نمایش صفحات

همان‏گونه که اشاره شد مشرکان مکّه از عصر جاهلیّت تا سال نهم هجرت پیامبر صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله متصدى امور مسجدالحرام بودند و به این، افتخار مى‏کردند و مشرکان جزیره‏العرب از نقاط مختلف، در ایام حج و غیر آن، به این مکان مقدس جهت زیارت و تجارت سفر مى‏کردند؛ امّا زیارت و حضورشان در این پایگاه الهى به‏انواع جهل و نادانى و امور خلاف اخلاق انسانى آمیخته بود. نماز و عبادت‏شان در مسجدالحرام و در کنار کعبه چیزى جز سوت و کف نبود:

«و ما کانَ صَلاتُهُم عِندَ البَیتِ اِلّا مُکاءً وتَصدِیة ...».[1]

«و زنان و مردان‏شان براى طواف کعبه با حالت لخت و عریان و بدون داشتن هیچ نوع پوششى در صحن مسجدالحرام حاضر مى‏شدند و مى‏گفتند این سنّت نیاکان ما است و خداوند به چنین امرى فرمان داده است:

«و اِذا فَعَلوا فحِشَةً قالوا وجَدنا عَلَیها ءاباءَنا واللَّهُ اَمَرَنا
بِها قُل اِنَّ اللَّهَ لا یَأمُرُ بِالفَحشاءِ ...
».[2]

«و هنگامى که کار زشتى (طواف بدون پوشش) انجام مى‏دهند مى‏گویند: پدران خود را براین عمل یافتیم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است. بگو: خداوند هرگز به کار زشت فرمان نمى‏دهد».

 

از این امور که بگذریم جرم بزرگ مشرکان مکّه در ارتباط با مسجدالحرام این بود که این مرکز جهانى و عمومى را مختص به خود مى‏دانستند و از حضور مؤمنان و مسلمانان که اهالى و متصدیان واقعى مسجدالحرام بودند ممانعت به عمل مى‏آورند و اجازه نمى‏داد آنان آن را زیارت کنند.[3]

در سال ششم هجرت، پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله به همراه مؤمنان از مدینه حرکت کردند و محرم شدند جهت انجام عمره مفرده اما مشرکان مانع شدند و رسول خدا صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله و مؤمنان نوزده روز در حال احرام در سرزمین حدیبیه ـ نزدیک مکه ـ ماندند و سرانجام مجبور شدند با انجام قربانى و تقصیر در همان مکان، از احرام بیرون بیایند وبه مدینه برگردند:

«هُمُ الَّذینَ کَفَروا و صَدّوکُم عَنِ المَسجِدِ الحَرامِ والهَدىَ مَعکوفًا اَن یَبلُغَ مَحِلَّهُ ...».[4]

«آنها (مشرکان مکه) کسانى هستند که کافر شدند و شما را از زیارت مسجدالحرام و رسیدن قرانى‏هایتان به قربانگاه باز داشتند».

 

جرم بزرگتر آنان در رابطه با مسجدالحرام این بود که پیامبر صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله و مؤمنان را از مسجدالحرام و مکّه اخراج کردند:

«یَسَلونَکَ عَنِ الشَّهرِ الحَرامِ قِتالٍ فیهِ قُل قِتالٌ فیهِ کَبیرٌ و صَدٌّ عَن سَبیلِ اللَّهِ وکُفرٌ بِهِ والمَسجِدِ الحَرامِ واِخرَاجُ اَهلِهِ مِنهُ اَکبَرُ عِندَاللَّهِ».[5]

«از تو درباره جنگ در ماه حرام سئوال مى‏کنند؛ بگو: جنگ در آن، گناهى بزرگ است؛ ولى جلوگیرى از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجدالحرام و اخراج ساکنان آن، نزد خدا مهم‏تر از آن است».[6]

 

اما سرانجام در سال نهم هجرت با نزول آیات آغازین سوره برائت (توبه) و ابلاغ آن توسط امیرمؤمنان على علیه‏ السلام در موسم حج، مشرکان براى همیشه از حضور در مسجدالحرام و دخالت در امور آن ممنوع گردیده و در آیه 28 این سوره ضمن تأکید بر ممنوعیت ورود و حضور مشرکان در مسجدالحرام، فلسفه آن این‏گونه بیان شده که آنان موجودات پلید و ناپاکى هستند و لذا حق نزدیک شدن به این مرکز پاک ومقدس را ندارند:

«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ فَلا یَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرامَ بَعدَعامِهِم هذا...».[7]

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید مشرکان پلید و ناپاکند پس نباید بعد از این سال (سال نهم هجرى) نزدیک مسجدالحرام شوند».

 

گرچه ممکن بود در پى اجراى این دستور اکید الهى و نیامدن مشرکان به مکّه، مشکلات اقتصادى خاصى براى مسلمانان پیش بیاید و آنان از این جهت نگران بودند براى رفع این نگرانى، خداى تعالى در ادامه آیه یاد شده فرموده است:

«و ان خفتم عیلة ً فسوف یغنیکم اللّه‏ من فضله ان شاء ...».

«واگر از فقر مى‏ترسید خداوند هرگاه بخواهد شما را به کرمش بى‏نیاز مى‏سازد (و از راه دیگر جبران مى‏کند)».

 

در آیه 34 سوره انفال ضمن تأکید بر ممنوعیت هرگونه دخالت مشرکان و کفّار درامور مسجدالحرام به دلیل بى‏ تقوایى آنان، ایشان را به سبب ممانعت از ورود مؤمنان به آن، مستحق عذاب الهى دانسته است:

«و ما لَهُم اَلّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وهُم یَصُدّونَ عَنِ المَسجِدِ الحَرامِ و ما کانوا اَولِیاءَهُ اِن اَولِیاؤُهُ اِلَّا المُتَّقونَ...».

«چرا خدا آنها را مجازات نکند با این‏که از حضور و عبادت مؤمنان در مسجدالحرام جلوگیرى مى‏کنند درحالى که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن فقط پرهیزگارانند».

 

 

 

 



[1] . سوره انفال، آیه 35 .

[2] . سوره اعراف، آیه 28 . مفسران گفته‏اند: مقصود از «اذا فعلوا فاحشه» انجام طواف
بدون لباس و پوشش است که در میان مردم جاهلیت رایج بوده است. مجمع البیان، 4 ـ 3 ، ص 633 ؛ الکشاف،ج 2 ، ص 99 ؛ المیزان، ج 8 ، ص 72 .

[3] . سوره حج ، آیه 25 .

[4] . سوره فتح، آیه 25 .

[5] . سوره بقره، آیه 217 .

[6] . علاوه برآیات یاد شده، مسأله ممانعت مشرکان از ورود مؤمنان به مسجدالحرام در آیه
2 سوره مائده نیز مطرح شده است.

[7] .  سوره توبه، آیه 28 .