دادند: «و رسولُ اللّه‏ِ فى نفرٍ مِن أصحابه یَقرأ علیهم کتابَ اللّه‏ِ و یُؤدّى اِلیهم عَنِ اللّه‏ِ أمرَه و نهیه[3] این‏گونه جلسات در مسجد الحرام گاه به مناظره و گفت‏وگوهاى طولانى و علمى با سران قریش مى‏انجامیدند و پیامبر با استناد به آیات قرآن کریم، به سؤالات و شبهات آنان پاسخ مى‏گفتند.[4] به دلیل آنکه این‏گونه مناظرات و گفت‏وگوها ارتباطى با بحث ما ندارند، از ذکر آن‏ها خوددارى مى‏کنیم.

 

سؤال 69 ـ پس از هجرت پیامبر به مدینه درصدر اسلام، نقش عبادى، فرهنگى و آموزشى مسجد به چه صورتى بوده است؟

با هجرت نبى اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به مدینه و تأسیس «مسجدالنبى»، فصل نوینى از نقش مسجد در فعالیت‏هاى عبادى، فرهنگى و آموزشى مسجد آغاز مى‏گردد. از این‏رو، مى‏بینیم که وجود مقدّس پیامبر پس از هجرت، علاوه بر حضور در مسجد و اقامه عبادت در این مکان مقدّس، دیگر مسلمانان را هم ترغیب و تشویق مى‏کردند تا به مسجد رفت و آمد کنند و از برگزارى نمازهاى پنجگانه واجب در مساجد بدون عذر تخلّف نورزند. این تأکید ایشان تا به آن حد است که خوددارى از حضور در مساجد از روى بى‏اعتنایى، در روایات، روى‏گردانى از سنّت پیامبر به شمار آمده است و باعث مى‏شود نمازهاى انسان مقبول درگاه الهى قرار نگیرند. در روایتى امام باقر علیه‏السلام از امام على علیه‏السلام نقل مى‏کند که حضرت فرمود: «مَن سَمعَ النداء فلم یُجبُه مِن غیرِ علّةٍ فلا صلاةَ لَهُ»؛[5] کسى که صداى اذان را بشنود و بدون دلیل پاسخ نگوید، نمازش نماز نیست.

شاید به دلیل همین اهمیت فوق العاده است که خداوند متعال در قرآن کریم از هر کسى که به این نقش بنیادین مسجد یعنى «عبادت و پرستش» آسیب رساند، به عنوان «ظالم» یاد کرده است: «و مَن أظلمُ مِمّن مَنَعَ مساجدَ اللّه‏ِ أن یُذکر فیها اسمُه و سَعى فی خَرابِها»؛[6] کیست ستم‏کارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کند و سعى و کوشش در ویرانى آن‏ها نماید؟

          از دیگر جنبه‏هاى عبادى مساجد درصدر اسلام، برگزارى نماز جمعه است. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در نخستین روزهاى ورود به مدینه، اقدام به برپایى این فریضه عبادى ـ سیاسى کردند. روایات زیادى از حضور انبوه مردم در نماز و خطبه‏هاى رسول گرامى در منابع دینى شیعه و سنّى نقل شده‏اند.

          از دیگر کارکردهاى عبادى پس از هجرت، برپایى سنّت «اعتکاف»
است که از سوى پیامبر در مسجد صورت مى‏گرفت.

          در رابطه با نقش فرهنگى ـ آموزشى مسجد پس از هجرت به مدینه، باید گفت: نقش مسجد در فعالیت‏هاى فرهنگى، آموزشى و تبلیغى پس از ورود به مدینه، هرگز با قبل از آن قابل مقایسه نیست. با بناى مسجدالنبى در واقع، نه تنها معبد و پرستشگاهى براى مسلمانان ساخته شد، بلکه دانشگاهى فعّال و سرشار از شور براى کارهاى تبلغى و فرهنگى فراهم آمد. از این‏رو، مى‏بینیم که در روایات، به نقش آموزشى مساجد و ارزش این کار اشاره شده است. شهید ثانى قدس‏سره در منیة المرید نقل مى‏کند: «خَرجَ رسولُ اللّه‏ِ فاذا فِى المسجد مجلسانِ: مجلسٌ یتفقَّهونَ و مجلسٌ یَدعُونَ اللّه‏َ و یسألونَهُ. فقال: «کلا المجلسین الىّ خیرٌ؛ امّا هؤلاء فیدعونَ اللّه‏َ و أمّا هؤلاء فیتعلَّمون و یُفقّهونَ الجاهل، هؤلاء أفضلُ، بالتعلیم اُرسِلْتُ. ثُمّ قعد معهم"»؛[7] پیامبر خدا روزى خانه را به قصد مسجد ترک کردند، در مسجد با دو گروه روبه‏رو شدند: گروهى به مباحثات علمى و معارف اسلامى مشغول بودند و گروهى به دعا و نیایش. حضرت فرمودند: هر دو گروه در مسیر خیر و صلاحند: گروهى خدا را مى‏خوانند و گروه دیگر به تعلیم و آگاهى‏دهى مى‏پردازند: این گروه علمى از فضیلت بیشترى برخوردار است؛ زیرا من براى تعلیم فرستاده شده‏ام. خود نیز در جمع گروه عملى نشستند.

           در روایت دیگرى از امام صادق علیه‏السلام وارده شده است که فرمود: «و ما جلس قومٌ فى مسجدٍ یتلونَ کتابَ اللّه‏ِ و یتدارسونه بینهم الاّ نُزلت علیهم السکینةُ و حفَّتُهم الملائکةُ»؛[8] هیچ گروهى در مسجد به منظور تلاوت قرآن و مباحثه علمى در بین خود ننشست، مگر اینکه آرامش قلبى آنان را فرا گرفت و آنان را ملائکه الهى (با بال و پر خویش) دربرگرفتند.

          نتیجه آنکه مساجد پس از هجرت پیامبر به مدینه، کانون و دانشگاه تبیین احکام اسلامى و مرکزى براى اشاعه فرهنگ قرآن و سنّت نبوى بوده‏اند.

 

سؤال 70 ـ آیا مساجد درصدر اسلام، کارکرد سیاسى و اجتماعى داشتند؟

با بررسى تاریخى انجام شده، به جرئت مى‏توان گفت: در کنار بعد عبادى مسجد، مهم‏ترین و وسیع‏ترین کارکرد مساجد، کارکرد سیاسى و اجتماعى آن بوده است. مسجد در حقیقت، پایگاه و مقرّ تمامى فعالیت‏هاى سیاسى و اجتماعى جامعه اسلامى و «دارالحکومه» آن بوده است. نمایندگان خارجى در مسجد پذیرفته مى‏شدند و کلیه ملاقات‏هاى عمومى در زمان پیامبر و پس از او، در زمان خلفاى راشد و امام على علیه‏السلام در مسجد بودند. مساجد محل بیعت و اعلام برنامه‏هاى حکومتى بودند.

          ابن‏ابى‏الحدید در شرح نهج‏البلاغه به نقل از تاریخ طبرى مى‏نویسد: وقتى مردم هجوم آوردند تا با امام على علیه‏السلام بیعت کنند، حضرت امتناع ورزید، ولى اصرارها به حدى بود که حضرت چاره‏اى نداشت. (در این هنگام که مشروعیت الهى با مقبولیت عمومى همراه مى‏گردد و حجت بر حضرت تمام مى‏شود، مى‏پذیرد، ولى براى انجام بیعت، از منزل خانه مى‏شود و به مسجد مى‏رود) و مى‏فرماید: «اِن کانَ لابدَّ مِن ذلکَ فَفِى المسجدِ، فانِّ بیعتى لاتکونُ مخفیا و لا تکونُ اِلاّ عن رِضاالمسلمینَ»؛[9] اگر ناچار قرار است با من بیعت کنید، پس در مسجد؟ چرا که بیعت با من نباید به طور مخفى و پنهان باشد، بلکه باید با خواست مسلمانان و در ملأ عام و محل اجتماع مسلمانان انجام گیرد. سپس حضرت بلند شدند و در حالى که مردم در اطرافشان حرکت مى‏کردند، داخل مسجد شدند و مردم از هر طرف بر سر حضرت ریختند و با ایشان بیعت کردند.

          مسجد درصدر اسلام، همواره مجلس مشورتى مسلمانان در رویدادها بوده و مهم‏ترین این مشورت‏ها در حوزه نظامى و غزوات و تنظیم سیاست‏هاى دفاعى انجام مى‏شده‏اند. امام خمینى قدس‏سره، معمار کبیر انقلاب اسلامى، در ارتباط با این نقش مى‏فرماید: «مسجد در اسلام و درصدر اسلام، همیشه مرکز جنبش و حرکت‏هاى اسلامى بوده و از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مى‏شده است و از مسجد حرکت قواى اسلامى براى سرکوبى کفّار و وارد کردن آن‏ها در زیر بیرق اسلام بوده است.»[10]

         از دیگر کارکردهاى اجتماعى مسجد در صدر اسلام، انجام امور درمانى در مواقع حسّاس بوده است. در تواریخ نقل شده که «وقد کانَ فی مسجدِ الرّسولِ موضعٌ یُعالجُ فیه المرضى و الجَرحى و کان الرسولُ و الصحابةُ یتفقدونَ المرضى النازلین»؛[11] در مسجد پیامبر جایگاهى براى معالجه بیماران و مجروحان معیّن شده بود و پیامبر و یارانش در آنجا از بیماران عیادت مى‏کردند.

          واقدى مى‏نویسد: در ماجراى جنگ اُحد، مردم در مسجد چراغ و آتش برافروخته بودند و خستگان و مجروحان را زخم‏بندى مى‏کردند. همچنین به دنبال زخمى شدن سعد بن معاذ مى‏نویسد: پیامبر او را در خیمه کُعیبه، دختر سعد بن عتبه در مسجد پیامبر جاى داد. این زن زخمى‏ها را معالجه مى‏کرد.[12]

         روشن است که انجام این امور در مساجد مربوط به حالت اضطرار و ناچارى است، همان‏گونه که درصدر اسلام، طبق این شواهد تاریخى، به دلیل نداشتن جا و مکان مناسب، از مساجد استفاده‏هاى درمانى مى‏شده است؛ زیرا معمولاً درمان جراحت و زخم با خون‏ریزى همراه است و این با طهارت و قداست مسجد سازگارى ندارد.

 

سؤال 71 ـ مساجد در پیروزى نهضت‏هاى اسلامى چه نقشى داشتند؟

با اندکى تأمّل در تاریخ مبارزات ملت‏هاى مسلمان، به این نتیجه مى‏رسیم که مساجد نقش حسّاس و مهمى در مبارزه با نظام‏هاى جائر حاکم و نفوذ بیگانگان داشته‏اند. مساجد، که همواره عبادتگاه مستمر و دایمى مردم بوده و همه روزه براى اداى فرایض مذهبى در شرایط عادى در آن‏ها گردهم جمع مى‏شده‏اند، مکانى براى مشورت و تبادل افکار و اطلاعات و تصمیم‏گیرى‏هاى اجتماعى و مبارزاتى بوده‏اند و این بر اساس سنّت و رویه‏اى ایجاد شده که درصدر اسلام و به ویژه زمان پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پایه‏ریزى شده است.

          در حقیقت، نهضت‏هاى اسلامى به قدرى ریشه در آموزه‏ها و تفکرات مسجدى داشته‏اند که به صراحت مى‏توان گفت: با نفى مساجد از حرکت‏هاى اسلامى، نهضت‏ها به یکباره از هویّت اسلامى خود ساقط مى‏شوند.[13]

         به اختصار، به دو شاهد تاریخى از این نهضت‏ها اشاره مى‏کنیم: مورّخان عصر مشروطیت به این موضوع اعتراف کرده‏اند که هرگاه حرکت‏ها و قیام‏ها از طرف علما و از مسجد نشأت مى‏گرفتند، نتایج پربارترى به همراه داشتند. نویسنده کتاب تاریخ مشروطه ایران در جاى جاى کتاب خود، تصریح مى‏کند که در ایّام محرّم و رمضان، مساجد حال و هواى دیگرى داشت و در حقیقت نقطه آغاز مشروطیت محرم سال 1323 (1285 هـ ش) بود.[14] در همین سال، روس‏ها اقدام به تأسیس بانک نمودند که با مخالفت‏هاى بسیارى از علما مواجه شدند و عمده این مخالفت‏ها از مسجد بود. «شنبه چهارم آذر1284 (27رمضان) حاج شیخ محمّد واعظ (در مسجد «خازن الملک» تهران) به منبر رفت و پس از گفتارى در مورد حرمت ربا و حرمت اعانت به کفر، از احداث بانک روسى سخن راند. پس از منبر، مردم ریختند و به سرعت ساختمان بانک را ویرانه کردند.[15]

         شاهد دوم بر شکل‏گیرى نهضت‏ها از مسجد، نهضت «تحریم تنباکو» است. به دنبال تحریم تنباکو از سوى میرزاى شیرازى قدس‏سره و تبعید میرزای آشتیانی قدس‏سره، مردم از طریق مساجد از موضوع اطلاع یافتند و از مسجد شاه تا میدان ارک مملو از جمعیت بود و بدون استثنا، همگى از مرد و زن فریاد مى‏زدند:«یا على!»، «یا حسین»، «واشریعتاه!»، «وا اسلاما!» و امثال این شعارها را با صداى بلند تکرار مى‏کردند.[16]

         تاریخ نهضت «تحریم تنباکو» حکایت از آن دارد که در سایر شهرهاى ایران نیز وضعیت به همین منوال بوده است. «در ماه رمضان 1308 ق، وقتى که مأمورین انگلیسى کمپانى «رژى» تا نزدیکى شهر شیراز مى‏رسند، جمع کثیرى از مردم شهر، که عمده محرکین آن‏ها همان تجّار بودند، دکاکین و بازار را بسته بودند و به رهبرى و هدایت حاج سید على اکبرخان اسیرى شیرازى جمع شدند و بناى داد و فریاد را گذاردند و حاج سید على اکبر به منبر رفته و بیاناتى علیه دولت و صاحب امتیاز نمود و در پایان، شمشیرى از زیر عبا درآورده، اظهار داشت: موقع جهاد عمومى است. اى مردم! بکوشید تا جامه زنان نپوشید. من یک شمشیر و دو قطره خون دارم. هر بیگانه‏اى که براى انحصار دخانیات به شیراز بیاید، شکمش را با این شمشیر پاره خواهم کرد. و گریه‏کنان از منبر پایین آمد.»[17]

         نمونه کامل نقش مساجد در پیروزى نهضت‏هاى اسلامى، نقشى است که مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى قدس‏سره ایفا نمودند.

 

سؤال 72 ـ کارکرد فرهنگى و آموزشى مساجد و نقش آن‏ها در پیروزى انقلاب اسلامى تا چه حد بود؟

روند فرهنگى و آموزشى علمى مساجد منحصر به صدر اسلام نیست و در دوره‏هاى بعد هم اندیشمندان، متخصصان و دانش پژوهان علوم و معارف اسلامى جلسات بحث و درس خود را در مساجد برپا مى‏کردند. مجالس تفسیر و قرائت قرآن، مباحث کلامى و فقهى و حدیثى در مساجد جهان اسلام در عصر ائمّه اطهار علیهم‏السلامو پس از آن تا آنجا که تضادى با منافع حکومت‏هاى وقت نداشته، برگزار مى‏شده‏اند. در دوران انقلاب اسلامى، مساجدى که از مدیریت قوى و ائمّه جماعات فعّال و متعهد و انقلابى برخوردار بودند، کلاس‏هاى گوناگون در جهت آگاهى دادن به مردم در ابعاد و زمینه‏هاى گوناگون برگزار مى‏کردند.

          «در دوران رژیم پهلوى، مردم از هر صنف و طبقه، طى زندگى روزمرّه، کم وبیش نابسامانى وضع فرهنگى را احساس مى‏کردند و هرکس متناسب با آگاهى و دانسته‏هاى خویش، تحلیلى از وضعیت آن دوران داشت. با فراگیر شدن انقلاب اسلامى، مسجدها جایگاهى بسیار مؤثر در این زمینه یافتند، سخنرانى‏هاى روحانیون و دانشگاهیان در مساجد، حسینیه‏ها و اماکن مذهبى، مردم را بیش از پیش با ابعاد فساد، ظلم، تبعیض و بى‏عدالتى، که در ساختار سیاسى، اجتماعى و همچنین اقتصادى و فرهنگى کشور رایج بود، آشنا کرد. مسجدبه همان اندازه که در طرد رژیم طاغوت از سوى مردم اثر داشت، در بازگشت به خویش، خودشناسى و ارزیابى هویّت فراموش شده ملت ایران نیز مؤثر بود. مردم از طریق مساجد، هویّت فراموش شده خویش را به خاطر آوردند و به فرهنگ اصیل، آرمان‏هاى والا و ارزش‏هاى انسانى معارف اسلامى بازگشتند.»[18] طبیعى است که مقصود از «کارکرد آموزشى مساجد» عهده‏دارى همه امور مربوط به تعلیم و تربیت نیست، بلکه مسجد در واقع، باید بسان دیده‏بان، امور جامعه را با دید انتقادى بررسى و منعکس کند و در مرحله‏اى فراتر، به نقد و تحلیل و ارزیابى آن‏ها از منظر هدف تعلیم و تربیت بپردازد. در این رابطه، شایسته است که مساجد ما با مراکز فرهنگى و مراکز تعلیم و تربیت موجود در جامعه مرتبط باشند.

          رئیس «مرکز اسناد انقلاب اسلامى» در مصاحبه‏اى در ارتباط با نقش فرهنگى مساجد مى‏گوید: «به‏طور کلى، فرهنگ مردم یک فرهنگ دینى بوده است. حتى قبل از ظهور و ورود اسلام به ایران، جامعه ایرانى جامعه‏اى با فرهنگ دینى بوده است؛ مثل مکتب زرتشت و...  به ویژه، فرهنگ شیعى در ایران عامل مهمى بوده است؛ چرا که تشیّع پیوسته اعتراض به حکومت‏ها بوده است و مکتب شیعه روحانیت معترض را تربیت کرده و روحانیت که خانه او مساجد بوده است.»[19]

         نقش فرهنگى، آموزشى مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى پس از تبعید امام خمینى قدس‏سره در سال 1343 جدّى‏تر شد. یکى از اصحاب انقلاب در این باره مى‏گوید: «پس از تبعید امام خمینى قدس‏سره در سال 1343 مبارزه سیاسى تقریبا فروکش کرد و مساجد به رویکرد دیگرى روى آوردند و آن روى‏آوردن به کارهاى فرهنگى، آموزشى همچون آموزش قرآن، تفسیر و در برخى مساجد هم در محور سیاسى و اطلاع‏رسانى، به تحلیل‏هاى سیاسى و اجتماعى و تربیتى پرداختند.»

 

سؤال 73 ـ کارکرد سیاسى ـ اجتماعى مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى تا چه حد بود؟

معمار کبیر انقلاب اسلامى با الهام گرفتن از روش و سیره نبى اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، مردم را به فرهنگ اصیل اسلامى توجه داد و با توجه به نبودن امکانات، از مساجد براى سامان‏دهى حرکت‏هاى سیاسى، اجتماعى و سنگر مبارزات انقلابیان، بهره برد. اینک به دو نمونه از سخنان امام خمینى قدس‏سره پیش از انقلاب توجه کنید: «مسجد در اسلام و درصدر اسلام، همیشه مرکز جنبش و حرکت‏هاى اسلامى بوده و از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مى‏شده است و از مسجد حرکت قواى اسلامى
براى سرکوبى کفّار و وارد کردن آن‏ها در زیر بیرق اسلام بوده است.»[20]          «این مساجد است که این بساط را درست کرد، این مساجد است که نهضت را درست کرد. در عهد رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هم و بعد از آن هم تا مدت‏ها مسجد مرکز اجتماع سیاسى بود، مرکز تجیّش جیوش بود.»[21]

         از این‏رو، مى‏بینیم پررنگ‏ترین نقش مساجد در انقلاب اسلامى محور «سیاست» بوده است: «مساجد و محافل دینى را، که سنگرهاى اسلام در مقابل شیاطین است، هرچه بیشتر گرم و مجهّز نگه دارید.»[22]

         «محراب یعنى مکان حرب، مکان جنگ، هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت. از محراب‏ها باید جنگ پیدا شود؛ چنانچه بیشتر از محراب‏ها پیدا مى‏شد، از مسجدها پیدا مى‏شد. اى ملت! مسجدهایتان را حفظ کنید تا این نهضت به ثمر برسد.»[23]

         در پى تأکیدهاى امام خمینى قدس‏سره بر بازگشت مساجد به نقشى که درصدر اسلام داشتند، یاران و شاگردان ایشان با افشاگرى در مساجد، آتش مبارزات را روزبه روز شدیدتر و رژیم منحوس پهلوى را ناکار آمدتر کردند. «پایه‏هاى اصلى و اولیه انقلاب را شاگردان و نزدیکان و معتمدین امام بنا کردند؛ همچون شهید عراقى و طرخانى. امام چهارصد شاگرد مخصوص تربیت کرده بودند و شما همه جا از آن‏ها اثر مى‏دیدید. شاگردان امام در تمامى نقاط تهران و شهرستان‏ها به کار تبلیغى و سیاسى اشتغال داشتند. در شرق تهران آیه‏اللّه‏ امامى کاشانى، در جنوب تهران آقاى ایروانى، در جنوب شرقى آیه‏اللّه‏ غیورى، در شمیرانات آیه‏اللّه‏ ملکى، در مسجد همّت مرکز تهران، کانون توحید و مسجد پرچم آیه‏اللّه‏ شهید مطهّرى، در شمال تهران آقای امام جمارانى و بالاخره، در مسجد قبا شهید بزرگوار دکتر مفتح مشغول تبلیغ بودند.»[24].

         «اصولا در بحث فعالیتهای سیاسى، مساجد و نهادهاى دینى به علت نوع عملکرد و کارکرد مبارزاتی شان بر علیه حکومت‏ها، مورد توجه خاص کارگزاران دولت هر دوره بوده است و در دوران معاصر نیز این امر صادق است؛ زیرا مى‏دیدیم مسئولین بلندمرتبه رژیم شاه چه عکس‏العمل‏هاى تندى در مقابل مسجد و مسجدى‏ها ابراز مى‏داشتند و اعمال مى‏کردند. بى‏علت نبود که سپهبد رزم‏آرا، مهره حلقه به گوش شاه، مى‏گفت: مسجد را بر سر کاشانى و مجلس را بر سر مصدق خراب مى‏کنیم. در اینجا، اهمیت و حساسیت سیاسى بودن مساجد را بهتر درک مى‏کنیم.»[25]

         حمله به مسجد «گوهرشاد» و کشتار مردم در زمان رضا خان، به توپ بستن حرم امام رضا علیه‏السلام  به وسیله روس‏ها و همچنین آتش زدن مسجد و کشتار مردم در مسجد «جامع» کرمان نشانگر اهمیت مسجد در مبارزات مزبور و استفاده از آن به عنوان سنگر مبارزه، نشان دهنده عنادى است که قدرت‏هاى سیاسى نسبت به این مکان مقدّس داشته‏اند.

          علاوه بر موارد مزبور، در بعد اجتماعى، مى‏توان به حل مشکلاتى از قبیل حل اختلافات قضائى و خانوادگى در مساجد، کمک به خانواده‏هایى که سرپرست آن‏ها در زندان‏ها یا بازداشت‏گاه‏ها به سر مى‏بردند، و کمک به مردم زلزله‏زده طبس در سال 1357 اشاره کرد. مساجد، بخصوص در اوایل انقلاب، پایگاه ترغیب و تحریک مردم براى همکارى و همیارى در زمینه‏هاى گوناگون بودند.

 

سؤال 74 ـ آیا مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى، کارکرد اقتصادى هم داشتند؟

بدون شک، از اقدامات بسیار مؤثر و کارآمد مساجد و جلسات مذهبى در پیش از انقلاب اسلامى، پشتیبانى‏هاى مالى و اقتصادى از انقلاب و مبارزان بوده است. در این زمینه، مى‏توان به تأسیس صندوق خیریه در مساجد اشاره کرد.

          یکى از مبارزان انقلاب در این باره مى‏گوید: «در قبل از انقلاب اسلامى، بسیارى از مساجد چنین تشکیلات اقتصادى داشتند. ولى با توجه به حساسیت رژیم، که این نهادها را در مقابل بانک مى‏دانست، اکثرا مخفى بود و افراد معتمد، متموّل و نیکوکار، که اکثرا از قشر بازارى بودند، به صورت نهادینه، اما غیرمحسوس، این کارها را انجام مى‏دادند و اتفاقا بسیار مؤثر هم بود. اولین صندوق قرض‏الحسنه در تهران، احتمالاً در مسجد «لرزاده» بود که یکی از بانیان آن آقاى حسن لبانى بود که در هیأت‏هاى مؤتلفه اسلامى عضویت داشت.

بعدها "صندوق جاوید" در بازار تهران که به وسیله بازارى‏ها راه‏اندازى شد و "صندوق کوثر". ولى آنچه که مهم بود اینکه همه این صندوق‏ها به وسیله افراد خیّر تغذیه مى‏شدند و تقریبا حساب‏هاى تعدادى از بازاریان در داخل همین صندوق‏ها بود.»[26]

از دیگر نهادهاى اقتصادى مؤثر قبل از انقلاب، که رژیم هم نسبت به آن عکس‏العمل نشان مى‏داد، «مؤسسه کاریابى رفاه» یا «بنیاد رفاه و تعاون اسلامى» بود که به وسیله جمعى از دوستان و یاران امام تأسیس شد. این بنیاد، که در سال 1346 ش کار خود را آغاز کرد، هدفش بیشتر این بود که در پوشش خاص خود، مشکلات کسانى را که در جریان مبارزه آسیب مى‏دیدند، حل کند. صندوق‏هاى قرض‏الحسنه را هم تشویق کردیم که هم پوشش خوبى بود براى همان کارهاى امدادى و سیاسى و هم راهى براى حضور بیشتر در مساجد (به این بهانه) و بهره‏گیرى بیشتر از آن‏ها به عنوان پایگاه مبارزه.»[27]

 

سؤال 75 ـ رمز پیروزى انقلاب اسلامى و تداوم آن در چه بوده است؟

بدون تردید، وقتى به کارکردهاى فرهنگى، آموزشى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى مساجد به صورت یک مجموعه مرتبط نگریسته شود، این نتیجه به‏دست مى‏آید که «اگر مسجد نبود، انقلاب هم نبود.» حامد الگار آمریکایى در تحلیلى از چگونگى پیروزى انقلاب اسلامى مى‏نویسد: «مسجد هسته اساسى تشکیلات انقلاب ایران بود. شاید این یکى از دیگر نکاتى است که در مجموعه نتیجه‏گیرى‏هاى خود باید به آن مى‏پرداختم. یکى از عناصر مهم در پیروزى انقلاب اسلامى احیاى مجدّد مسجد و تمام ابعاد عملکردى آن بود. نقش مسجد دیگر نه گوشه عزلت‏نشینى و گریزگاهى از جامعه بود که مردم براى دورى جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه مى‏بردند، بلکه برعکس، مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرمان‏دهى بدل گردید و به طور خلاصه، مسجد تماما آن چیزى شد که در عصر پیامبر بود.»[28]

         حضرت امام خمینى قدس‏سره در سخنان خود، از مسجد به عنوان «رمز پیروزى» ملت ایران یاد مى‏کند و مى‏فرماید: «رمز پیروزى ملت ما همین بود که دیگر نمى‏ترسیدند از اینکه بروند توى خیابان بکشندشان، مى‏رفتند خیلى هم کشته مى‏شدند، بالاخره هم با همین فریادها و دادها و "اللّه‏ اکبرها" پیروز شدند. رژیم اسلام این‏طور است که افرادش از مسجدند. از مسجد نهضت شروع مى‏شد و از مسجد مى‏رفتند به میدان، به میدان جنگ‏ها. در جمعه‏ها که خطابه مى‏خواندند یا غیرجمعه که مى‏رفت آن سردارشان منبر و صحبت مى‏کرد، از آنجا راهشان مى‏انداخت براى اینکه بروند مبارزه کنند و یک همچنین روحیه که از مسجد تحقق پیدا مى‏کند، این دیگر نمى‏ترسد از اینکه حالا من بروم شاید چه بشود! این مسجدى است، این الهى است. آدم الهى نمى‏ترسد از اینکه حال شاید مرا هم بکشند. بهتر! ما مى‏رویم جاى بهترى داریم.»[29]

         ولى متأسفانه در سالیان اخیر، به مساجد توجه لازم نمى‏شود و برخى از کارکردهاى آن، که در پیروزى انقلاب اسلامى نقش داشتند و به یقین در دوام و ثبوت آن نیز نقش خواهند داشت، به دلیل پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دیگر کم‏رنگ و یا به‏فراموشى سپرده شده است، امرى که امام خمینى قدس‏سره بنیانگذار انقلاب اسلامى، نیز از آن نگران بود، خالى شدن مساجد و سلب کارکردهاى آن بود: «مساجد را خالى نگذارید. این‏هایى که صحبت این را مى‏کنند که حالا ما انقلاب کرده‏ایم، برویم سراغ کارهاى دیگر، خیر، انقلاب از مساجد پیدا مى‏شود. مساجد را آباد کنید، با مسجد رفتن خودتان.»[30]

         «من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمان‏ها، حفظ مساجد امروز جزو امورى است که اسلام به او وابسته است. مساجد را پر کنید. اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوى باشد، ترس از فانتوم‏ها نداشته باشید، ترس از آمریکا و شوروى و این‏ها نداشته باشید. آن روز باید ترسید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت بکنید به مساجد.»[31]

         «ما امیدواریم حالا هم مساجد ما برگردد به آن وقتى که مسجد محل حلّ و عقد امور باشد و مسجد محل نقشه‏هاى جنگ باشد، همه‏چیز باشد و مسجدى‏ها باشند که بتوانند کارها را به خوبى انجام دهند.»[32]

         از این‏رو، به نظر مى‏رسد اگر بخواهیم به انقلاب اسلامى، که ثمره خون هزاران شهید است، خدمتى بکنیم، باید تا مى‏توانیم مساجد را فعّال و پرنشاط کرده، فاصله موجود میان مردم و مسجد را روز به روز کمتر کنیم.

 

سؤال 76 ـ انجام تمرین‏هاى ورزشى و نمایش فیلم در مسجد جایز است یا خیر؟

«مسجد مکان ورزش نیست. همچنین جایز نیست مسجد را به مکان نمایش فیلم‏هاى سینمایى تبدیل کنند، ولى نمایش فیلم در وقت نیاز، با هماهنگى امام جماعت مسجد مانعى ندارد.»[33]

 

سؤال 77 ـ ایجاد کتابخانه و پایگاه مقاومت بسیج در مسجد چه حکمى دارد؟

«چنانچه قبل از آنکه زمینى را وقف مسجد کنند قسمتى از آن را کتاب‏خانه و یا اتاق بسیج سازند و قسمت دیگر را مسجد، هیچ اشکالى ندارد. ولى پس از آنکه زمین عنوان مسجد را پیدا کرد، کتاب‏خانه کردن مقدارى از مسجد و مزاحمت نمازگزاران جایز نیست. ولى مى‏توانند تعدادى کتاب بدون مزاحمت مصلّین [نمازگزاران] در مسجد قرار دهند.»[34]


[1]فروغ ابدیت، ج 1 ، ص 243 .

[2] .  همان، ص  335 ـ 337 .

[3]الأحتجاج، ج 1 ، ص 29 (احتجاج النبى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله على جماعة من المشرکین).

[4] .  همان، ص 29 ـ 38 .

[5] .  اصول کافى، ج 3 ، ص 372 ، ح 105 ، باب «فضل الصلاة فى الجماعة».

[6] .  بقره:  115 .

[7]منیة المرید،  ص 107 .

[8]عوالى اللئالى، ج 1 ، ص 375 .

[9]شرح نهج‏البلاغه، ج 11 ، ص 9 .

[10]صحیفه امام خمینى قدس‏سره،  ج 7 ، ص 65 .

[11]الآداب الطبیة فى‏الأسلام، ص 69 .

[12]مغازى، ج 1 ، ص 386 و 180 / سیماى مسجد، ج 2 ، ص 207 ـ 208 .

[13]مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت، ص 97 ـ 98 .

[14]تاریخ مشروطه ایران، ص 49 .

[15] .  همان، ص 54 ـ 57 .

[16]تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفى در ایران، ص 150 ـ 155 .

[17] .  همان، ص 68 ـ 69 .

[18]مسجد و انقلاب اسلامى، ص 124 .

[19] .  همان، ص 247 .

[20]صحیفه امام خمینى قدس‏سره، ج 7 ، ص 65 .

[21] .  همان، ج 8 ، ص 60 .

[22] .  همان، ج 2 ، ص 485 .

[23] .  همان، ج 8 ، ص 60 .

 

[24]مسجد و انقلاب اسلامى، ص 88 ـ 89 .

[25] .  همان، ص 85 .

[26] .  همان، ص 77 .

[27] .  همان، ص 79 .

[28]دین و دولت در ایران، ص 154 .

[29]صحیفه امام خمینى قدس‏سره، ج 9 ، ص 89 .

[30] .  همان، ج 12 ، ص 500 ـ 501 .

[31] .  همان، ج 13 ، ص 21 ـ 91 .

 

[32] .  همان، ج 17 ، ص 233 .

[33]أجوبة الأستفتائات، ج 1 ، ص 119 و 122 ، س 404 و 409 .

[34]استفتائات، ج 2 ، ص 346 ، س 31 و 30 .