به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، مسجد ایده؛ محقق شدن تربیت اسلامی، مسئلهای است که تنها با آموزش صرف در نهادهای آموزشی اتفاق نمیافتد بلکه نیازمند برخورداری فرزند و دانشآموز از روح و فرهنگ اصیل دینی است و این مهم جز با پیوند مسجد و مدرسه حاصل نمیآید. در این رابطه شاید یک مسئله مهم تعارض موجود در شیوههای تربیتی مدارس با مساجد باشد.
یک راهکار مناسب برای حل این تعارض، علاوه بر تحکیم روز افزون رابطه با مسجد، تنظیم کتاب درسی فرهنگ مسجدی است. کتابی که اگر در برنامه درسی دانشآموزان گنجانده شود بیانگر این پیام خواهد بود که تنها کسب نمره عالی در ریاضی علت نمونه بودن نیست بلکه برخورداری از فرهنگ مسجد و رابطه با آن هم امتیازی عظیم است:
ایده: طراحی کتاب درسی (فرهنگ مسجدی) دورههای دبیرستان و راهنمایی
توضیح اجمالی
پرورش و تربیت نوجوانان در مدارس و آشنایی با سبک زندگی و جامعه نوین مسجدی
زمینهسازی
مطرح نمودن و به تصویب رساندن طراحی کتب درسی فرهنگ مسجدی در مجمعهای دولتی نظیر وزارت آموزش و پرورش یا مجلس دولت جمهوری اسلامی ایران
مسأله
تبین اخلاق اسلامی برای نوجوانان و در نتیجه تحکیم روابط خانواده و جامعه رو به افزایش پیش خواهد رفت.
دستاوردهای ایده
روابط تربیتی علوم و اخلاق اسلامی مابین محورهای مدرسه تا مسجد رو به پیشرفت پیش خواهد رفت.
توضیح تفصیلی
مدرسه، فضایی است که هر فردی ناگزیر پا در آن میگذارد، جایی که قرار است تعلیم و تربیت را به کودکان ما بیاموزد. شواهد نشان میدهد که آموزش پرورش ما در امر تعلیم علوم مختلف موفق عمل کرده است اما جای سوال است که آیا به همان اندازه که به تعلیم توجه میشود به تربیت هم توجه میشود یا خیر؟ با گذری دراکثر مدارس به خوبی این موضوع را متوجه میشویم که اکثر دانشآموزان، معلمان، مدیران و حتی والدین دغدغه اصلیشان بحث پیشرفت تحصلی است و موضوع تربیت در رتبه بعدی قرار دارد.
متاسفانه ساز کار مدارش به طوری تنظیم شده است که بار امر تربیتی دانشآموزان تنها بر دوش معلم پرورشی است؛ درست است که معلم پرورشی بیشترین سهم را در این امر به خود اختصاص داده است اما زمانی این تربیت به خوبی در رفتار دانشآموز نهادینه میشود که تمام ارکان مدرسه از مدیر تا معلمان دیگر و حتی والدین به این امر توجه ویژهای داشته باشند و پازلهای معلم پرورشی را تکمیل کنند که این اقدام نیاز به فرهنگسازی بسیار ظریف و دقیق است.
فرض کنید یک معلم پرورشی با هزاران دلایل منطقی و احساسی ضرورت عبادت و خواندن نماز را برای دانشآموزان جا میاندازد اما معلم ریاضی همین دانشآموزان که اتفاقا فردی مهربان و مودب هم است، نماز نمیخواند و حتی به دانشآموزان هم میگوید بدون نماز هم میشود با خدا ارتباط داشت. از طرفی دیگر مدیر مدرسه و والدین هم برای معلم ریاضی احترام زیادی قائل هستند و مدام از فرزندشان میخواهند که باید در نمره ریاضی نمره خوبی کسب کنی.
حال در شخصیت دانشآموز تعارضی رخ میدهد که سخن معلم پرورشی صحیح است یا سخن معلم ریاضی! این تعارض فکری ممکن است در آینده به تقابل تبدیل شود. شاید به همین علت است کلاس تربیتی در بسیاری از مدارس به عنوان یک کلاس نمادین پذیرفته میشود. اکنون باید چه اقدامی انجام دهیم؟ چگونه میشود این دانشآموزان را در امر تربیت قدرتمند کنیم؟ در کدام مکان فضای غالب بر محور معنویت میچرخد؟ در چه جایی اکثر افراد در امری اتفاق نظر دارند و کمتر تناقض در امر تربیتی دیده میشود؟
شاید بتوان گفت نزدیک ترین فضا به این جریان “مسجد” باشد. مسجد جایی است که بر خلاف مدرسه منوط به گذارندن سال تحصیلی در سه یا چهار سال نیست بلکه مسجد میتواند فضایی باشد که یک فرد از کودکی تا میانسالی و حتی پیری در آنجا تربیت شود و سهمی را در آنجا داشته باشد.
به این ترتیب تنها فضایی را که روح معنویت و زمینه تربیت در آنجا به خوبی فراهم است را می توان مسجد نام برد. جائیکه انسان پاک و ضلال به راحتی با قرار گرفتن در آن فضا میتواند ضمیر خود را آماده زدودن از هر گونه زنگار کند. در این مکان اکثر افراد در امور تربیتی و معنوی اتفاق نظر دارند و همه حول امام جماعت مسجد حرف واحدی را میزنند و هنگام تعارض با کمک او راهنمایی میشوند بنابراین کمترین تناقضات رفتاری را میتوان در مساجد دید.
حال باید پرسید چگونه باید ارتباط مسجد و مدرسه را ایجاد کرد؟ مرحله اول کشاندن دانشآموزان و ایجاد ارتباط بین مدرسه و مسجد است؛ در گام بعدی باید با برنامههای مداوم این ارتباط حفظ شود، به طوری که دانشآموزان مسجد را مانند محفلی دوستانه برای خود ببینید به طوری که بعد از تمام شدت تحصیل در آن مقطع حضور دوستانه خو را در مسجد ادامه دهند و به نسلهای آینده منتقل سازند، این ارتباط، با دادن مسئولیتهای بزرگ و اثر گذار مختلف در مسجد به دانشآموزان تا حد زیادی محقق خواهد شد.
بایدها
اگر والدین و استادان و معلمان در تربیت شایسته دانشآموزان همت گمارند، به قوانین تربیتی اسلام آشنا باشند و از آنها مدد گیرند، بسیاری از نارساییهای ناشی از جامعه و فضای شبههناک جبرانپذیر است. به سخنی دیگر چنانچه به هر وسیلهای زمینه شقاوت در دانشآموز به وجود آمده باشد، تربیت صحیح اسلامی عاملی برای از بین بردن آن زمینه است. به طوری که حتی محیط فاسد، رفیق بد، معلم بیدین در انحراف انسان کارگر نیفتد.
بنابراین، «تربیت» عامل اساسی است و باید بدان توجه بسیار شود. والدین، باید اصول تربیت در اسلام را بیاموزند و در مراحل مختلف زندگی کودک، آن اصول را بکار گیرند.
نبایدها
نباید در تربیت دانشآموزان سرزنش را به کاربرد: سرزنش و مقایسه افراد با یکدیگر را از عوامل بروز ناهنجاریهایی نظیر افسردگی و نداشتن اعتماد به نفس در فرد عنوان کرده و تصریح میکند: این عوامل تخریب شخصیت فرد را بدنبال خواهند داشت و بجای آنکه پیامهای مثبت را به وی منتقل کنند، پیامهای منفی و مخرب را انتقال میدهند.
هرگز نباید فرزندان را با دیگران و هم و سن سالهای آنها مقایسه کرد، برخی والدین فرزندان خود را به واسطه تمکن مالی مورد سرزنش قرار میدهند که چرا این لباس را پوشیدی، چرا این گونه نشستی، این کار در شان ما نیست، دوستت به (مسجد میرود و قرآن آموزی و اذان یاد میگیرد) تو…….! این باید و نبایدها اعتماد به نفس افراد را سلب کرده و مانع از برقراری ارتباط با دیگران میشود.