نمایش صفحات

1 ـ یاد خدا

ذکر و یاد خداوند که حقیقت و روح دیندارى است در هر زمان و مکان و به هر اندازه‏اى باشد مطلوب و شایسته است؛ اما در جامعه دینى و الهى باید مراکز پایگاه‏هایى وجود داشته باشد که مؤمنان در اوقات خاص، فارغ از هر چیزى در آن به پرستش و یاد خدا بپردازند. به همین منظور در جامعه دینى و اسلامى بناهایى بنام مسجد پیش‏بینى شده است و خداوند در کلام خویش این بناها را به خود نسبت داده و بنام خود و «مساجد اللّه‏» خوانده است و این نشان دهنده عنایت و توجه خاصّ بارى تعالى به این اماکن است؛ چه این‏که این مراکز در زمین نماد یاد و پناهگاه بندگان شیفته او مى‏باشند.

این ویژگى یعنى یاد خدا، در آیات متعدد قرآن به صورت وصف اصلى و جداناپذیر مساجد مطرح شده است:

الف) در آیه 114 سوره بقره:

«و مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ اَن یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ و سَعى فى خَرابِها...».

«چه کسى ستمکارتر از کسانى است که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى مى‏کنند و سعى در ویرانى آنها دارند».

 

از این آیه استفاده مى‏شود که مهم‏ترین فلسفه وجود مساجد، زنده بودن یاد خدا در دل و جان بندگان اوست و کسى که مانع حضور مردم و یاد خدا در خانه‏ هاى او شود در زمره ستم‏کارترین انسان‏ها است. چرا که طبق آموزه‏ هاى قرآنى تنها راه آرامش و آسایش روح انسان یاد خداست:

«ألا بذکر اللّه‏ تطمئن القلوب».[1]

«آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‏ها آرام مى‏گیرد».

 

بنابراین چه ستمى بالاتر از این که کسى بخواهد در راه تخریب پایگاه‏هاى توحید و مراکز آرامش انسان‏ها تلاش کند و به جاى آن، شرک و غفلت و در نتیجه حیرت و گمراهى را در جامعه گسترش دهد؟ این عمل ستم به حق خدا و تعدى به حقوق بندگان و ظلم به پایگاه‏هاى توحید و آرامش است.

ب) آیه 40 سوره حج:

«و لَولا دَفعُ اللَّهِ‏النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَومِعُ و بِیَعٌ و صَلَوتٌ و مَسجِدُ یُذکَرُ فِیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا...».

«و اگر خداوند بعضى ازمردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‏ ها و معابد (یهود و نصارا) و مساجد که نام خدا در آن بسیار برده مى‏شود ویران مى‏گردد».

 

در این آیه، مساجد به عنوان مرکزى که در آن نام خدا بسیار برده مى‏شود معرفى شده است و خداوند براى حفظ آن از نابودى و دستبرد دشمنان فرهنگ دینى و الهى جهاد را بر بندگان مؤمن خود واجب کرد.[2]

ج) آیه 36 سوره نور:

«فى بُیوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالغُدُوِّ و الاصال».

«[نور و هدایت الهى] در خانه‏هایى که خداوند اذن داده که رتبه رفیع یابند قرار دارد، خانه‏هایى که نام او در آن برده مى‏شود و همواره در آن تسبیح او گویند».

 

همان‏گونه که در مباحث گذشته ذکر شد مقصود از «فى بیوت اذن اللّه‏ ان ترفع» مساجد است یا این که مساجد یکى از روشن‏ترین مصادیق آن است.[3]

مفاد این آیه از دو آیه پیشین روشن‏تر و صریح‏تر است و در آن به دو نکته اساسى درباره مسجد اشاره شده است: یکى است که مساجد بناهایى هستند که به اذن خدا رتبه رفیع یافته‏اند.

و دیگر این که مساجد همواره مرکز یاد و تسبیح خدایند.[4]

از مجموع این آیات استفاده مى‏شود که مساجد پیام‏آور زنده بودن ذکر و یاد خدا در عمق روح و جان مؤمنان و در تمام ابعاد زندگى آنها است.

شایان ذکر است که یاد خدا تنها امر و فرمانى است که بارى تعالى براى آن هیچ حدّ و مرزى قرار نداده است. امام صادق علیه‏السلام فرمود: هیچ چیزى نیست که حد و انتها نداشته باشد جز ذکر [خدا...] سپس این آیه را تلاوت کرد:

«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللَّهَ ذِکرًا کَثیرا و سَبِّحوهُ بُکرَةً واَصیلا».[5]

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید فراوان ذکر خدا گویید و همواره تسبیح‏گوى او باشید».

 

پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله فرمود: آیا نمى‏خواهید به شما خبر دهم که بهترین اعمال چیست؟... عرض کردند چرا اى رسول خدا! فرمود: آن عمل، زیاد خدا را یاد کردن است. سپس مردى آمد خدمت حضرت و پرسید بهترین اهل مسجد کیست؟ فرمود: کسى که بیشتر به یاد خدا باشد.[6]

بنابراین، بهترین عمل یاد خدا و حضور مستمرّ در مسجد است.

 

2 ـ اقامه نماز

از مهم‏ترین فلسفه وجود مساجد در جامعه اسلامى اقامه نماز و فرایض پنجگانه در آن است. نماز عبادتى است که انسان مؤمن از آغاز تا انجام آن، در ظاهر و باطن خویش متوجه خالق یکتاست و نهایت خضوع و خشوع خود را در برابر او اظهار مى‏کند و خداى تعالى خواسته است بنده مؤمنش این عبادت ویژه را در خانه ویژه‏اش یعنى مسجد انجام دهد؛ چه این که مسجد خانه ذکر اوست:

«و مساجد یذکر فیها اسمه کثیرا».[7]

و ذکر او بالاترین عمل و عبادت است که در نماز متجلى مى‏شود:

«... و اَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنهى عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ و لَذِکرُ اللَّهِ اَکبَرُ...».[8]

«و نماز را برپا دار که نماز آدمى را از کارهاى زشت و ناپسند باز مى‏دارد و مهمتر آن‏که نماز یاد خداست و یاد خدا بزرگترین عمل است».

 

بنابراین، بسیار منطقى است که این عمل برتر در برترین مکان‏ها و بناها یعنى مسجد ظهور و بروز یابد. و چه زیباست که بندگان ویژه خدا یعنى مؤمنان این عبادت ویژه را در خانه ویژه او (مسجد) انجام دهند.

در همین راستا، خداى تعالى ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل علیهم السلام را مأمور مى‏کند خانه‏اش یعنى کعبه و مسجدالحرام  که محور و مرکز همه مساجد در هر نقطه و مکان‏اند را براى بندگان نمازگزار و طواف‏ کننده آماده و پاکیزه نمایند:

«... و عَهِدنا اِلى اِبرهیمَ واِسمعیلَ اَن طَهِّرا بَیتِىَ لِلطّافینَ والعکِفینَ والرُّکَّعِ السُّجود».[9]

 

نماز را در هر مسجدى مى‏توان اقامه نمود و نباید آن را براى رسیدن به مسجد خاصى تأخیر انداخت برخى مفسران آیه «... و اقیمو وجوهکم عند کل مسجد ...»[10] را به این معنا دانسته‏اند، و گروهى دیگر از مفسران آن را این‏گونه تفسیر کرده‏اند: در وقت هر نمازى که دستور به جماعت خواندنِ آن داده شده به مسجد بروید.[11]

    از همه این موارد روشن‏تر آیه 36 سوره نور است که خداوند مى‏فرماید:

«فى بُیوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالغُدُوِّ والاصال».

«خانه‏هایى که خداوند اذن فرموده که رفیع و با عظمت باشند و در آن اسم او برده شود و در صبح و شام تسبیح او گویند».

 

جمله «یسبح له فیها بالغدوّه الآصال» یعنى در صبح و شام در آن نماز گزارده مى‏شود.[12] گرچه تسبیح خدا منحصر به نماز نیست ولى نماز از مهم‏ترین مصادیق آن است. در هرحال، طبق آموزه‏هاى دینى و در فرهنگ اسلامى،اقامه نماز به منزله وصف جدایى‏ناپذیر مساجد به حساب مى‏آید.

 

3 ـ اعتکاف

در آیه 187 بقره آمده است:

«... ولا تُباشِروهُنَّ واَنتُم عکِفونَ فِى المَسجِدِ ...».

«و با زنان هنگام اعتکاف در مساجد مباشرت نکنید».

 

شأن نزول

برخى مفسران نقل کرده‏اند که بعضى افراد (در صدر اسلام) هنگام اعتکاف از مسجد بیرون مى‏آمدند و با همسر خود همبستر مى‏شدند سپس با انجام غسل به اعتکاف و مسجد برمى‏گشتند آیه نازل شد و آنان را از این کار نهى کرده است.[13]

در آیه 187 بقره برخى احکام روزه مطرح شده است از جمله این‏که در شب‏هاى ماه مبارک رمضان همبستر شدن با همسر جایز است. با بیان این حکم ممکن بود کسى تصور کند حکم یاد شده (جوار همبستر شدن با همسر براى روزه‏دار در شب) عمومیّت دارد و حتّى شامل مواردى مانند اعتکاف که یکى از شرایط آن روزه است مى‏شود در حالى که جایز نیست شخص معتکف که روزها روزه است شب با همسرش نزدیکى کند، براى جلوگیرى ازاین برداشت نادرست، خداوند حکیم فرمود:

«ولاتباشروهن و انتم عاکفون فى المساجد».

«و با زنان هنگام اعتکاف در مساجد مباشرت مکنید».

 

مطلبى که درخصوص مسجد از آیه استفاده مى‏شود این است که اعتکاف که عبادتى ویژه است باید در مسجد باشد و در مساجد از نزدیکى با همسران اجتناب شود.



[1] .  سوره رعد، آیه 28 .

 

[2] . جمله «لولا دفع اللّه‏ الناس بعضهم ببعض» اشاره به فریضه جهاد است.

[3] . ر.ک: الکشاف، ج 4 ، ص 242 ؛ مجمع البیان، ج 8 ـ 7 ، ص 227 ؛ المیزان،
ج 15 ، ص 126 .

[4] .  «الغدّو» به معناى صبحگاهان و «الآصال» به معناى شامگاهان کنایه از دوام و استمرار
است. المیزان، ج 15 ، ص 126 .

[5] . سوره احزاب، آیه 41 ـ 42 .

[6] . المیزان، ج 16 ، ص 330  ـ 131 .

[7] . سوره حج ، آیه 40 .

[8] . سوره عنکبوت، آیه 45 .

[9] .  سوره بقره، آیه 125 . شایان ذکر است که این مأموریت ابراهیم علیه‏السلام در سوره حج آیه26 هم مطرح شده است.

[10] . سوره اعراف، آیه 29 .

[11] . مجمع البیان، ج 4 ، ص 241 .

[12] . مجمع البیان، ج 7 ـ 8 ، ص 227 .

[13] . جامع البیان، ج 2 ، ص 247 - 246 .