نمایش صفحات

آداب مسجد

سؤال 25 ـ حاضر شدن با وضو در مسجد چه آثارى دارد؟

مسجد جایگاه عبادت و نیایش به درگاه حق‏تعالى است. ازاین‏رو انسان هرقدر که بتواند باید آماده‏تر و سرزنده دراین مکان مقدس حضور پیدا کند؛ وضو گرفتن براى حضور در مسجد از جمله عوامل آماده شدن است و در متون روایى براى این عمل آثارى ذکر شده است.

1 ـ امام على علیه‏السلام در روایتى مى‏فرماید: «هر کس نیکو وضو بگیرد، سپس به مسجد برود تا زمانى که حدثى از او سر نزده است در حال نماز است».[1] [در روایات دیگر مقصود از حدث، غیبت کردن و یا هرگونه گناه دیگر به شمار آمده است].

2 ـ در روایت دیگرى از امام باقر علیه‏السلام مى‏خوانیم که: «هر کس بدون طهارت و بى‏وضو داخل مسجد بشود، مسجد دشمن اوست».[2]   

 3 ـ امام موسى کاظم علیه‏السلام از پدرش امام صادق علیه‏السلام نقل مى‏کند که فرمود: «کسى که در خانه‏اش نیکو وضوء بگیرد و خود را خوش‏بو کند و سپس با آرامش و وقار از خانه خارج و با رغبت براى شرکت در جماعت مسلمین براى نماز[به مسجد] برود در هر قدمى که برمى‏دارد و بر زمین مى‏گذارد حسنه‏اى برایش نوشته مى‏شود و گناهى از او پاک مى‏گردد و یک درجه بالا مى‏رود».[3]

4 ـ در روایتى هم از رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏خوانیم که خطاب به اطرافیان فرمودند: «آیا مى‏خواهید شما را به چیزى راهنمایى کنم که گناهان را بپوشاند و بر حسنات بیفزاید؟».گفتند: آرى اى رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله حضرت فرمود: «نیکو و خوب وضو بگیرید اگرچه همراه با سختى زیاد باشد و بسیار به مسجد بروید».[4]

 

سؤال 26 ـ آیا پیاده رفتن به مسجد موضوعیت دارد؟

در متون روایى براى پیاده رفتن به مسجد آثارى ذکر شده است که در ذیل اجمالاً به آنها اشاره مى‏کنیم:

1 ـ امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:  کسى که به سوى مسجد گام برمى‏دارد بر هیچ تر و خشکى پا نمى‏گذارد مگر این‏که از زمین اوّل تا هفتم براى او تسبیح مى‏کنند».[5]

2 ـ امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «خداوند متعال به هیچ چیز مثل سکوت و رفتن به سوى خانه‏اش عبادت نشده است».[6]

3 ـ رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «در هر قدمى که به سوى مسجد برمى‏دارید تا هنگامى که به منزل برمى‏گردید ده حسنه برایتان نوشته مى‏شود و ده گناه از شما پاک و ده درجه بر ارزش و اعتبار شما افزوده مى‏گردد».[7]

4 ـ خداوند متعال هنگامى که اراده مى‏کند تا همه اهل زمین را عذاب کند و یک نفر هم استثنا نشود، پس هنگامى که به سالخوردگان مى‏نگرد که براى اقامه نماز به سوى مساجد گام برمى‏دارند و کودکان به آموختن قرآن مى‏پردازند بر همگان رحم مى‏کند و عذاب آنان را به تأخیر مى‏اندازد.[8]

5 ـ امام باقر علیه‏السلام به محمد بن مکندر فرمودند: «آنان را که در تاریکى شب به سوى مسجد مى‏روند به نورى ساطع در قیامت بشارت باد».[9]

6 ـ رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «در قیامت فرمان داده مى‏شود مردانى در آتش افکنده شوند، پس خداوند به مالک دوزخ خطاب مى‏فرماید: به آتش بگو که قدم‏هایشان [پاها] را نسوزاند چون به سوى مسجدها گام برمى‏داشتند».[10]

از مطالعه مجموعه روایاتى که در ارتباط با رفتن به سوى مسجد وارد شده این‏گونه برداشت مى‏شود که پیاده رفتن موضوعیت دارد.

سؤال 27 ـ خواندن چه دعاهایى هنگام ورود و خروج از مسجد سفارش شده است؟

براى ورود و خروج از مسجد دستورات مختلفى در روایات داده شده است:

1 ـ امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «هنگامى که وارد مسجد مى‏شوید، خداوند را ستایش کنید و بر او و پیامبرش درود و ثنا بفرستید».[11]

2 ـ حضرت زهرا علیهاالسلام نقل مى‏کند که: «رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هنگامى‏ که داخل‏مسجد مى‏شد بر پیامبرخدا درود مى‏فرستاد و مى‏گفت: اللَّهُمْ اغْفِرلِىْ ذُنُوبِى وَافْتَحْ لِىْ أبواب رَحْمَتِکَ. خدایا گناهانم را ببخش و درهاى رحمت‏ات را بر من بگشا و هنگامى که از مسجد خارج  ‏شد بر پیامبر درود مى‏فرستاد و مى‏فرمود: اللَّهُمْ اغْفِرلِىْ وَ افتح لى ابواب فضلک. خدایا گناهانم را ببخشاى و درهاى فضل و روزى را بر من بگشا».[12]

3 ـ پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «هنگامى که بنده داخل مسجد مى‏شود بگوید: اعوذ باللّه‏ من الشیطان الرجیم، شیطان مى‏گوید: کمرم شکست و خداوند براى او به این جمله عبادت یک سال را بنویسد و هنگامى که از مسجد خارج مى‏گردد، اگر دوباره تکرار کند، خداوند براى او به هر مویى که در بدن دارد صد حسنه بنویسد و صد درجه او را بالا برد».[13]دعاهاى زیادى براى هنگام ورود و خروج از مسجد ذکر شده که درکتب تفصیلى آمده است.

سؤال 28 ـ آیا ورود و خروج از مسجد دستور خاص در شرع مقدس دارد؟

مقصود از دستور خاص این نیست که اگر خلاف آن صورت گیرد فرد مرتکب گناهى شده است، بلکه منظور آن است که اگر در هنگام ورود و خروج از مسجد براین اساس عمل شود بهتر است، و آثارى دارد؛ در روایات وارد شده است که وجود مقدس نبى مکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هنگامى که وارد مسجد مى شد با پاى راست وارد مى‏شد و مى‏فرمود: «به نام خدا و با توکل بر او و هیچ قدرتى به غیر او نیست و هنگامى که خارج مى‏شد پاى چپش را بیرون مى‏گذاشت و مى‏فرمود: به‏نام خدا پناه مى‏برم به او از شیطان رانده شده و مى‏فرمود: اى على، کسى که داخل مسجد بشود و چنین کند خداوند نمازش را قبول مى‏کند و براى هر رکعتى که نماز گزارده پاداش هزار رکعت را مى‏نویسد و در هنگام خروج اگر آن جمله را بگوید، خداوند گناهانش را بیامرزد و براى هر قدمى که برمى‏دارد درجه‏اى مى‏نویسد و براى او در هر قدمى صد حسنه مى‏نویسد».[14]

شاید به همین دلیل است که امام صادق علیه‏السلام خطاب به پیروان مى‏فرماید: «هنگامى که مى‏خواهى وارد مسجد بشوى، ابتدا پاى راست خود را بگذار و بر پیامبر و آل او درود بفرست و هنگامى که مى‏خواهى خارج شوى پاى چپت را بیرون بگذار و بر پیامبرو آلش درود بفرست».[15]

سؤال 29 ـ نماز تحیت چیست و در چه هنگامى خوانده مى‏شود؟

نماز تحیت؛ نمازى که به هنگام ورود به مسجد و قبل از نشستن مستحب است خوانده شود و دو رکعت مثل نماز صبح است فقط نیت آن نماز تحیت است. در روایتى از رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خطاب به صحابى بزرگ ابوذر غفارى مى‏خوانیم که فرمودند: «اى ابوذر، مسجد تحیتى مخصوص به خود دارد». عرض کردم: تحیت مسجد چیست؟ فرمود: «اینکه دو رکعت نماز به جاى آورى».[16]

در روایت دیگرى از امام على علیه‏السلام نقل شده است که فرمودند: «از جمله حقوق مسجد [برمؤمنان] آن است که [به هنگام ورود به آن] دو رکعت نماز تحیت در آن به جاى آورند».[17]

لازم به ذکر است که چنانچه انسان هنگام ورود و قبل از نشستن در مسجد[که زمان خواندن نماز تحیت است] اقدام به خواند نماز واجب یا قضاى نماز واجب بنماید، از نماز تحیت کفایت مى‏کند.

سؤال 30 ـ مقصود از «زینت» در آیه شریفه «خُذُوا زینتَکُم عند کلِّ مسجدٍ» چیست؟

آیه شریفه مى‏فرماید: «یا بَنى آدم خُذُوا زینَتَکم عِندَ کُلِّ مَسجدٍ».[18] «اى فرزندان آدم! هنگام رفتن به مسجد زینت خود را برگیرید».

آیه زینت کردن را یکى از آداب رفتن به مسجد براى مؤمنان ذکر مى‏کند. مفسّران از جمله علاّمه طباطبائى در ذیل این آیه شریفه مى‏فرماید: «مقصود از به همراه داشتن زینت در تمام مساجد، آن است که انسان هنگام حضور در مسجد، نیکو و پسندیده خود را بیاراید و فرمان خداوند به زینت کردن، در حقیقت،به ‏معناى مطلوب بودن این عمل براى نماز و دیگر عبادات مشابه همچون طواف مى‏باشد و شامل زینت کردن در نمازهاى عید و جماعات یومیه و سایر عبادات نیز مى‏شود».[19]

بنابراین، طبق آیه شریفه، خداوند متعال دوست دارد بندگان او آراسته و مرتّب به خانه وى داخل شوند، که البته از نظر عقلى هم رعایت ادب بندگى این اقتضا را دارد. همچنان که انسان در مهمانى تا حد ممکن آراسته و نیکو حضور پیدا مى‏کند، نیکوست که در حضور معبود و آفریننده خود نیز این‏چنین حضور پیدا کند. روشن است که مراد از «زینت» فقط آراستگى ظاهر نیست و آرایش معنوى، که متناسب با نماز و سایر عبادات باشد، نیز منظور است. از این‏رو، آراسته شدن به زیور فضایل معنوى مانند اخلاص و یاد خدا و خضوع و خشوع نیز از مصادیق مهم زینت در مسجد است. همچنان‏که در منابع دینى ما وارد شده است که ائمّه اطهار علیهم‏السلام ما را به آراستن خود به زیور فضایل معنوى به هنگام ورود به مساجد فرمان داده‏اند:

امام‏على علیه‏السلاممى‏فرمایند: «انّ اللّه‏َ ـ عزّوجلّ ـ أَوحى إلى عِیسى بْن مَرْیم علیهاالسلام: قُل لِلمَلأ مِن بَنى اسرائیلَ لا یَدخلوا بَیْتا مِن بیوتی اِلاّ بِقُلُوبٍ طاهِرَةٍ و أبصارٍ خاشِعَةٍ و اکُفٍّ نقیّةٍ».[20] «خداوند ـ عزّوجلّ ـ به عیسى‏بن مریم وحى نمود که به بنى‏اسرائیل بگو: جز با دل‏هاى پاکیزه و دیدگان خاشع و دستان پاک به هیچ یک از خانه‏هاى من وارد نشوید». از این‏رو، مى‏توان گفت: زینت واقعى براساس روایت مزبور، در سه چیز است:

1 ـ در قلب که از هرگونه شرک و ریا و کژى به دور و آراسته به طهارت و پاکى و خالصى باشد.

2 ـ چشم‏ها به زینت خشوع در مقابل حق آراسته و از خیانت مبّرا باشند.

3 ـ دست‏ها که پاک باشند و از حرام و شبهه اجتناب نمایند.[21]

البته در روایات وارد شده از ائمّه‏اطهار علیهم‏السلام امورى به عنوان مصداق و معناى «زینت» در تفسیر آیه شریفه ذکر شده‏اند. در تفسیر عیّاشى، ذیل آیه شریفه از خیثمه نقل شده است که مى‏گوید: «کانَ الحسنُ بن علىٍّ علیه‏السلام اِذا قامَ الى الصَّلاةِ لَبِسَ أجودَ ثِیابِهِ. فقیل له: یابنَ رسولِ اللّه‏ لِمَ تَلبِسُ أَجْودَ ثیابِکَ؟ فقال علیه‏السلام: اِنَّ اللّه‏َ جمیلٌ یُحبُّ الجمالَ، فاَتجمَّلُ لِربّى و هو یَقولُ: «خُذوا زینَتَکُمْ عِندَ کلِّ مسجدٍ» فَاُحبُّ أن اَلبَسَ أجْوَدَ ثِیابى».[22] «امام حسن علیه‏السلامهر وقت مى‏خواست به نماز بایستد، بهترین لباس‏هاى خود را مى‏پوشید. عرض کردند: اى پسر رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، چرا بهترین لباس‏هاى خود را هنگام نماز مى‏پوشى؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد و مى‏فرماید: زینت خود را به هنگام سجود ـ نماز و مسجد ـ به همراه داشته باشید. من نیز خود را براى پروردگارم زینت مى‏دهم و دوست دارم بهترین لباسم را بپوشم». از دیگر مصادیقى که در تفسیر آیه شریفه ذکر شده، شانه کردن موى سر است. ابى‏بصیر مى‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام درباره آیه شریفه: «خُذوا زینتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجدٍ». سؤال کردم، حضرت در جواب فرمود: «هو المِشطُ عِندَ کلِّ صلاة فریضةٍ و نافلةٍ».[23]

مقصود شانه کردن پیش از هر نماز است، چه واجب باشد و چه مستحب. بنابراین، آنچه از روایات در تفسیر کلمه «زینت» استفاده مى‏شود این است که «زینت» در آیه شریفه، هم شامل آراستگى ظاهرى مى‏شود و هم شامل آراستگى باطنى و درونى. و ذکر مصادیق در روایات از قبیل پوشیدن لباس نیکو یا شانه کردن جنبه تعیینى ندارد، این‏ها از مصادیق زینت هستند. از این‏رو، استفاده کردن هرگونه زینتى که شرعا و یا عرفا نکوهیده نباشد، از قبیل استعمال عطر و بوى خوش در نماز و مسجد، مطلوب و پسندیده است. علاوه برآن، در برخى دیگر از روایات، استفاده از عطر نیز از مصادیق زینت به شمار آمده و آثار و فوایدى نیز براى استعمال آن ذکر شده است.

در روایتى، امام صادق علیه‏السلام نقل مى‏فرماید که امام سجّاد علیه‏السلام در شبى سرد، در حالى که ردا و عمامه‏اى از خز پوشیده و بوى خوش نیز استعمال کرده بودند، به خادم خود برخورد نمودند. خادم عرض کرد: «جُعلتُ فِداک!فى مثلِ هذهِ الساعةِ على هذه الهیئةِ الى أین؟». «فدایت شوم! در این ساعت از شب با این هیأت و قیافه نیکو به کجا مى‏روید؟». امام سجّاد علیه‏السلام در جواب فرمود: «الى مسجدِ جدّى رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله».[24] «به مسجد جدم پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏روم».

بنابراین، نه تنها در سیره پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و اهل‏بیت علیهم‏السلام استفاده بسیار از عطر را مى‏بینیم، بلکه براى کسى که در نماز از آن استفاده کند فضایلى هم ذکر شده است. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «صلاةٌ متطیّبٌ أفضلُ مِن سبعینِ صلاةٍ بغیرٍ طیب».[25] «نمازى که با بوى خوش خوانده شود فضیلتش از هفتاد نماز در حالت عادى بالاتر است».

در پایان این بحث، به دو اثر از آثار پاکیزگى و استعمال بوى خوش اشاره مى‏کنیم:

1 ـ در روایتى از مولاى متقیان امام على علیه‏السلام وارده شده است: «النظیفُ مِن الثیابِ یُذهبُ الهمَّ والحَزَنَ و هُوَ طَهُورٌ لِلصَّلاةِ».[26] «استفاده از لباس‏هاى پاکیزه و تمیز غم و اندوه را از بین مى‏برد و براى نماز خواندن هم پسندیده‏تر است».

بنابراین، از جمله آثار پاکیزگى از بین رفتن غم و اندوه روحى است.

2 ـ امام صادق علیه‏السلام از نبى اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل مى‏کند که فرمود: «الطیّبُ یَشُدُّ الْقَلْبَ».«بوى خوش قلب را قوى و مقاوم مى‏کند».

آثار دیگرى نیز در روایات ذکر شده که به دلیل طولانى شدن پاسخ، از ذکر آن‏ها خوددارى مى‏کنیم.

سؤال 31 ـ سلام کردن به مؤمنان حاضر در مسجد چه حکمى دارد؟

به‏طور کلى، سلام کردن در شریعت مقدّس اسلام از جمله مستحباتى است که در اخبار و روایات بسیار بر آن تأکید شده و آثار و ثواب‏هایى براى آن ذکر گردیده است، بخصوص براى کسى که در سلام کردن به دیگران بر آن‏ها پیشى بگیرد. ولى باید توجه داشت که سلام کردن هنگام ورود به هر مکانى و از جمله مسجد مستحب است، اما در روایات از سلام کردن به شخص نمازگزار نهى شده است. شاید به این دلیل که پرداختن به جواب سلام از سوى نمازگزار، او را از توجه به نماز خویش بازمى‏دارد و شاید به همین دلیل است که فقها فتوا مى‏دهند: «در حال نماز، انسان نباید به دیگرى سلام کند».[27] امام صادق علیه‏السلام از پدرش نقل مى‏کند که فرمود: «لاتُسلِّموا على المُصلّى و ذلکَ لأنَّ المُصلّى لایَستطیع أن یَردَّ السلامَ لأنَّ التسلیمَ مِن المسلمِ تطوّعٌ و الردُّ فریضةٌ».[28] «به نمازگزار سلام نکنید؛ زیرا نمازگزار نمى‏تواند سلام را پاسخ دهد؛ چون سلام کردن مستحب است، ولى جواب آن واجب است». پس شایسته است که انسان هنگام ورود به مسجد در صورتى که مؤمنان مشغول بجاى آوردن نماز هستند، از سلام کردن خوددارى کند، ولى اگر گروهى از مؤمنان در قسمتى از مسجد، در حال نماز نیستند، مستحب است به آنان سلام کند. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «کنتُ أسمعُ أبى یقولُ اِذا دخلتَ المسجدَ الحرامَ و القومُ یُصلّونَ فلا تُسلّم علیهم و سلّم علىَ النبىّ ثُمّ اقبل على صلاتِکَ و اِذا دخلتَ على قومٍ جُلوسٍ یتحدَّثون فَسَلِّم عَلیهم».[29] «شنیدم پدرم امام باقر علیه‏السلام مى‏فرمود: هنگامى که به مسجدالحرام داخل شدى و مردم در حال بجاى آوردن نماز بودند، به آنان سلام نکن، بلکه بر پیامبر سلام و درود بفرست و به نماز مشغول شو. ولى اگر بر جمعى وارد شدى که مشغول سخن گفتن هستند، بر آنان سلام کن».

ممکن است سؤال شود: چنانچه شخصى وارد مسجد شد و به نمازگزار سلام کرد و او جواب سلام را نداد، نمازش چه حکمى دارد؟ در پاسخ به ‏این سؤال مسئله‏اى از توضیح ‏المسائل حضرت‏ امام ‏خمینى قدس‏سره را عینا ذکر مى‏کنیم: «اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، معصیت کرده، ولى نمازش صحیح است.»[30]

سؤال: اگر کسى به انسان در حال نماز سلام کرد، به چه کیفیتى باید پاسخ داد؟

جواب: حضرت امام و دیگر فقها در پاسخ به این سؤال مى‏فرمایند: «و اگر دیگرى به او سلام کند، باید طورى جواب دهد که سلام مقدّم باشد؛ مثلاً، بگوید: «السلام علیکم» یا «سلامٌ علیکم» و نباید «علیکم السلام» بگوید.[31]

سؤال: اگر کسى به گروهى سلام کند و بگوید: «السلام علیکم جمیعا» و یکى از آنان مشغول نماز باشد، آیا بر او هم واجب است جواب سلام را بدهد، حتى اگر دیگران جواب سلام را داده باشند؟

جواب: اگر کس دیگرى جواب آن را بدهد، نمازگزار اقدام به جواب گفتن نکند.[32]

سؤال 32 ـ چرا در روایات بر «افروختن چراغ» در مسجد سفارش شده است؟

مسجد محل عبادت و نور الهى است و مؤمن هنگام نیایش و راز و نیاز با خداوند، خانه دلش به نور معرفت الهى روشن مى‏شود. شاید به همین دلیل است که در روایات سفارش شده است: مساجد را تاریک و ظلمانى رها نکنید و خانه خدا را با افروختن چراغ، نورانى نگه دارید. شیخ صدوق قدس‏سره از پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل مى‏کند که فرمود: «مَن أَسْرَجَ فى مَسْجدٍ مِن مَساجدِ اللّه‏ِ سراجا لم تَزَل المَلائکةُ و حَمَلةُ العرش یَسْتَغْفِرُونَ لَه مادامَ فی ذلکَ المَسْجِدِ ضوءٌ مِن السّراجِ».[33] «هر کس که چراغى را در یکى از مساجد برافروزد تا آن‏گاه که نورى از این چراغ در مسجد برافروخته باشد، فرشتگان و حاملان عرش الهى براى افروزنده آن استغفار مى‏کنند». همان‏گونه که از روایت استفاده مى‏شود، شاید بتوان مقصود از این حدیث را به مطلق کار نیک و پربرکت معنا کرد؛ یعنى هر تلاش و فعالیت مؤثر و عام‏المنفعه که در جهت حفظ و حراست از خانه خدا و روشن نگه‏داشتن نور الهى صورت پذیرد مقبول و مأجور درگاه الهى است. روشن است که امروزه با زدن یک کلید، خانه خدا و مسجد روشن مى‏شود، ولى آیا آثار و ثواب‏هاى روشن کردن خانه خدا براى کسى است که این کلید را مى‏زند؟ قطعا چنین نیست و مقصود روایت کسانى هستند که هزینه‏هاى جارى در مساجد را به عهده گرفته‏اند و پرداخت مى‏نمایند. اگرچه آن دسته از افراد هم که به هنگام فرا رسیدن شب با حضور در مسجد و زدن یک کلید خانه خدا را روشن مى‏کنند بى‏اجر نیستند و قطعا ثواب و پاداشى نزد خداوند دارد. ولى آثار و ثواب‏هاى بسیارى که در این باره در روایات نقل شده (و در ضمن سؤال مستقلى به آن‏ها اشاره خواهیم کرد) فقط شامل این دسته از افراد نمى‏شود، بلکه مقصود کسانى هستند که بار هزینه‏هاى مسجد را به دوش مى‏کشند.

سؤال 33 ـ چه آثار و ثواب‏هایى براى افرادى که خانه خدا را روشن نگه مى‏دارند، در روایات ذکر شده است؟

در روایات و منابع اسلامى، آثار و پاداش‏هایى براى این افراد ذکر شده است که در ذیل، به اختصار به آن‏ها اشاره مى‏کنیم:

1 ـ بخشیده شدن گناهان: پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «مَن أدخَل لَیْلةً واحدةً سراجا فِى المَسْجِدِ غَفَراللّه‏ُ له ذُنُوبَ سَبْعینَ سنةٍ».[34] «هر کس که در یک شب چراغى را در مسجد برافروزد، خداوند گناهان هفتاد سال او را مى‏آمرزد».از قید «لیلةً واحدةً» در روایت استفاده مى‏شود که افراد هرچند با امکانات محدود و کم، حق مشارکت در امور و هزینه‏هاى مسجد را دارند تا هیچ کس از این عبادت بزرگ محروم نگردد.

2 ـ برخوردارى از ثواب‏هاى انبیا: در ادامه حدیث مزبور آمده است که اگر افروختن چراغ در مسجد بیش از یک شب باشد، در برابر هر شبى خداوند متعال ثوابى را که به یکى از پیامبران خویش مى‏دهد به وى عطا مى‏کند: و اگر چراغ افروختن مسجد به ده شب رسید، کسى نمى‏تواند پاداشى را که او نزد خدا دارد، توصیف کند. «و اِن زادَ على لیلةٍ واحدةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لیلةٍ یَزیدُ ثَوابُ نَبِىٍّ فِاذا تَمَّ عشرَ لیالٍ لایَصِفُ الواصِفُونَ ما لَهُ عِنداللّه‏ِ مِن الثوابِ».[35]

3 ـ حرام شدن آتش جهنم: در روایت مذکور وارد شده است که از دیگر آثار روشن نگه‏داشتن مسجد و خانه خدا، حرام شدن آتش بر بدن فردى است که خانه خدا را روشن نگه داشته است: «فاِذا تَمَّ الشَّهرُ حَرَّم اللّه‏ُ جَسَدهُ عَلى النّار».[36] «اگر روشن نگه داشتن مسجد توسط فردى به یک ماه رسید، خداوند متعال بدن او را بر آتش حرام مى‏کند».

4 ـ روشنایى قبر: از دیگر آثار روشن نگه داشتن مساجد، روشنایى قبر در عالم برزخ است. در حدیثى که منسوب به پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله است، وارد شده که حضرت فرمودند: در شب معراج، دیدم که بر در ششم بهشت نوشته شده بود: «مَن اَحبَّ أن لا یَظلَم لَحدهُ فلینوِّرِ المساجدَ».[37] «هر کس که دوست دارد قبرش تاریک نباشد، مساجد را روشن نگه دارد».

سؤال 34 ـ آیا صحبت کردن درباره امور دنیوى و بلند کردن صدا در مسجد جایز است؟

مسجد خانه خدا به شمار مى‏آید و از جایگاه و عظمت خاصى برخوردار است و هدف از بناى آن عبادت کردن و تقرّب به خداى متعال است. به‏همین دلیل، در احادیث و منابع روایى، از صحبت کردن در باره امور دنیوى و بلند کردن صدا در آن نهى شده است. در روایتى که از امام على علیه‏السلام نقل شده است، فرمودند: «یأتی فی آخِر الزَّمانَ قومٌ یأتونَ المَساجِدَ فَیَقْعُدونَ حلقا ذِکرهُمُ الدُّنیا وَ حُبُّ الدُّنیا لاتُجالسُوهم فَلَیْسَ لِلّهِ فِیهم حاجَةٌ».[38] در آخرالزمان، مردمى یافت مى‏شوند که در مساجد حضور مى‏یابند و تشکیل جلسه مى‏دهند و از دنیا و دوستى دنیا سخن مى‏گویند. با چنین افرادى همنشینى نکنید که خداوند آنان را به حال خود رها کرده و کارى به آن‏ها ندارد.

همچنین از بلند کردن صدا در مسجد نهى شده است. ابوذر غفارى از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پرسید: اى رسول خدا، مساجد را چگونه باید آباد کرد؟ پیامبر فرمودند: «لاتُرفعُ الأصواتُ فیها و لایُخاضُ فیها بِالباطلِ و لایُشْتَرى فیها و لایُباع و اتْرُکِ اللَّغْوَ ما دُمْتَ فیها. فأِن لَمْ تَفْعَلْ فَلا تَلُومَنَّ یَوْمَ القِیامَة الاّ نَفْسَکَ».[39] «آباد کردن مسجد به این است که صدا در آن بلند نشود، گفت‏وگوهاى باطل و بیهوده در آن صورت نگیرند و از خرید و فروش در مسجد خوددارى شود و تا وقتى که در مسجد هستى از سخنان بیهوده بپرهیز! و اگر این امور را رعایت نکردى در روز قیامت کسى جز خودت را مورد ملامت و سرزنش قرار مده». حضرت در روایت دیگرى، بلند کردن صدا در مسجد را از نشانه‏هاى نزول بلا بر امّت مى‏شمارند و مى‏فرمایند: «اِذا فَعَلتْ اُمّتى خَمْسَ عشرةَ خصلةً حلّ بها البلاءُ. قیل: یا رسول اللّه‏ و ما هِىَ؟ قال: و ارْتَفَعَتَ الأصواتُ فِى المَساجِدِ».[40]«هنگامى که پانزده خصلت در میان امّت من رایج شود بلا بر آنان نازل خواهد شد؛ از جمله این خصلت‏ها، بلند کردن صدا در مساجد است». البته معلوم است که گفتن اذان با صداى بلند و قرائت قرآن از موارد استثناست؛ چرا که در روایات متعددى بر بلند گفتن اذان تأکید شده است؛ از جمله در روایتى از امام صادق علیه‏السلام نقل شده است که فرمودند: «اِذا اذنتَ فلا تُخفینَّ صوتَکَ فانَّ اللّه‏َ یأجُرکَ مدّ صوتَکَ فیه».[41] «هنگامى که اذان مى‏گویى، صدایت را کوتاه مکن؛ چرا که خداوند به میزان بلند کردن صدا ـ و کشیدن آن ـ به تو پاداش مى‏دهد».

اما در قرائت قرآن کریم، علاوه بر رعایت میزان متعارف صدا، به‏گونه‏اى که با خضوع و خشوع منافات نداشته باشد، باید حال دیگران را هم رعایت کرد تا مبادا قرائت قرآن با صداى بلند، مایه تشویش و یا حواس‏پرتى دیگران شود.

سؤال 35 ـ آیا خوابیدن در مسجد جایز است؟

در ارتباط با خوابیدن در مسجد سه دسته روایات داریم:

1 ـ دسته‏ى اول روایاتى هستند که خوابیدن در مساجد را جایز مى‏دانند. معاویه بن وهب مى‏گوید: از اما صادق علیه‏السلام درباره‏ى خوابیدن در مسجد الحرام و مسجدالرسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله سؤال کردم؟ حضرت فرمود: «بله [اگر در مسجد نخوابند] پس مردم در کجا بخوابند».[42]

2 ـ دسته‏ى دوم روایاتى هستند که از خوابیدن در همه مساجد منع مى‏کنند. در روایاتى وارد شده است که هر کس بدون عذر در مسجد بخوابد خداوند او را به دردى که دوا ندارد مبتلا مى‏نماید.[43] برخى از روایات هم از خوابیدن در مسجدالحرام و مسجد النبى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله منع مى‏کنند ولى در سایر مساجد را جایز مى‏دانند.[44]

3 ـ دسته‏ى سوم؛ روایاتى هستند که خوابیدن در مسجد را براى مساکین و افراد بى‏پناه جایز مى‏دانند، در روایات متعددى از متون روایى شیعه و اهل‏سنت مى‏خوانیم که: «مساکین و افراد بینوا در زمان رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در مسجد مى‏خوابیدند».[45]

فقهاى شیعه در جمع بین روایات و با توجه به جایگاه خاص مسجد که ویژه عبادت و نیایش به درگاه خداوند متعال است خوابیدن در مسجد را مکروه مى‏دانند. شاید در جمع بین روایات بهتر است بگوییم؛ در صورت عذر خوابیدن در مسجد به شکلى که مانع عبادت سایر مؤمنین نگردد اشکالى ندارد ولى در غیر این صورت جایز نیست.

سؤال 36 ـ آیا تکدّى و تقاضاى کمک از دیگران در مسجد جایز است؟

به‏طور کلى، تکدّى و تقاضاى کمک از دیگران عملى ناپسند و مذموم است. متأسفانه حتى گاهى مشاهده مى‏شود که برخى افراد با وجود بى‏نیازى، با زیر پاگذاشتن شخصیت و حرمت انسانى، به این کار عادت کرده، آن را به نوعى «شغل» خود قرار داده‏اند! در ناپسندى تکّدى، همین بس که در صورت احتیاج هم در روایات از آن نهى شده است. امام باقر علیه‏السلام در مقام نکوهش این عمل، خطاب به محمّد بن مسلم مى‏فرمایند: «یا محمّد، لو یَعلمُ السائلُ ما فى المسألةِ مَا سَألَ أحدٌ أحدا و لَو یَعلمُ المُعطى ما فِى العطیة ما ردَّ أحدٌ أحدا».[46] «اى محمّد! کسى که از دیگرى درخواست کمک مى‏کند، اگر مى‏دانست که سؤال کردن چه آثار زیان‏بارى به‏دنبال دارد، هرگز سؤال نمى‏کرد. و اگر آنکه چیزى به سائل مى‏دهد، مى‏دانست که عمل او چه پاداشى دارد هیچ‏گاه سائلى را رد نمى‏کرد». آن‏گاه امام باقر علیه‏السلامفرمودند: اى محمّد! کسى که در حال بى‏نیازى، از مردم تکدّى مى‏کند، روز قیامت در حالى که گوشتى بر صورت ندارد، خداوند متعال را ملاقات مى‏کند.

تکدّى و درخواست سؤال در مجالس و به طور آشکار، در همه مکان‏ها مورد نهى قرار گرفته است. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمایند: «قال رسول‏اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا تَسألُوا اُمّتی فی مَجالِسُها فَتَبْخَلُوها».[47]«رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: از امّت من در میان مجالس و اجتماعات تقاضاى کمک نکنید. این کار باعث مى‏شود که آنان را (در صورتى که چیزى به شما ندهند) بخیل بشمرید».

برخى از دیگر روایات، به کتمان حاجت سفارش مى‏کنند. بنابراین،کراهت تکدّى در صورت احتیاج و حرمت آن در صورت بى‏نیازى اختصاص به مسجد ندارد. البته چنانچه افراد نیکوکار، هر از گاهى براى مصارف خیر و کمک به مستمندانى که خود مى‏شناسند، اقدام به جمع‏آورى بخشش‏ها و انفاقات مؤمنان بکنند، کراهتى ندارد؛ زیرا بر این عمل، عنوان کمک و تعاون بر «برّ و تقوا» صادق است و نه تکدّى و سؤال.

سؤال 37 ـ آیا مى‏توان از مساجدى که دو درب دارند به عنوان گذرگاه استفاده کرد؟

انسان نباید از مساجدى که داراى دو درب هستند، براى انجام کارهاى روزانه استفاده کند؛ زیرا این کار عظمت و قداست مسجد را تا حد کوچه و خیابان تنزّل مى‏دهد. امام صادق علیه‏السلام از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل مى‏کنند که حضرت فرمودند: «لاتَجعلُوا المساجدَ طُرقا حتّى تُصَلُّوا فیها رَکْعَتَینِ».[48] «مساجد را گذرگاه و محل عبور خود قرار ندهید، مگر اینکه دو رکعت نماز در آن‏ها بجاى آورید».

از برخى احادیث دیگر، استفاده مى‏شود که یکى از کارهاى ناپسند مردم در آخرالزمان، گذرگاه قرار دادن مساجد است؛[49] مساجد را راه عبور خود قرار مى‏دهند. بنابراین، انسان باید از گذرگاه قرار دادن مساجد خوددارى کند، مگر اینکه هرگاه از مسجد عبور کرد دو رکعت نماز در آن بجاى آورد که در این صورت، رفع کراهت مى‏شود.

سؤال 38 ـ خارج شدن با عجله از مسجد چه توابعى دارد؟

در فرهنگ اسلامى از تعجیل و عجله کردن در هر کارى، [غیر از امورخیر که دستور مستقیم سرعت گرفتن مؤمنان بر یکدیگر در آن سفارش شده است «فاستبقوا الخیرات»] نهى شده است و داشتن صبر و حوصله در زندگى و انجام کارها و امور از صفات مؤمنین به شمار آمده است. براى مسجد رفتن هم سفارش شده است که جزء اولین کسانى باشید که به مسجد مى‏روید و براى خروج جزء آخرین افراد باشید و چنانچه به هنگام خروج و براى خروج از مسجد عجله کنید به تعبیر روایات گرفتار فقر و ندارى خواهید شد وجود مقدس رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهمى‏فرماید: بیست خصلت موجب پیدایش فقر است و از آن جمله است: «و تَعْجِیل الخُرُوجِ مِنَ الْمَسْجِدِ».[50] «عجله کردن به هنگام خارج شدن از مسجد».


[1]بحارالأنوار:  ج 77 ، ص 237 .

[2]جامع الاخبار:  ص 70 .

[3]بحارالأنوار:  ج 85 ، صص 99 ـ 98 .

[4]وسائل الشیعة:  ج 1 ، ص 380 ، ح 1006 .

[5]تهذیب الاحکام:  ج 3 ، ص 255 ، ح 26 .

[6]وسائل الشیعة:  ج 5 ، ص 200 ، ح 6327 .

[7] .  همان: ج 5 ، ص 201 ، ح 6328 .

[8] .  همان: ج 5 ، ص 198 ، ح 6322 .

[9]بحارالأنوار:  ج 80 ، ص 382 ، ح 52 .

[10] .  همان: ج 8 ، ص 325 .

[11]تهذیب الاحکام:  ج 2 ، ص 65 ، ح 1 .

[12]الأمالى الطوسى:  ص 401 .

[13]بحارالأنوار:  ج 81 ، ص 23 .

[14]جامع الأخبار:  ص 68 .

[15]بحارالأنوار:  ج 81 ، ص 23 ، ح 13 .

[16]وسائل الشیعة:  ج 5 ، ص 247 ، ح 6461 .

[17]دعائم الاسلام:  ج 1 ، ص 150 .

[18] . اعراف:  31 .

[19]المیزان:  ج 8 ، ص 79 .

[20]الخصال:  ج 1 ، ص 337 .

[21]سیماى مسجد:  ج 1 ، ص 359 ـ 360 .

[22]تفسیر عیّاشى:  ج 2 ، ص 14 .

[23] .  همان: ص 13 .

[24]اصول کافى:  ج 6 ، ص 517 ، ح 5 .

[25] .  همان: ص 510 ، باب «الطیب»، ح 7 .

[26] .  همان: ص 444 ، حدیث 14 از باب «اللباس».

[27]توضیح المسائل: مسئله 1137 .

[28] . الخصال:  ج 2 ، ص 484 .

[29]قرب الأسناد: ص 45 .

[30]توضیح المسائل: مسئله 1142 .

[31] .  همان: مسئله  1137 .

[32]أجوبة الأستفتائات: س 513 .

[33]من لایحضره الفقیه: ج 1 ، ص 238 ، ح 716 / تهذیب‏الاحکام: ج 3 ، ص 261 .

[34]جامع الأخبار:  ص 71 .

[35] .  همان.

[36] .  همان.

[37]مستدرک الوسائل:  ج 3 ، ص 385 ، باب 24 ، حدیث دوم.

[38]مجموعة ورّام: ج 1 ، ص 69 .

[39] .  همان: ج 2 ، ص 61 .

[40]الخصال:  ج 2 ، ص 501 ـ 502 .

[41]تهذیب الاحکام: ج 2 ، ص 58 ، ح 45 باب «الأذان و الأقامة».

[42]الکافى:  ج 3 ، ص 369 ، ح 10 .

[43]جامع الأخبار:  ص 70 .

[44]الکافى:  ج 3 ، ص 370 ، ح 11 .

[45]قرب الاسناد:  ص 69 .

[46]اصول کافى: ج 4 ، ص 20 .

[47] .  همان: ج 4 ، ص 48 ـ 47 .

[48] .  همان: ج 4 ، ص 3 ، ح 4968 .

[49]روضه‏الواعظین:  ج 2 ، ص 338 .

[50]مستدرک الوسائل: ج 3 ، ص 446 ، ح 3958 .