نمایش صفحات



2. حکمت روزه گرفتن
در روایات حکم تهای متعددی برای روزه گرفتن آمده است که عبارتند از: به دست آوردن روحی هی
تواضع و خضوع، استواری اخلاص، چشیدن رنج گرسنگی برای افراد ثروتمند تا به فقرا کمک کنند، برابر
شدن تهیدست با ثروتمند و پیدا شدن رقت قلب برای رحم به گرسنگان، فرو شکستن شهوات در انسان،
توجه به نیاز و سختی آخرت و یادآوری گرسنگی و تشنگی قیامت، به دست آوردن اجر و پاداش الهی،
خودداری از برآوردن خواست ههای نفس، و دانستن ارزش و لذت نعم تهای خدا مانند آب و غذا.
همان طور که آشکار است برخی از این موارد برای تصحیح رابطه ما با خداست، مانند استواری
اخلاص، شکر نعم تهای خدا، و برخی برای تهذیب نفس و پاکی درون ماست، مانند به دست آوردن
روحیه تواضع و فروتنی، فروشکستن شهوات، توجه به گرسنگی و تشنگی قیامت و خودداری از برآوردن
خواست ههای نفس؛ اما سوم برای تنظیم روابط اجتماعی و توجه به برادران دینی است، مانند چشیدن طعم
گرسنگی و تشنگی گرو ههای ضعیف و دست یافتن به روحیه رقت قلب و یاری و کمک به مستمندان.
امام علی « :7 حَرَسَ الله عِباَدَهُ المُْؤْمنِیِنَ باِلصَّلوََاتِ وَ الزَّکَوَاتِ وَ مُجَاهَدَة الصِّیَامِ فیِ الیْأَاَّمِ المَْفْرُوضَاتِ تسَْکِیناً
طِألَْرَافهِمِْ وَ تخَْشِیعا بِألَصَْارهِمِْ وَ تذَْلیِلًا لنِفُوُسِهمِْ وَ تخَْفیِضا لقِلُوُبهِمِْ وَ إذِْهاَبا للِخُْیلََاء عنَهْمُْ وَ لمِاَ فیِ ذَلکَِ منِْ تعَْفیِرِ عتِاَقِ
الوُْجُوه باِلترَُّابِ توََاضُعاً وَ التْصَِاقِ کَرَائمِِ الجَْوَارِحِ باِلرْأَْضِ تصََاغُرا وَ لحُُوقِ البُْطُونِ باِلمُْتُونِ منَِ الصِّیَامِ تذََللُّا؛ 1 خداوند،
بندگان مؤمن خویش را با نمازها، زکا تها و تلاش برای روزه گرفتن در روزهای واجب نگ هداری کرده
است تا اعضا یشان آرامش یابد و چش مهایشان خشوع پیدا کند و جا نهایشان رام گردد و د لهایشان
متواضع شود و غرو ر از آنان زدوده گردد و به سبب حکمت هایی که در آ نهاست چون: خاکی شدن
چهر ههای عز تمند از روی تواضع، به زمین چسبیدن اعضای شریف از روی فروتنی، و چسبیدن شک مها
به پش تها با روزه برای رام شدن انسان. »
فاطمه « :3 فرََضَ... الصِّیَامَ تثَْبیِتاً للِْإخِْلَا ص؛ 2 روزه برای استوار ساختن اخلاص واجب شده است. »
امام حسین 7 درباره حکمت روز هداری فرمود: «الغَْنیُِّ مَسَّ الجُْوعِ فیََعُودَ باِلفَْضْلِ عَلىَ المَْسَاکِی ن؛ 3 تا
ثروتمند رنج گرسنگی را بچشد، پس بر بینوایان نیکی کند. »
1 . نهج البلاغه، خطبه 192 .
2 . بحارالأنوار، ج 93 ، ص 368 .
3 . همان، ص 375 .

امام صادق « :7 إنِمََّا فرََضَ الله عَزَّ وَ جَلَّ الصِّیَامَ لیَِسْتوَِیَ بهِِ الغَْنیُِّ وَ الفَْقیِرُ وَ ذَلکَِ أنََّ الغَْنیَِّ لمَْ یکَُنْ لیَِجِدَ مَسَّ
الجُْوعِ فَیَرْحَمَ الفَْقِیرَ نِألََّ الغَْنیَِّ کُلَّمَا أَرَادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ الله عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُسَوِّیَ بیَْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الغَْنیَِّ
مَسَّ الجُْوعِ وَ الْأَلمَِ لیَِرِقَّ عَلَى الضَّعِیفِ فَیَرْحَمَ الجَْائ ع؛ 1 خداوند متعال، روزه را واجب ساخته است تا ثروتمند
و تهیدست برابر شوند، چون ]بدون روزه[ ثروتمند رنج گرسنگی را نم یچشد تا به فقیر ترحم کند، زیرا
ثروتمند هرگاه چیزی را بخواهد، بر آن تواناست؛ پس خدای تعالی خواست تا میان بندگانش برابری ]در
گرسنگی[ پدید آورد و ثروتمند هم ]در هنگام روزه[ طعم گرسنگی و رنج را بچشد، تا بر ناتوان رقت قلب
یابد و بر گرسنه ترحم نماید. »
امام رضا « :7 فإَنِْ قیِلَ: فلَمَِ أمُرُِوا باِلصَّوْمِ؟ قیِلَ: لکَِیْ یعَْرِفُوا ألَمََ الجُْوعِ وَ العَْطَشِ وَ یسُْتدََلوُّا عَلىَ فقَْرِ الْآخِرَة وَ
لیِکَُونَ الصَّائمُِ خَاشِعا ذَلیِلًا مسُْتکَِینا مأَجُْورا محُْتسَِبا عاَرفِا صَابرِا علَىَ ماَ أصََابهَُ منَِ الجُْوعِ وَ العْطََشِ فیَسَْتوَْجِبَ الثوََّابَ
معََ ماَ فیِهِ منَِ الْإمِْسَاکِ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ لیَِکُونَ ذَلکَِ وَاعظِا لهَُمْ فیِ العَْاجِلِ وَ رَائضِا لهَُمْ عَلىَ أدََاءِ ماَ کَلفََّهُمْ وَ دَلیِلًا لهَُمْ
فیِ الْأَجْرِ وَ لیَِعْرِفُوا شِدَّةَ مَبْلغَِ ذَلکَِ عَلىَ أهَْلِ الفَْقْرِ وَ المَْسْکَنَةِ فیِ الدُّنیَْا فَیُؤَدُّوا إلِیَْهِمْ مَا فَرَضَ الله لهَُمْ فیِ أمَْوَالهِِ م؛ 2
اگر گفته شود: چرا مأمور به روزه شدند؟ گفته م یشود: تا رنج گرسنگی و تشنگی را بشناسند و نشانی بر
نیاز آخرت بیابند، و تا روز هدار خاشع، فروتن، شکسته، پاداش یافته، امیدوار بر اجر الهی و عارف گردد و به
گرسنگی و تشنگی که به او م یرسد شکیبا باشد تا شایسته پاداش گردد، علاوه بر خودداری از برآوردن
خواست ههای نفس، و برای این که روزه، در دنیا مای هی پند آنان شود و سبب تمرین آنان بر انجام تکالیف
دیگر گردد و راهنمای آنان در پاداش باشد و تا بدانند که چه سخت یهایی به فقیران و بینوایان در دنیا
م یرسد؛ پس آن چه را خداوند برای فقیران در اموال آ نها واجب ساخته است، به آنان بپردازند. »
امام رضا 7 درباره حکمت روزه م یفرماید: «امْتحََنهَُمْ بضَِرْبٍ منَِ الطَّاعَةِ کَیْمَا ینَاَلوُا بهَِا عِنْدَهُ الدَّرَجَاتِ
لیُِعَرِّفهَُمْ فضَْلَ ماَ أنَعَْمَ عَلیَْهمِْ منِْ لذََّة المَْاءِ وَ طِیبِ الخُْبزِْ وَ إذَِا عَطِشُوا یوَْمَ صَوْمهِمِْ ذَکَرُوا یوَْمَ العَْطَشِ الکْأَْبرَِ فیِ الْآخِرَة وَ زَادَهُمْ ذَلکَِ رَقبَةًَ فیِ الطَّاعَة؛ 3 خداوند از آن رو بندگان را به انواع طاع تها آزموده است که نزد خداوند به
درجاتی برسند، تا ارزش آن چه را خداوند از لذت آب و گوارایی نان، روزی آنان ساخته است، دریابند و
هرگاه در روزِ روز هداری خود تشنه شوند، به یاد تشنگی بزرگ در روز قیامت بیفتند و این مای هی رغبت
بیشتر آنان در طاعت گردد. »
1 . علل الشرایع، ص 378 و ماه خدا، ج 1، ص 96 .
2 . بحارالأنوار، ج 93 ، ص 369 .
3 . همان، ج 6، ص 113 .

از حمزة بن محمد: «کَتبَْتُ إلِىَ أبَیِ مُحَمَّدٍ ]العسکری 7[ لمَِ فرََضَ الله الصَّوْمَ؟ فوََرَدَ الجَْوَابُ: لیَِجِدَ الغَْنیُِّ
مضََضَ الجُْوعِ فیَحَِنَّ عَلىَ الفْقَیِر؛ 1 حمزة بن محمد گوید: به امام حسن عسکری 7 نوشتم: چرا خداوند روزه
را واجب ساخته است؟ چنین جواب آمد: تا ثروتمند، سختی گرسنگی را دریابد و بر نیازمند دلسوزی کند. »
3. روزه برای خداست
چنان چه گفتیم تمام ما هها برای خداست، اما در عین حال ماه رمضان به خدای تعالی اختصاص داده
شده و آن ماه «ماه خدا » نامیده شده است؛ همین طور هم هی عباد تها نیز برای خداست، اما در میان
آ نها خداوند فریضه روزه را به خود اختصاص داده و در روایات متعدد آمده است که: روزه برای من است
و من پاداش آن را م یدهم؛ چنان چه همه مساجد خانه خداست، اما خداوند کعبه را به عنوان «خانه
خود » شرافت داده است.
رسول خدا « :6 قاَلَ تعََالىَ: الصَّوْمُ لیِ، وَ أنَاَ أجَْزِی ب ه؛ 2 خداوند فرمود: روزه برای من است و خودم
پاداش آن را م یدهم. »
رسول خدا « :6 قَالَ الله تبََارَکَ وَ تعََالىَ کُلُّ عَمَلِ ابنِْ آدَمَ هُوَ لهَُ غَیْرَ الصِّیَامِ هُوَ لیِ وَ أنَاَ أجَْزِی بهِِ وَ الصِّیَامُ
جُنةَُّ العَْبدِْ المُْؤْمنِِ یوَْمَ القْیَِامةَِ کَمَا یقَیِ أحََدَکُمْ سِلَاحُهُ فیِ الدُّنیَْا وَ لخَُلوُفُ فمَِ الصَّائمِِ أطَْیَبُ عِندَْ الله عَزَّ وَ جَلَّ منِْ رِیحِ
المِْسْکِ وَ الصَّائمُِ یفَْرَحُ بفَِرْحَتَیْنِ حِینَ یُفْطِرُ فَیَطْعَمُ وَ یشَْرَبُ وَ حِینَ یلَْقَانیِ فَأُدْخِلُهُ الجَْنةَّ؛ 3 خدای متعال فرمود:
هر عمل آدم یزاد برای خود اوست، مگر روز هداری که برای من است و من خودم پاداش آن را م یدهم.
روزه، سپر بند هی مؤمن در روز قیامت است؛ همان گونه که در دنیا هر یک از شما را سلاحش حفاظت
م یکند. بوی ناخوش دهان روز هدار نزد خدا از بوی مشک خوشبوتر است. روز هدار دو بار خوش حال
م یشود: یک بار هنگامی که افطار م یکند و م یخورد و م ینوشد و یک بار آن گاه که مرا دیدار م یکند؛
پس او را وارد بهشت م یکند. »
امام علی « :7 الصَّومُ عبِادَةٌ بیَنَ العبَدِ وَ خالقِه لا یطَلعُِ علَیها غیَرُه وَ کَذلکَِ لا یجُازیَ عنَهْا غیَرُ ه؛ُ 4 روزه، عبادتی میان
بنده و آفریدگار اوست. کسی جز آفریدگار از آن آگاه نم یشود و کسی جز پروردگار پاداش آن را نم یدهد. »
1 . کافی، ج 4، ص 181 و ماه خدا، ج 1، ص 98 .
2 . کافی، ج 4، ص 63 و ماه خدا، ج 1، ص 100 .
3 . خصال، ص 45 و ماه خدا، ج 1، ص 102 .
4 . شرح نهج البلاغة، ج 20 ، ص 296 و ماه خدا، ج 1، ص 102 .

بزرگان برای قسمت اول حدیث که فرود: «روزه برای من است » چند وجه گفت هاند:
ابوحامد غزالی در شرح آن گفته است: این که روزه برای خداست و این شرافت را یافته است که به
خداوند نسبت داده شود، دو معنا دارد؛
نخست این که روزه پرهیز و ترک است و عملی پنهان است و در آن کاری دیده نم یشود؛ به خلاف
هم هی عباد تها که در معرض دید مردم انجام م یشوند، روزه عبادتی است که جز خدا آن را نم یداند و
کاری باطنی م یباشد که همان صبر است.
دوم این که روزه سرکوبی دشمن خداست، چون ابزار شیطان ملعون شهو تها هستند و شهوات با
خوردن و آشامیدن نیرو م ییابند، از این رو پیامبر 6 فرموده است: «إنَِّ الشَّیطَْانَ لیَجَْرِی منِِ ابنِْ آدَمَ مجَْرَى
الدَّمِ فضََیِّقُوا مَجَارِیهَُ باِلجُْو ع؛ 1 شیطان هم چون خون در وجود آدمی جاری م یشود، پس گذرگا ههای او را
با گرسنگی تنگ کنید. »
از آن جا که روزه راه سرکوبی شیطان و تنگ ساختن گذرگا ههای اوست، شایسته است که ویژه خدا
گردد، زیرا سرکوبی دشمن خدا یاری نمودن خداست، و یاری رسانی خداوند به بند هاش در پی یاری
کردن بنده به خداست. 2
ابن اثیر در النهایه گفته است: در این که چرا خداوند روزه و پاداش آن را مخصوص خود ساخته است،
هرچند هم هی عباد تها و پاداش آ نها از سوی خدا و بر عهد هی اوست؟ بسیار گفت هاند. آ نها در این باره
وجوهی را ذکر کرد هاند که محور هم هی آ نها این است که: روزه رازی میان خدا و بنده است و کسی
جز او از آن آگاه نم یشود. پس بنده روز هدار واقعی نم یشود، مگر آن که در اطاعت اخلاص داشته باشد.
گرچه همان طور است که گفت هاند، ولی عبادات دیگری هم هستند که در پنهان بودن مثل روز هاند، مانند
با وضو یا ب یوضو بودن و نماز در جام هی پاک یا نجس خواندن که جز خدا و نمازگزار آ نها را نم یداند.
بهترین چیزی که در تأویل این حدیث شنیدم، این است که هم هی عباد تهایی که بندگان با انجام
دادن آ نها به خداوند تقرب م یجویند )مانند: نماز، حج، صدقه، اعتکاف، دعا، نیایش، قربانی و انواع
عباد تهای دیگر( مشرکان نیز با هما نها خداهای خویش و آن چه را شریک خدا قرار داده بودند،
م یپرستید هاند، اما هرگز شنیده نشده است که گروهی از مشرکان و پیروان مذاهب در دورا نهای پیشین،
1 . احیاء العلوم، ج 1، ص 347 و ماه خدا، ج 1، ص 105 .
2 . همان.

معبودهای خود را با روزه پرستیده باشند و بدین وسیله به آ نها تقرب جسته باشند.
روزه به عنوان عبادت، تنها از سوی ادیان آسمانی شناخته شده است، از این رو خداوند فرموده است:
«روزه برای من است و خودم پاداش آن را م یدهم »؛ یعنی در آن، کسی شریک من نگشته است و با آن
جز من پرستش نشده است. پس در این هنگام خودم پاداش آن را بر عهده م یگیرم و به کسی دیگر، چه
فرشتگان مقرب و چه غیر آنان وا نم یگذارم، تا انداز های که به من اختصاص یابد. 1
اما قسمت دوم این روایت را بعضی این طور قرائت کرد هاند: «الصَّوْمُ لیِ وَ أنَاَ أجَْزِی ب ه » روزه برای من
است و من )خدای تعالی( به آن جزا داده م یشوم. این وجه هم م یتواند قرائت دیگری از حدیث باشد که
تفاوت معنایی را نیز به دنبال دارد، هر چند مفاد هر دو قرائت به یک امر برم یگردد؛ زیرا این که خداوند
خود پاداش روزه باشد، به معنای به دس ت آوردن تقرب خدا و مزد خاص از جانب اوست و در صورت
قرائت اول که «خود خدا جزای روزه را بدهد »، دادن پاداش به روز هدار از جانب خدا جز تقرب الهی و
عطای پاداش ویژه از جانب او نیست.
4. ارزش روز هدار
وقتی کسی مهمان دیگری است در همه حالات و ساعات حضور در خان هی میزبان، میهمان است؛ و
چه در حال استراحت و خواب باشد یا بیداری، و چه فعالیتی داشته باشد یا نه، در همه حال او عزیز است
و میزبان توجه و عنایت به او دارد تا اسباب رفاه و رضای تمندی او فراهم باشد و در این زمان حتی امری
که به ظاهر ناخوشایند است، برای میزبان خوشایند و زیبا جلوه م یکند؛ چون از میهمان عزیز داشته
اوست و او هرگز راضی به ب یاحترامی و نامهربانی نسبت به میهمانش نیست. البته هر چه میزبان آقاتر و
بزرگوارتر باشد، رعایت ادب و احترام و پذیرایی و توجه تمام نسبت به میهمان بیشتر و کام لتر م یشود.
میهمانی و پذیرایی خدای سبحان از روز هداران ماه مبارک رمضان نیز در غایت کمال و احترام است.
هر چه را بتوان تصور کرد، بلکه بالاتر از همه تصورات ما، خدا به میهمانان خود لطف ارزانی کرده است.
به تمام اعمال نیک و عبادات آنان در این ماه عزیز، پاداش مضاعف داده است و برای خواب و نفس
کشیدن آنان نیز که به طور معمول بدون نیت و اراده ثواب انجام م یشود، اجر قرار داده و حتی بوی
ناخوش دهان آنان را نیز نزد خود خوشبوتر از مشک م یداند. افزون بر همه این کرام تها، خداوند متعال
1 . النهایه، ج 1، ص 270 و ماه خدا، ج 1، ص 107 .

فرشتگانی را م یگمارد تا برای روز هداران استغفار کنند و با بشارت خود یار یشان بخشند. باور به خدا و
دوری از گناهان، اجازه ورود به میهمانی خدا و بهر همندی از برکات و نعم تهای ب یمانند آن است؛ فقط
کافی است که کسی ندای دعوت خدای تعالی را بشنود و در این بزم عارفانه شرکت نماید، تا غوط هور در
احسان و الطاف حق تعالی گردد و سرمست از دوستی او، تک تک لحظات این ماه عزیز را سپری کند.
قال الله تعالی: «إنَِّ المُْسْلمِینَ وَ المُْسْلمِاتِ وَ المُْؤْمنِینَ وَ المُْؤْمنِاتِ وَ القْانتِینَ وَ القْانتِاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ
وَ الصَّابرِینَ وَ الصَّابرِاتِ وَ الخْاشِعینَ وَ الخْاشِعاتِ وَ المُْتصََدِّقینَ وَ المُْتصََدِّقاتِ وَ الصَّائمِینَ وَ الصَّائمِاتِ وَ الحْافظِینَ
فرُُوجَهُمْ وَ الحْافظِاتِ وَ الذَّاکِرینَ الله کَثیرا وَ الذَّاکِراتِ أعََدَّ الله لهَُمْ مغَْفرَِة وَ أجَْرا عَظیما؛ً 1 همانا خداوند برای مردان
و زنان مسلمان و مؤمن، پرست شگر، راستگو، صابر، خاشع، صدقه دهنده، روز هدار، پاک دامن، و مردان و
زنانی که خدا را بسیار یاد م یکنند، آمرزش و پاداشی بزرگ فراهم ساخته است. »
رسول خدا « :6 نوَْمُ الصَّائمِِ عبِاَدَةٌ وَ نفَسَُهُ تسَْبیِ ح؛ 2 خواب روز هدار عبادت است و نفس کشیدن او تسبیح
حق تعالی است. »
رسول خدا « :6 نوَْمُ الصَّائمِِ عِباَدَةٌ وَ صُمتُهُ تسَْبیحٌ وَ عَمَلهُُ مُضاعَفٌ وَ دُعاؤُهُ مُسْتجَابٌ وَ ذَنبُهُ مَغْفُورٌ؛ 3 خواب
روز هدار عبادت، سکوتش تسبیح، عملش دو برابر، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده است. »
رسول خدا « :6 وَ الذَِّی نفَْسِی بیِدَِ ه لخَُلوُفُ فمَِ الصَّائمِِ أطَْیبَُ عنِدَْ الله عَزَّ وَ جَلَّ منِْ رِیحِ المْسِْ ک؛ 4 سوگند به
آن که جانم در دست اوست، بوی ناخوش دهان روز هدار نزد خدای تعالی، خوشبوتر از بوی مشک است. »
امام باقر « :7 إنَِّ تَبَارَکَ وَ تَعَالىَ مَلَائکَِةً مُوَکَّلیِنَ باِلصَّائمِِینَ یَسْتَغْفِرُونَ لهَُمْ فیِ کُلِّ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ
إلِىَ آخِرِه وَ یُنَادُونَ الصَّائمِِینَ کُلَّ لیَْلةٍَ عِنْدَ إفِْطَارِهِمْ: أبَشِْرُوا عِبَادَ الله!ِ وَ قَدْ جُعْتُمْ قَلیِلًا وَ سَتَشْبَعُونَ کَثیِرا بوُرِکْتُمْ وَ
بوُرِکَ فیِکُ م؛ 5 خدای متعال فرشتگانی را بر روز هداران گماشته است که در هر روز از ماه رمضان تا پایان
آن برای آنان استغفار م یکنند و هر شب هنگام افطار روز هداران به آنان خطاب م یکنند: بشارت باد بر
شما ای بندگان خدا! اندگی گرسنه شدید و بسیار سیر خواهید شد، برکت یافتید و مایه برکت گشتید. »
امام صادق « :7 منَْ صَامَ یوَْما فیِ الحَْرِّ فأََصَابَ ظَمَأً وَکَّلَ الله بهِِ ألَفَْ ملَکٍَ یمَْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ یبُشَِّرُونهَُ حَتىَّ إذَِا
1 . احزاب، آیه 35 .
2 . ثواب الأعمال، ص 75 و ماه خدا، ج 1، ص 110 .
3 . کافی، ج 4، ص 64 و ماه خدا، ج 1، ص 112 .
4 . خصال، ص 45 و ماه خدا، ج 1، ص 112 .
5 . بحارالأنوار، ج 93 ، ص 361 .

أفَْطَرَ قاَلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ مَا أطَْیَبَ رِیحَکَ وَ رَوْحَکَ یاَ مَلَائکَِتیِ اشْهَدُوا أنَیِّ قدَْ غَفَرْتُ لهَ؛ 1 کسی که در گرما روزه
بگیرد و تشنه شود، خداوند هزار فرشته را بر او بگمارد که چهر هاش را لمس کنند و او را بشارت دهند،
تا آن گاه که افطار کند؛ خداوند به او م یفرماید: چه خوش است بوی تو و نشاط تو! فرشتگان من گواه
باشید که من او را آمرزیدم. »
رسول خدا « :6 ... هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فیِهِ إلِىَ ضِیَافَةِ الله وَ جُعِلْتُمْ فیِهِ منِْ أهَْلِ کَرَامَةِ الله أنَفَْاسُکُمْ فیِهِ تسَْبیِحٌ وَ
نوَْمُکُمْ فیِهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فیِهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فیِهِ مُسْتَجَا ب..... مَنْ أدََّى فیِهِ فَرْضاً کَانَ لهَُ ثوََابُ مَنْ أدََّى سَبْعِینَ
فَرِیضَةً فیِمَا سِوَاهُ منَِ الشُّهُورِ وَ مَنْ أکَْثَرَ فیِهِ منَِ الصَّلَاة عَلیََّ ثقََّلَ الله میِزَانهَُ یوَْمَ تخَِفُّ المَْوَازِینُ وَ مَنْ تلََا فیِهِ آیةًَ منَِ
القُْرْآنِ کَانَ لهَُ مثِْلُ أجَْرِ مَنْ خَتمََ القُْرْآنَ فیِ غَیْرِه منَِ الشُّهُور...؛ 2 ماه رمضان ماهی است که در آن به میهمانی
خدا دعوت شد هاید و از شایستگان کرامت الهی قرار داده شد هاید؛ نف سهایتان در آن تسبیح، خوابتان در
آن عبادت، علمتان در آن پذیرفته و دعایتان در آن مستجاب است. هر کس در این ماه واجبی را ادا کند،
پاداش کسی رادارد که هفتاد واجب را در ما ههای دیگر انجام داده است و هر کسی در آن بر من زیاد
صلوات بفرستد، خداوند روزی که وزن هی اعمال سبک م یشود، وزن هی اعمال او را بیفزاید و هر کسی در
آن آی های از قرآن تلاوت کند، پاداش کسی را دارد که در ما ههای دیگر ختم قرآن کرده است. »
رسول خدا « :6 أیَُّهَا النَّاسُ قَدْ أظََلکَُّمْ شَهْرٌ عَظِیمٌ شَهْرٌ مُبَارَکٌ شَهْرٌ فیِهِ لیَْلَةٌ العَْمَلُ فیِهَا خَیْرٌ منَِ العَْمَلِ فیِ
ألَفِْ شَهْرٍ مَنْ تقََرَّبَ فیِهِ بخَِصْلةٍَ منِْ خِصَالِ الخَْیْرِ کَانَ کَمَنْ أدََّى فَرِیضَةً فیِمَا سِوَاهُ وَ مَنْ أدََّى فَرِیضَةً فیِهِ کَانَ کَمَنْ
أدََّى سَبعْیِنَ فرَِیضَةً فیِمَا سِوَاه وَ هُوَ شَهْرُ الصَّبرِْ وَ الصَّبرُْ ثوََابهُُ الجَْنةَّ؛ 3 ای مردم! ماهی بزرگ بر شما سایه افکنده
است، ماهی مبارک، ماهی که در آن شبی است که عمل در آن بهتر از عمل در هزار ماه است. هر کس
با کار نیکی از نیک یها در آن ماه به خدا تقرب جوید، گویا واجبی را در ما ههای دیگر ادا کرده است و هر
کس واجبی را در آن انجام دهد، همچون کسی است که هفتاد واجب را در ما ههای دیگر انجام داده است
و آن ماه، ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است .»
5. درجات روز هداری
بدون شک هر عمل انسان دارای درجه و مرتب های است که قابلیت بهتر یا بدتر شدن را دارد. درج هی
1 . همان، ص 247 .
2 . همان، ص 356 .
3 . همان، ص 342 .

اعمال انسان به میزان معرفت به خدا، اخلاص در نیت، شناخت عمل و کیفیت انجام آن م یتواند افزونی
یا کاستی یابد و در بسیاری موارد تکرار یک عمل از سوی انسان، مساوی با انجام درجه بالای آن نیست؛
چنان چه تکرار یک عمل از سوی افراد متعدد م یتواند دارای کیفیت و درجات متفاوتی باشد.
رسول خدا « :6 أیَسَْرَ مَا افْترََضَ الله عَلىَ الصَّائمِِ فیِ صِیَامهِِ ترَْکُ الطَّعَامِ وَ الشَّرَا ب؛ 1 آسا نترین چیزی که
خداوند بر روز هدار واجب ساخته، نخوردن و نیاشامیدن است. »
حضرت علی « :7 صَوْمُ الجَْسَدِ الْإمِْسَاکُ عَنِ الْأَغْذِیَةِ بإِِرَادَةٍ وَ اخْتیَِارٍ خَوْفاً مِنَ العِْقَابِ وَ رَغْبَةً فیِ الثَّوَابِ وَ
ا جْألُْرَة؛ 2 روزه بدن، پرهیز از غذاها با اراده و اختیار از روی ترس از کیفر و با امید به پاداش و اجر الهی
است. »
حضرت علی « :7 صَوْمُ النَّفْسِ إِمْسَاکُ الحَْوَاسِّ الخَْمْسِ عَنْ سَائرِِ المَْآثمِِ وَ خُلُوُّ القَْلْبِ عَنْ أَسْبَابِ الشَّر؛ 3
روز هی نفس، نگ هداری حواس پن جگانه از گناهان و تهی نمودن دل از تمام اسباب بدی است. »
حضرت علی « :7 صَوْمُ النفَّْسِ عَنْ لذََّاتِ الدُّنیَْا أنَفَْعُ الصِّیَا م؛ 4 سودمن دترین روزه، نگ هداشتن نفس از
لذ تهای دنیاست. »
حضرت علی « :7 صَوْمُ القَْلبِْ خَیْرٌ منِْ صِیَامِ اللسَِّانِ وَ صَوْمُ اللسَِّانِ خَیْرٌ منِْ صِیَامِ البْطَْ ن؛ 5 روز هی دل بهتر
از روز هی زبان است و روز هی زبان، بهتر از روز هی شکم است. »
حضرت علی « :7 ألا إنَِّ الصَّوْمَ لیَْسَ منَِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَا ب وَحدَهُما و لکن منَِ اللغّوِ و الکذبِ و الباطلِ؛ 6 آگاه
باشید که روزه تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه پرهیز از کار بیهوده، دروغ و سخن ناروا نیز
هست. »
حضرت امام باقر « :7 إنَِّ الکَْذِبةََ لیَُفْطِرُ الصِّیَامَ وَ النظَّْرَةَ بعَْدَ النظَّْرَة وَ الظُّلْمَ کُلهَُّ قَلیِلهَُ وَ کَثیِرَ ه؛ 7 همانا یک
دروغ و نگاه حرام ادام هدار و ظلم، کم یا زیاد آن، روزه را باطل م یکند. »
1 . بحارالأنوار، ج 94 ، ص 352 .
2 . غرر الحکم، ح 5888 و ماه خدا، ج 1، ص 152 .
3 . همان، ح 5589 و ماه خدا، ج 1، ص 154 .
4 . همان، ح 5874 و ماه خدا، ج 1، ص 154 .
5 . همان، ح 5890 و ماه خدا، ج 1، ص 154 .
6 . ماه خدا، ج 1، ص 176 .
7 . بحارالأنوار، ج 94 ، ص 352 .

حضرت امام صادق « :7 لیَْسَ الصِّیَامُ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ أَنْ لَا یَأْکُلَ الْإنِسَْانُ وَ لَا یَشْرَبَ فَقَطْ وَ لکَِنْ إذَِا
صُمْتَ فلَیَْصُمْ سَمْعُکَ وَ بصََرُکَ وَ لسَِانکَُ وَ بطَْنُکَ وَ فرَْجُکَ وَ احْفَظْ یدََکَ وَ فرَْجَکَ وَ أکَْثرِِ السُّکُوتَ إلَِّا منِْ خَیْرٍ
وَ ارْفُقْ بخَِادِم ک؛ 1 روزه از خوردن و آشامیدن فقط به نخوردن و نیاشامیدن نیست، بلکه اگر روزه گرفتی
پس باید گوش، چشم، زبان، شکم و شر مگاهت نیز روزه بگیرد، دست و شهوت خود را کنترل کن و بیشتر
سکوت کن، مگر برای سخن خوب و با خدم تکار خود نیز مدارا کن. »
چنان چه از روایات گذشته بدست م یآید، روزه از نظر مراتب به چند دسته تقسیم م یشود، مرحوم ملا
احمد نراقی در معراج السعاده و دیگر علمای اخلاق روزه را به روز هی عوام، روز هی خواص و روز هی
خواص خواص تقسیم کرد هاند که توضیح هر کدام از آن سه قسم به طور خلاصه چنین است:
درجه اول )روزه عوام(: این است که انسان از آن چه روزه را باطل م یکند، پرهیز کند. این روزه
آسا نترین و پایی نترین مرتبه روزه است که در روایت اول به آن اشاره شده و تنها فایده آن رفع تکلیف
و انجام درست روز هی واجب و رهایی از نافرمانی و عذاب و غضب خداست.
درجه دوم )روزه خواص(: در این مرتبه روز هدار تنها به پرهیز از آن چه روزه را باطل م یکند، بسنده
نم یکند؛ بلکه از همه حرا مهای الهی پرهیز م یکند؛ چنان چه در روایت بود: چشم، گوش، زبان، دست،
پا و سایر اعضا همه روز هدارند و از معاصی و گناهان دوری م یکنند.
اجتناب از مفطرات روزه شرط درستی روزه بود و اجتناب از همه گناهان توسط اعضا و جوارح، شرط
قبولی روزه است. در درجه اول انسان فقط نافرمانی و عذاب را از خود دور م یکند، اما در درجه دوم انسان
علاوه بر آن سزاوار ثوا بهای ب یپایانی م یشود که برای روز هدار وعده داده شده است.
درجه سوم )روزه خواص خواص(: این مرتبه روزه با بازداشتن قلب از یاد غیرخدا به دست م یآید؛ یعنی
انسان دل را از اندیش ههای دنیایی و آن چه سبب مشغول شدن دل بدان است، چه حلال یا حرام باز
دارد و دل را حریم یاد خدای تعالی و قیامت بگرداند. افطار این روزه با یاد غیر خداست و حاصل آن نیز
روی گردانیدن از غیر حق تعالی است؛ چنان چه فرمود: «قُلِ الله ثمَُّ ذَرْهُ م؛ 2 بگو خدا! و هر چه غیر اوست
را واگذار. »
مرحوم نراقی در شرح درجه سوم روزه م یگوید: این روزه انبیا و صدیقین و مقربین است و ثمره این
1 . همان.
2 . انعام، آیه 91 .

روزه، دست یافتن به مشاهده جمال لقای الهی است، و رسیدن به چیزی که هیچ چشمی ندیده و هیچ
گوشی نشنیده و به ذهن احدی خطور نکرده است. بدان که مقتضای اخبار و تصریح جمعی از علمای
طایفه شیعه این است که هر گاه کسی ماه رمضان را خالص برای خدا روزه بدارد و در آن ماه باطن را
از اخلاق ناپسند پاک سازد و اعضای ظاهری خود را از گناهان نگه دارد و از حرام در خوراک و پوشاک
و مسکن اجتناب کند و به جز حلال غذایی نخورد و در خوردن حلال هم افراط نکند، بلکه به صورتی
باشد که در هر وقت شب و روز درد گرسنگی را احساس نماید و بر نمازهای نافله و بعضی دعاها و آدابی
که در این ماه مبارک وارد شده مواظبت کند، مستحق مغفرت الهی و رهایی از عذاب قیامت م یگردد.
پس اگر این شخص از عوام مردم باشد، صفای نفس برای او حاصل م یشود که باعث استجابت
دعاهای او م یشود و اگر از اهل معرفت باشد، لشگر شیطان از اطراف قلب او کوچ کند و برای او بعضی
از اسرار ملکوتی روشن و آشکار م یگردد، به خصوص در شب قدر؛ زیرا آن شبی است که اسرار کشف
م یشود و از مبدء فیاض انوار بر د لهای پاک افاضه م یگردد و ملاک مه م در رسیدن به این موهبت
بزرگ کم خوردن است، طوری که رنج گرسنگی را در آن وقت احساس کند.