نمایش صفحات

 

          مسجد در صدر اسلام داراى کارکردهاى اجتماعى بوده است و هسته مرکزى فرد و جامعه آن روز در حقیقت مسجد بوده است. مسجد و جامعه از جهات مختلفى با یکدیگر ارتباط داشته‏اند که به موارد ذیل مى‏توان اشاره کرد:

          1 . ر.ک: اطعام در مسجد.

          2 . ر.ک: ازدواج در مسجد.

          3 . ر.ک: پناهگاه بى‏پناهان ر.ک: خوابیدن در مسجد.

          4 . ر.ک: پناه بردن به مساجد. [پناهگاه مردم در بلایاى طبیعى و حوادث].

          5 . تقسیم مال و اعطاء صدقه در مسجد به نیازمندان و عموم مردم.

 

روایات اهل‏سنت

          1 . حدثنا عبدالعزیز بن یحیى الحرانى، عن محمد بن سلمة عن محمد بن اسحاق عن محمد بن یحیى بن حبان عن عمه واسع بن حبان عن جابر بن عبداللّه‏ أنّ النَّبِىِّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أَمَرَ مِنْ کُلّ جادٍ عَشَرَة أَوْسَقٍ مِنَ الَّتمْرِ بِقِنْوٍ فِى الْمَسْجِدِ لِلْمَسَاکِینِ.[1]

         جابر بن عبداللّه‏ مى‏گوید: پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله دستور داد که از هر باغدار بخشنده ده بار شتر خوشه خرما در مسجد براى فقرا آویخته شود.

          2 . و قال ابراهیم ـ یعنى ابن طهمان عن عبدالعزیز بن صهیب عن أنس قال: أُتِى النَّبِىُّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بِمَالٍ مِنَ الْبَحْرِیْنِ فَقَالَ: انْثُرُوهُ فِى الْمَسْجِدِ وَ کَانَ أَکْثَرَ مَالٍ أُتِىَ بِهِ رَسُولُ اللّه‏ِ فَخَرَجَ رَسُولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله اِلَى الْمَسْجِدِ وَلَمْ یَلْتَفِت اِلَیْهِ، فَلَمّا قَضَى الصَّلَآةَ جَاءَ فَجَلَسَ اِلَیْهِ فَمَا کَانَ یَرَى أَحَدا اِلاَّ أَعْطَاهُ...  .[2]

        انس مى‏گوید: مالى از بحرین خدمت رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آوردند: فرمود: آن را در مسجد توزیع کنید، و آن بیشترین مالى بود که نزد رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آورده بودند، پس رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله براى نماز [به مسجد] آمد و به آن مال توجهى نکرد. ولى هنگامى که نماز را تمام کرد، آمد و کنار آن نشست و هر کس را مى‏دید مقدارى از آن مال به او مى‏داد.

          3 . حدثنا اسحاق بن أبى‏شیبة عن سفیان عن ابن‏عجلان عن عیاض بن عبداللّه‏ بن سعد، سمع أباسعید الخدرى یقول: دَخَلَ رَجُلٌ المسجد، فَأمَر النَّبِىُّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله أَن یَطْرَحُوا ثِیابا فَطَرحُوا، فَأَمَرَ لَهُ مِنْهَا بِثَوْبَیْنِ ثُمَّ حَثَّ عَلَى الصَّدَقَةِ، فَجَاءَ فَطَرَحَ أَحَدُ الثَوبَیْنِ، فَصَاحَ بِهِ و قَال: خُذْ ثَوبَکَ.[3]

         ابوسعید خدرى مى‏گوید: مردى وارد مسجد شد، پس پیامبر دستور داد لباس‏هایى را بر روى زمین افکنند، چون چنین کردند به آن مرد دستور داد که از میان آنها دو لباس را بردارد، سپس مردم را به صدقه دادن برانگیخت و آن مرد آمد و یکى از دو لباس را بر زمین انداخت، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله او را صدا زد و فرمود: لباست را بردار.



[1] .  سنن ابى‏داود، ج 1 ، ص 375 ، ح 1662 .

[2] .  صحیح البخارى، ج 1 ، ص 108 و ج 4 ، ص 30 و 31 .

[3] .  سنن ابى‏داود، ج 1 ، ص 376 ، ح 1675 .