اخبار

روز سوم/ مسجد جلوه‌ی اراده‌ی مردم در عمران خانه‌ی خدا

ایجاد انگیزه
خداوند تبارک و تعالی در دو آیه از قرآن تعبیر باقیات الصالحات را آورده است. یک‌بار می‌فرماید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً»  و در جای دیگری می‌فرماید: «وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا».  باقیات الصالحات به معنای کارهای نیکِ ماندگار است. کارهای ماندگاری که دلیل ماندگاری آنها را خداوند متعال این‌گونه بیان فرموده است: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ».  چون خدا ماندگار است، کارهایی که برای او انجام می شود نزد او به یادگار خواهد بود؛ بنابراین ماندگار خواهد ماند. باقیات الصالحات کدام اعمال هستند؟ در روایات گوناگون مصداق‌هایی برای باقیات الصالحات ذکر شده است؛ مثل فرزند صالح، اذکار، نماز شب و غیره. اما مفسران گوناگون به تصریح و کنایه، هر عمل خوب را باقیات الصالحات نامیده‌اند. یکی از باقیات الصالحات، ساختن مسجد است. کار نیک ماندگاری که با سیر در تاریخ پرفراز و نشیب بشر و در برهه‌های مختلف تاریخی می‌توان اهمیت و ارزش آن را به خوبی مشاهده کرد.

اقناع اندیشه
در قرآن کریم به کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند،  فرمان داده شده که به الگوها و اسوه‌های حسنه اقتدا کنند. قرآن کریم چه کسانی را به عنوان الگو به ما معرفی می‌کند؟ در جایی از ابراهیم به عنوان الگو و اسوه یاد می‌کند و می‌فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ».  در جای دیگری رسول خدا را الگو و اسوه حسنه می‌داند و می‌فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة».
یکی از ویژگی‌‌های مشترکی که در این دو پیامبر وجود داشته، مبادرت ایشان به تعمیر و ساخت مسجد بوده است. این ویژگی در بسیاری از پیامبران الهی به چشم می‌خورد؛ چنان‌که در برخی از روایات بیان شده است که آدم (علی نبینا و آله علیه السلام) برای اولین بار اقدام به ساخت مسجد کرد و خانه کعبه و مسجد کوفه به دست ایشان احداث شد و نوح (علی نبینا و آله علیه السلام) نیز مسجد کوفه را تعمیر و بازسازی کرد.  اما در خصوص ساخت عمران و مسجد به دست این دو پیامبر ـ که قرآن در الگو و اسوه بودن ایشان به نام تصریح دارد ـ قرآن کریم نیز آیاتی را ذکر کرده است.
ابراهیم پس از موفقیت در امتحانات الهی، مأمور می‌شود که با همکاری و همیاری فرزندش حضرت اسماعیل (ع) و ارشاد و راهنمایی جبرئیل (ع) چیدن دیوار کعبه را آغاز کند. او در بیست و هفتم ذیقعده بنای کعبه را تکمیل و سپس حجرالاسود را که از سنگ‌های بهشتی است، بر دیواره آن نصب می‌کند.  قرآن این جریان را ضمن آیات 125 تا 127 بقره این‌گونه بیان فرموده است: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (125) وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى‏ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (126) وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (127)».  نکته بسیار جالب اینجاست که ابراهیم زمانی به انجام این مهم امر می‌شود که از امتحانات الهی سربلند بیرون آمده و به مقام امامت رسیده است. شاید بتوان از این آیات اهمیت و ارزش مسجدسازی و عمران خانه خدا را فهمید. نکته‌ای که باز هم قرآن کریم در جای دیگری به تصریح آن را بیان کرده و می فرماید: «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ‏ آمَنَ‏ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى‏ أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدینَ».  می‌دانید چه کسانی می‌توانند عمران و آبادی مسجد را به عهده بگیرند؟ مساجد خدا را تنها کسانى آباد مى‏کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده‏ اند. بنابراین این‌گونه نیست که هر کس توفیق انجام این وظیفه را پیدا کند.
اولین کسی که در اسلام اقدام به ساخت مسجد می‌کند، خود رسول خداست. فشارها و تهدیدها به اوج خود رسیده و دیگر در مکه برای رسول خدا جایی نبود. باید موقتاً به مکان دیگری می‌رفت تا در فرصت مناسب و با عِدّه و عُدّه بیشتری بازگردد و کار را یکسره کند. ایشان شبانه مکه را به مقصد یثرب ترک می‌کند. اندکی مانده به مدینه در میان طایفه بنی عمرو‌بن عوف، منتظر علی و خانواده‌اش می‌شود. پیش از حضرت عده دیگری از مسلمان‌ها، از مکه به نیت یثرب گریخته و در آنجا سکنی گزیده بودند. پیامبر در اوج مبارزات خود و در مدتی که در این مکان یعنی قُبا به سر می برد تصمیم به ساخت مسجد می‌گیرد. مسجدی که آن‌چنان دارای مقام است که در شأن آن آیه‌ای نازل می‌شود. آیه‌ای که باعث می‌شود تا مسلمانان از آن تاریخ  به بعد مسجد قبا را با نام مسجد تقوی یاد کنند. قرآن در این باره می‌فرماید: «لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ».
پس از پایان مسجد قبا، رسول خدا در میان غریو شادی مسلمانانی که چون خودِ ایشان مکه را به نیت یثرب‌، ترک گفته بودند وارد یثرب می‌شود. یثربی که چندی بعد با نام مدینه النبی شناخته می‌شود. اولین اقدام نبی اکرم پس از اسکان در منزل ابوایوب انصاری، احداث مسجدی است که دیوارها و پایه‌های آن از خشت خام و سقف آن از شاخه‌های خرما است. مسلمانان هم‌دوش پیامبر اقدام به احداث مسجدی می‌کنند که تا سالیان دراز به عنوان مهمترین مرکز اجتماعی جامعه اسلامی شناخته می‌شود. مسجد‌النبی نه فقط محلی برای اعتکاف و عبادت که جایی برای اجتماع مسلمانان به هنگام مشورت و کلاس درسی برای آموزش‌های دینی و اعتقادی محسوب می‌شود.
رهبر انقلاب داستان بناء این مسجد را این‌گونه روایت می‌کنند: جلوِ خانه‏ى ابى ایّوب انصارى، زمینِ افتاده‏اى بود. [پیامبر] فرمود این زمین مال کیست؟ گفتند متعلّق به دو بچه‏ى یتیم است. پول از کیسه‏ى خود داد و آن زمین را خرید. بعد فرمود در این زمین مسجد مى‏سازیم؛ یعنى یک مرکز سیاسى، عبادى، اجتماعى و حکومتى؛ یعنى مرکز تجمّع مردم. جایى به عنوان مرکزیّت لازم بود؛ لذا شروع به ساختن مسجد کردند. زمین مسجد را با پول خود خرید. وقتى بنا شد مسجد بسازند، خود پیغمبر جزو اوّلین کسان یا اوّلین کسى بود که آمد بیل را به دست گرفت و شروع به کندنِ پى مسجد کرد؛ نه به عنوان یک کار تشریفاتى، بلکه واقعاً شروع به کار کرد و عرق ریخت. طورى کار کرد که بعضى از کسانى که کنارى نشسته بودند، گفتند ما بنشینیم و پیغمبر این‏طور کار کند!؟ پس ما هم مى‏رویم کار مى‏کنیم؛ لذا آمدند و مسجد را در مدت کوتاهى ساختند.
اما در اینجا لازم است یکی دیگر از تعمیرات مسجد که به دست پیامبر صورت گرفت و برای امروز ما بسیار درس‌آموز است، مرور کنیم. مقدمتاً باید عرض کرد که عمران و آبادانی همیشه به معنای سنگ روی سنگ گذاردن و خشت و چوب به هم پیوند دادن نیست. عمارت در مقابل خرابی قرار دارد و چنان‌که راغب در مفردات می‌گوید منظور از عمارت گاهی حفظ بنا می باشد.  حال این حفظ گاهی مربوط به ساختمان و جسم مسجد است و گاهی مربوط به معنا و روح مسجد مربوط می‌شود.
این واقعه‌ی درس‌آموز مربوط به سال نهم هجری است. خبر آتش گرفتن مسجدی به سرعت در شهر مدینه پیچید. این خبر موج نگرانی در مردم ایجاد کرد؛ اما این نگرانی وقتی دوچندان شد که مردم شنیدند رسول خدا دستور به آتش زدن مسجد داده است. رسول خدا که خود در سخنان گوناگون مسلمانان را تشویق به احداث مسجد می‌نمود و حتی برای نشان دادن ارزش این کار خود اقدام به ساخت مسجد نموده بود، حالا فرمان داده بود مسجدی را آتش بزنند. چرا؟
داستان مربوط می شود به زمانی که گروهی از افراد به ظاهر مسلمان اجازه ساخت مسجدی را از رسول خدا گرفتند. به این بهانه که به ما اجازه دهید مسجدی در میان قبیله بنی‌سالم، نزدیک مسجد قبا بسازیم تا افراد ناتوان و بیمار و پیران ازکارافتاده در آن عبادات خود را انجام دهند و در شب‌های بارانی که گروهی از مردم توانایی آمدن به مسجد شما را ندارند، فریضه‌ی نماز را آن‌جا انجام دهند. پیامبر که با گروهی از مسلمانان عازم جنگ تبوک بودند، به آن‌ها مجوز ساخت داد. پس از بازگشت پیامبر از تبوک، آن‌ها مجدداً نزد پیامبر آمده و تقاضا کردند که خود پیامبر با اقامه نماز در این مسجد آن را افتتاح کند. اینجا بود که پیش از ورود رسول خدا به دروازه‌های مسجد، فرشته‌ی وحی نازل گشت و آیات 107 تا 110 سوره‌ی توبه را بر پیامبر نازل کرد و پرده از اسرار کار این منافقان برداشت. قرآن در این ‌باره می‌فرماید: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ (107) لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ (108)».
نقل شده است که رسول خدا عاصم بن عوف عجلانی و مالک بن دخشم را که از قبیله‌ی بنی عمرو بن عوف بود، فرستاد و به ایشان فرمود: به این مسجد که مردمی ظالم آن را ساخته‌اند بروید و خرابش نموده آن را آتش بزنید. در روایت دیگری آمده که پیامبر، عمار یاسر و یکی دیگر از یاران خویش را فرستاد و آن دو، آن مسجد را آتش زدند. سپس دستور داد تا جای آن را خاکروبه‌دان نموده، کثافات محل را در آن‌جا بریزند. این برای ما امروز ما بسیار درس‌آموز است. نباید فکر کنیم که اگر مسجدی از لحاظ ظاهری و بافت و بنا زیبا ساخته شد همه چیز تمام است. مسجد روح دارد و روح مسجد توحید است. اگر مسجد روح توحید نداشته باشد هیچ فرقی با دیگر ساختمان‌ها ندارد بلکه از آن جهت که مردم را منحرف می‌کند باید تخریب و سوزانده شود.

تحریک احساسات
بنابراین نباید ظاهربین بود و باید باطن هر عملی را دید. مؤمن تیزبین است، عمق قضیه را می‌بیند. همین است که اصحاب سیدالشهداء به وضو گرفتن و نماز خواندن سپاه بنی‌امیه توجه نمی‌کردند. آنها نگاهشان به امام بود و او را معنا و مفهوم نماز و دعا می‌دانستند. به همین دلیل تا آخرین قطره خون در راه حفظ جان او ایستادند؛ تا جایی که امام نگاه کرد دید تنهای تنها شده است. همه رفته‌اند و هیچ یار دیگری برای او نمانده است.

 

مسجد جلوه‌ی اراده‌ی مردم در عمران خانه‌ی خدامسجد جلوه‌ی اراده‌ی مردم در عمران خانه‌ی خدا

۲۱ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۵۴

اظهار نظر

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید