نمایش صفحات

 یکی از مهمترین رخدادهای فرهنگی-اجتماعی در ماه مبارک رمضان ، برقراری عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمانان توسط رسول خدا (ص) بود که بنابر نقل شیخ مفید در روز دوازدهم این ماه مبارک صورت گرفته است
مهمترین مشکلی که یاران پیامبر  در مکه داشتند، فشار و سخت گیری فوق العاده مشرکین وبت پرستان مکه بر آنان از یک سو و قطع شدن علقه های قبیل های و گاهی خانوادگی از سوی دیگر بود.
بسیاری از مسلمانان در مکه تنها عضو مسلمان خانواده خود بودند و اگر هم در میان خانواده چند نفر مسلمان بود در میان قوم و قبیله خود محکوم به طرد و برخورد غیر مهربانانه بودند و این امر باتوجه به تهدید و شکنج ههای سخت مشرکان قریش در سا لهای آخر قبل از هجرت، فشار مضاعفی را از جهت روحی بر آنان وارد کرد و پیوند برادری میان آنان م یتوانست التیا مبخش مهمی بر رنج و ناراحتی آنان باشد و آنان را برای نگه داشتن ایمان و پایداری در برابر مشرکان تقویت و یاری نماید.
 نوبت دوم عقد اخوت
بار دوم که رسول خدا  میان اصحاب پیمان برادری برقرار کرد، در سال اول هجرت و بنابر نقل شیخ مفید در دوازدهم ماه رمضان آن سال بود. این کار پس از بنای مسجد پیامبر در مدینه صورت گرفت و هر دوی این کارها در راستای تحکیم روابط عبادی و اجتماعی بود و پیوند آنان را با خدا و رسولش و یکدیگر تقویت می بخشید.
این پیوند نیز میان مسلمانان دو به دو برقرار شد، با این تفاوت که عقد اخوت میان مهاجرین و انصار بود، یعنی پیامبر  میان یک مهاجر با یکی از انصار برادری برقرار کرد و به آنان فرمود: «تأخوا فى الله أخوین أخوی ن؛  در راه خدا، دو نفر دو نفر با هم پیمان برادری ببندید. »
در این نوبت نیز رسول خدا  با علی  عقد اخوت بست، اما دیگران یکی از مهاجرین و یکی از انصار چنین بودند: جعفر بن اب یطالب با معاذ بن جبل، ابوبکر بن اب یقحافه با خارجة بن زهیر خزرجی، زبیر بن عوامّ با سلمة بن سلامة، عمر بن خطّاب با عبان بن مالک خزرجی، عثمان به عفّان با أوس بن ثابت بن منذر خزرجی، طلحة بن عبیدالله با کعب بن مالک، عبدالرحمان عوف با سعد بن ربیع خزرجی،ابوعبیده بن الجرّاح با سعد بن معاذ، مصعب بن عمیر با ابوایوب انصاری خزرجی، عمار بن یاسر با حذیفة بن یمان، ابوذر غفاری با منذر بن عمرو خزرجی، سلمان فارسی با ابوالدرداء عویمر، بلال مؤذن رسول خدا  با أبورویحه خثعمی با یکدیگر پیمان برادری بستند.
از گزارش مورخان به دست م یآید که در مدینه و در یک جلسه حدود چهل و پنج نفر انصار با چهل و پنج نفر از مهاجران عقد اخوت بستند، و در ادامه با ورود مهاجران جدید این عقد اخوت استمرار یافت.
بلاذری در انساب الاشراف نوشته است، هیچ مهاجری بدون برادر وانهاده نشد. گزار شهایی نیز دربار هی عقد خواهری در میان زنان مؤمن در دست است. گفته شده است که حضرت فاطمه  با ام سلیم عقد خواهری داشته است و در نقل دیگری از رسول خدا آمده است که خواهران مؤمن عبارتند از میمونة
دختر حارث و ام فضل سلمی و اسماء. این پیمان براساس حق مواسات صورت گرفت، زیرا مهاجرین در مدینه دور از شهر و دیار خود بودند و بیشتر آ نها از امکانات اولیه زندگی مثل خانه، شغل، وسایل زندگی و ... محروم بودند و پس از هجرت به مدینه تمام اموال و دارای ی خود را برای مشرکین مکه گذاشته و تنها جان خود را از دست آنان نجات داده بودند. این پیوند برادری فشار بار زندگی را در سا لهای اول پس از هجرت از دوش مهاجران سبک کرد و آنان توانستند به خوبی از عهده مشکلات سخت مخارج زندگی به یاری و همراهی انصار برآمده و همه با هم تهدیدهای مشرکین و جن گهای دشوار سا لهای اول پس از هجرت را پشت سر بگذارند.
این پیمان میان مهاجرین و انصار، علاوه بر مواسات و یاری مالی، سبب تألیف قلوب و پیوند خوردن دلهای آنان نیز شد. آنان که از مناطق مختلف و با سلیقه ها و علایق متفاوت بودند، با این پیوند بیشتر از پیش به یکدیگر نزدیک شدند و با هم الفت و مهربانی پیدا کردند.
یکی از پای ههای مهم این اخوت، برقراری «توارث » میان آنان بوده است. آنان اموال خود را با هم تقسیم م یکردند و پس از مرگ از همدیگر ارث م یبردند. «یتوارثون بعد الممات دون ذوی الأرحام؛بدون این که خویشاوند باشند از هم ارث م یبردند ». از امام باقر  نیز روایت شده است که: «أنَهَُّمْ کَانوُا یتَوََارَثوُنَ باِلمُْؤَاخَاة؛ آنان با پیوند برادری از یکدیگر ارث م یبردند. »
البته به مرور زمان و در سا لهای بعد، مهاجران ک مکم در مدینه جای گرفتند و صاح بخانه، زمین و امکانات شدند و با به وجود آمدن این شرایط این توارث ملغی گردید و قانون «ارث ذوی الأرحام » جای آن را گرفت. وقتی آیه: «وَ أوُلوُا الرْأَْحامِ بعَْضُهُمْ أوَْل ى ببِعَْضٍ ف ی کِتابِ ا لله » نازل شد، حکم برادری در میراث منتفی شد و ارث هر کسی به خانواده و ورثه او بازگشت داده شد.
Œ 
نوبت سوم عقد اخوت
عقد اخوت در نوبت اول خلاء روابط خانواد هها را پر کرد و دوری از قوم و قبیله را التیام بخشید، و در نوبت دوم این پیوند برادری خلاء دوری از وطن و مال و منال را پر کرد و سبب مواسات و همراهی در حل مشکلات زندگی گردید. اما با عزت گرفتن اسلام و برطرف شدن نسبی مشکلات اقتصادی داخلی و تهدیدهای خارجی مشرکین، اسلام پیمان برادری مهم جدیدی را برای مسلمانان آورد. پیمانی که همه مسلمانان را با یکدیگر برادر ساخت و برای همیشه ما همه را با هم برادر اعلام کرد.
در سال نهم هجرت آیه شریفه «إنِمََّا المُْؤْمنُِونَ إخِْوَة » نازل شد و مؤمنان را برادر یکدیگر دانست که باید هر فردی برادر مسلمان خود را همانند برادر پدر و مادری خود دانسته و او را همانند او دوست بدارد.
براساس معیار ارز شگذاری دین اسلام، عقیده توحید و پذیرش بندگی و اطاعت خدا، هست هی اصلی و مرکزی این دین م یباشد که بدون آن هیچ امر مادی و معنوی برای سعادت بشریت سودمند نیست. «إِنَّ هذِه أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أنَاَ رَبکُُّمْ فَاعْبُدُو ن؛  این است امت شما، که امتی یگانه است و منم پروردگار شما،پس مرا بپرستید. »
قرآن بین افراد به مال، ثروت، قدرت، مقام، جمعیت، رنگ و جنس برتری قرار نداد و عرب را با عجم سفید پوست را با سیاه پوست و کوچک را با بزرگ برابر دانست، چرا که این افراد در منطق قرآن از نظرحقوق انسانی و اسلامی یکسان هستند و انسانیت و کمال آنان هرگز بستگی به این امور ندارد.
تنها معیار برتری و فضیلت پس از ایمان به خدا، تقوی و پرهیزکاری است. یعنی کسی به شایستگی بیشتر دست یافته است که مراعات حدود الهی را در همه شؤونات زندگی خود م یکند. «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بنُْیانهَُ عَل ى تقَْو ى منَِ الله وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أمَْ مَنْ أسََّسَ بنُْیانهَُ عَل ى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانهْارَ بهِِ ف ی نارِ جَهَنمََّ وَ الله لا یهَْدِی القَْوْمَ الظَّالمِی ن؛  آیا کسی که بنیاد کار خود را بر پای هی تقوا و خشنودی خدا نهاده است بهتر م یباشد یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پ یریزی کرده است و با آن در آتش دوزخ فروم یافتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نم یکند. « ؛» إنَِّ أکَْرَمکَُمْ عنِدَْ الله أتَقْاکُمْ؛ ٤ ارجمندترین شما نزد خدا،پرهیزکارترین شماست. »

پس از آن که اسلام معیارهای پوسیده برتری در عصر جاهلیت را باطل اعلام کرد و مؤمنان را در ارزش و احترام انسانی یکسان دانست، در یک فراخوان بسیار مهم از آنان خواست، دیگران را مانند خود دوست بدارند و حصر محبت و دوستی را از دائره تنگ خانواگی شکسته و آن را به تمام جامعه سرایت دهند، و همگان را از دوستی و مهربانی و خوش رفتاری و احترام خود بهر همند سازند. این گونه آنان م یتوانند دست به دست یکدیگر داده و با تمام توان و در نهایت برادری و اتحاد، آیین و سرزمین خود را به آرما نهای خود برسانند و پیشرفت و سعادت دنیا و آخرت جامعه خود را رقم زنند و در برابر تهدید بدخواهان استوار و پایدار از کیان جغرافیایی و دینی خود دفاع کنند. رسول خدا « : المُْؤْمِنُونَ إخِْوَةٌ تَتَکَافَى دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ یَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ یَسْعَى بذِِمَّتِهِمْ أَدْناَهُ م؛  مؤمنان
برادرند، خونشان برابر است، و در برابر دیگران یک دستند و ک مترین آ نها م یتواند کسی را به امان درآورد. »
علی « : یاَ کُمَیْلُ المُْؤْمنُِونَ إخِْوَةٌ وَ لَا شَ یءَ آثرَُ عِنْدَ کُلِّ أخٍَ منِْ أخَِی ه؛  ای کمیل! مؤمنان با هم برادرند و برای برادر چیزی سزاوارتر از برادر نیست. »
امام صادق « : إنِمََّا المُْؤْمنُِونَ إخِْوَةٌ بنَُو أبٍَ وَ أُمٍّ وَ إذَِا ضَرَبَ عَلَى رَجُلٍ منِْهُمْ عِرْقٌ سَهِرَ لهَُ الْآخَرُو ن؛  همانا مؤمنان برادر یکدیگرند، و فرزندان یک پدر و مادر هستند. اگر رگی از یکی بجنبد و ناراحت باشد، دیگران به خاطر او شب را نم یخوابند. »