نمایش صفحات

آیات قرآن و سنّت پیامبر اعظم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله گویاى این حقیقت است که جامعه دینى و اسلامى تنها با محوریّت مسجد شکل مى‏گیرد و تأسیس مسجد از اولین نیازهاى جدّى جوامع دینى و توحیدى است. پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پس از هجرت از مکه به مدینه در اولین اقدام دو مسجد قبا و مسجد مدینه (مسجد النبى) را بنا کرد و با محوریّت مسجد به سایر امور سامان بخشیده است. حضرت پس از ورود به قریه قبا کرد که در شش کیلومترى مدینه آن عصر قرار داشت مسجد قبا را ساخت و آن را مرکز فعالیّت‏هاى چند روزه خود که در آنجا اقامت داشت قرار داده بود.

مفسران[1] آیه 108 سوره توبه را مربوط به این مسجد (مسجد قبا) دانسته‏اند:

«لاتَقُم فیهِ اَبَدًا لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقوى مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا و اللَّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرین».

«آن مسجدى که روز نخست برپایه تقوا بنا شده،شایسته‏تر است که در آن (به عبادت) بایستى؛ در آن، مردانى هستند که دوست مى‏دارند پاکیزه باشند؛ و خداوند پاکیزگان را دوست دارد».

 

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پس از تأسیس مسجد قبا و اقامت چند روزه در آنجا، روانه مدینه شد و در اولین گام مسجد النبّى را ساخت و آن را مرکز و محور تمام فعالیّت‏هاى خود قرار داده است و حتّى حجره‏ها و خانه‏هاى خود را در کنار دیوار مسجد بنا کرد و بدین ترتیب یثرب[2] با مرکزیّت مسجد به یک جامعه دینى ایده‏آل تبدیل شده و به مدینة النبّى یا مدینة الرسول (شهر پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) شهرت یافت. و برخى مفسران آیه یاد شده را اشاره به همین مسجد (مسجدالنبى) دانسته‏اند.[3]

در آیه 87 سوره یونس آمده:

«و اَوحَینا اِلى مُوسى و اَخیهِ اَن تَبَوَّءا لِقَومِکُما بِمِصرَ بُیوتًا
واجعَلوا بُیوتَکُم قِبلَةً و اَقیمُوا الصَّلوةَ
».

«وبه موسى و برادرش [هارون] وحى کردیم که: براى قوم خود خانه‏هایى در سرزمین مصر انتخاب کنید و خانه‏هایتان را رو به قبله قرار دهید و نماز را برپادارید».[4]

 

برخى مفسران در تفسیر و تبیین آیه یاد شده گفته‏اند: موسى علیه‏السلام پس از نابودى فرعون وارد مصر شد و او و برادرش هارون مأمور شدند بنى‏اسرائیل را براى تهیّه و بناى مساجدى که مرکز یاد و عبادت خدا باشد راهنمایى نمایند و آنها موظف بودند مساجدشان را به سمت قبله یعنى کعبه بسازند.[5]

برخى دیگر از مفسران درباره آیه یاد شده گفته‏اند: فرعون فرمان داده بود مساجد بنى‏اسرائیل در مصر تخریب شود و آنان را از اقامه نماز منع کرده بود؛ لذا بنى‏اسرائیل مأمور شدند در خانه‏هاى خود مسجد و محل اقامه نماز تعبیه نمایند و نمازهاى خود را در آن برگزار کنند.

جمله «واقیموا الصلوة» مى‏تواند قرینه‏اى باشد براین که مقصود از «تبوءا لقومکما بمصر بیوتا» ساختن مسجد باشد.

این تفسیرها گویاى این حقیقت‏اند که داشتن مساجد، از اولین ضرورت‏هاى جوامع دینى است؛ زیرا موسى علیه‏السلام و برادرش هارون علیه‏السلام موظف بودند در اولین فرصت به دست آمده پس از نابودى جبّار عصر خود فرعون اقدام به ساخت مساجد مناسب بنمایند، همان‏گونه که پیامبر خاتم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در اوّلین فرصت به دست آمده پس از هجرت، دو مسجد قبا و مسجد مدینه را تأسیس کرد و با مرکزیّت مسجد آیین خود را گسترش داده است.

حضرت ابراهیم علیه‏السلام پس از تولد فرزندش اسماعیل علیه‏السلام مأمور شد او و مادرش را در یک مکانى دور از سرزمین شام اسکان دهد. حضرت با خانواده‏اش حرکت کرد تا این‏که به کنار خانه خدا در سرزمین بى‏آب و علف مکّه رسید و ایشان را در جوار خانه خدا اسکان داد.[6]
گرچه ابراهیم‏خلیل علیه‏السلام مکه آن روز را سرزمین لَم یَزرع و بى‏آب و علف نامید و واقعا زندگى در چنین مکانى دشوار و طاقت‏فرسا بود آنهم براى یک زن و یک کودک؛ اما آنچه براى او جلب توجه مى‏کرد این بود که آنان را در کنار خانه خدا اسکان داده است و از خداى سبحان مى‏خواهد که آن سرزمین تبدیل به جامعه آباد شود:

«رَبَّنا اِنّى اَسکَنتُ مِن ذُرِّیَّتى بِوادٍ غَیرِ ذى زَرعٍ عِندَ بَیتِکَ                         الُمحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلوةَ فَاجعَل اَفِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوى                         اِلَیهِم‏وارزُقهُم مِنَ الَّثمَرتِ لَعَلَّهُم یَشکُرون».[7]                    

  «پروردگارا، من بعضى از فرزندانم را در سرزمین، بى‏آب و علفى، در کنار خانه‏اى که حرم توست ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند؛ تو دل‏هاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزى ده؛ شاید آنان شکر تو را
به جاى آورند».

 

حضرت ابراهیم علیه‏السلام هنگامى که به کمک فرزندش اسماعیل علیه‏السلام خانه خدا را تجدید بنا مى‏کردند از خداى حکیم مى‏خواهد از نسلش امّتى تسلیم در برابر خدا پدید آورد و پیامبرى از میان آنها برایشان برانگیخته شود:

«و به یاد آورید هنگامى را که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه (کعبه) را بالا مى‏بردند؛ (و مى گفتند:) پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایى پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده؛ و از دودمان ما، امتى که تسلیم فرمانت باشند، (به‏وجود آور)... پروردگارا! در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمى».[8]

این همه، تدبیر و تلاشى بود براى پیدایش جامعه بزرگ اسلامى و اُمّت اسلام و پیامبر خاتم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با محوریّت خانه خدا یعنى کعبه،که محور همه مساجد و خانه‏هاى خدا در تمام کره خاکى است.

نتیجه این‏که، آیات قرآن الهام‏بخش این حقیقت‏اند که هرگاه مؤمنان بخواهند مکانى را براى سکونت و زندگى انتخاب کنند ابتدا باید به فکر مسجد باشند و با محوریّت مسجد زندگى کنند.

زیرا همان‏گونه که از آیات قرآن استفاده مى‏شود مسجد محل ذکر و یاد خداست،[9] و ذکر و یاد خدا تنها راه آرامش بشر مضطرب و سرگردان در وادى مادیّت است:

«ألا بِذِکرِ اللّه‏ تَطمئنُّ القُُلوُبِ».[10]

«آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‏ها آرامش مى‏یابد».

 

بنابراین وجود مساجد و معابد در شهرها و آبادى‏ها مایه آرامش و مانع زوال و نابودى آنها است.

در سخنى از امیرمؤمنان على علیه‏السلام آمده است:

«هرگاه خدا اراده مى‏کند که اهل زمین را به عذابى گرفتار نماید مى‏فرماید: اگر نبودند کسانى که بواسطه جلال و شکوه من محبت مى‏ورزند و مساجد مرا آباد و در سحرگاهان استغفار مى‏کنند قطعا عذابم را نازل مى‏کردم».[11]

 



[1] . مجمع البیان، ج 5 ، ص 127 ؛ جامع البیان، ج 11 ، ص 38 ؛ المیزان، ج 9 ، ص 390 .

[2] .  نام مدینه پیش از اسلام.

[3]مجمع البیان، ج 5 ـ 6 ، ص 110 ـ 111 .

[4] .  سوره یونس، آ یه 87 .

[5]مجمع البیان، ج 5 ـ 6 ، ص 110 ـ 111 .

[6] .  ر.ک: مجمع البیان، ج 1 ـ 2 ، ص 390 .

[7] .  سوره ابراهیم، آیه 37 .

[8] .  سوره بقره، آیات 127 ـ 129 .

[9] . سوره بقره، آیه 114 ؛ سوره حج، آیه 40 ؛ سوره نور، آیه 36 .

[10] . سوره رعد، آیه 28 .

[11]وسائل الشیعه، ج 5 ، ص 205 .