گاهی چاه امیرالمومنین(علیهالسلام) میشوم و درد همه آنها را با جان و دلم میشنوم. وقتی تخلیه میشوند با آنها همدردی میکنم. چه بسا کسانی که به حالت اعتراض با من سخن گفتهاند ولی پس از همدردی و شنیدن آنها، قانع میشوند و اگر تند رفته باشند، عذرخواهی میکنند.
بنده از بدو فعالیتم به عنوان امام جماعت طوری برنامهریزی کردم که چند کار را انجام دهم و به یک نقطه مطلوب برسانم. در واقع برای فعالیتهای مسجد دورنما ترسیم کردم. یکی از این نقاط مطلوب، سامان دادن کمکهای مردمی در همه ابعاد آن بود. چون نیازمندان و خانواده های آن ها تنها به سبد ارزاق نیاز ندارند.
در یک جلسه با حضور مدیران و هیئت امنا خیریه ها دعوت کردم و از آنها خواستم که خانوادههایی که تحت پوشش دارند را لیست کنند البته در ابتدای کار از خود مقاومت نشان دادند (چون یکی از مسائلی که برخی از نیروهای دلسوز با آن درگیر هستند خودمختاری و عدم اعتقاد به کار مشترک و ستاد فرماندهی است). در نهایت با توجه به مجموع آمار آنها بیش از ۶۵۰ خانواده نیازمند تحت پوشش این خیریه ها بودند. این آمار از تعداد خانوادههای شهرک گلدسته هم بیشتر بود. حدس زدم که مشکل از کجا است؟! لذا از آنها خواستم که فهرستشان را با هم تطبیق دهند.
با یکی شدن لیست ها تعداد خانواده های نیازمند به ۲۰۰ خانواده تقلیل یافت. در واقع ۴۰۰ خانوار به صورت مشترک از چند خیریه، کمک معیشتی دریافت میکردند. هدف من از این کار اختصاص کمکهای مردمی در راستای پاسخگویی به همه نیازهای این خانوادهها بود.
مشکلات نیازمندان تنها به سبد اخلاق ختم نمیشود. آنها به خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی هم نیاز دارند. در همین راستا طرح غربالگری دندانپزشکی را در شهرک گلدسته اجرا کردیم و به ترتیب اولویت آنها را در فهرست درمان قرار دادیم. البته درمانی کاملاً تخصصی و با کیفیت در نظر گرفته شده است. با بیماران تماس گرفته و ساعت حضور در کلینیک با آنها هماهنگ میشود.
در زمینه کمک های تحصیلی بسته های نوشت افزار و کیف تهیه کردهایم که تقدیم دانش آموزان نیازمند شده است.
در کنار فعالیتهای اجتماعی، تقدیر و تکریم خانواده های شهدا و جانبازان محله را هم وظیفه خود دانستیم. در روزهای گذشته به دیدار خانوادههای شاهد و جانبازان مدافع حرم تیپ فاطمیون رفتیم. مشکلات آنها را شنیدیم و تا آنجا که از دستمان بر میآمد در رفع آنها کوشیدیم. آنها با مشکلاتی مثل کفالت و ثبتنام در مدارس روبرو هستند که با هماهنگی مدارس و ادارات مربوطه در همان روز دیدار به حل این مشکلات پرداختیم.
در این سالها با کسبه ارتباط برقرار کردم. دوستان من با کوچکترین هماهنگی و اولین تماس من کارهایی مثل لوله کشی، برق کاری و گاز کشی را به رایگان برای اهالی و نیازمندان انجام میدهند.
روز اول که وارد مسجد شدم به نمازگزاران گفتم من را فرزند کوچک خود بدانید. من آمدهام تا با هم عبادت کنیم و با هم به مقصود برسیم.
خوشبختانه مردم اقبال خوبی به همکاری با مسجد و امام جماعت نشان دادند. مردم ««درد» دارند. کافی است از نزدیک آن را رصد کنیم. گاهی برایم پیش آمده با شخصی که مشکل قضایی داشته از نزدیک صحبت کردهام و متوجه شدم که حق با اوست. ولی کاری جز همدردی از دست من ساخته نبوده. لذا در مواردی میشود، فقط درد آنها را شنید.
یکی از اهداف «عملیات محله محور مسجد پایه» تقویت شبکه مساجد است که همکاری ائمه جماعات محله را میطلبد. در این باره چه فعالیتی داشتهاید و چه نظری دارید؟
یکی از معضلاتی که اکنون وجود دارد، عدم حضور کامل ائمه جماعات در محله است.
مشکل دیگر در ایجاد هماهنگی این است که برخی از ائمه محترم مساجد، امام جماعت هماهنگ کننده محل را به مثابه یک مسئول میپندارند. من در جلساتی که با ائمه مساجد محله داشتم، از آنها خواستم که ایدههای خود را ارائه دهند و من هم به عنوان هماهنگ کننده و مجری در کنارشان باشم. به هر حال در این شبکه منیتی وجود ندارد و همه برای یک هدف واحد تلاش میکنیم.
شما در ایجاد ارتباط با نوجوانان به موفقیتهایی رسیدید، دلیل این موفقیت را توضیح بدهید.
قبل از فراگیری کرونا که مدارس به طور کامل باز بودند، هر روز چند ساعت را در یکی از مدارس میگذراندم. من معتقدم باید با بچهها به زبان خودشان سخن بگوییم. باید حرف آنها را بشنویم.
یکی از معضلات جامعه ما مواجهه با نوجوانان است. چون ما نمیتوانیم به آنها احترام بگذاریم. من این مشکل را در همان شروع کارم در مسجد حل کردم. به بزرگترها خاطرنشان کردم که ماهیت بچهها جنب و جوش و تحرک است و یادمان نرود که ما هم دوران کودکی را پشت سر گذاشتهایم.
الحمدالله حضور بچه ها در مسجد ما دائمی است. اوایل کار، ما مکبر نداشتیم! اما اکنون چند مکبر جوان و نوجوان داریم. بطوریکه نوبت به سختی همه میرسد.
با نوجوانان فوتبال و بسکتبال بازی میکنم. به بچه هایی که در مغازهها مشغول کار هستند سر میزنم. با آنها رفاقت ویژهای دارم. همچنین با تعمیرکاران و مغازه دارها هم رابطه صمیمی دارم. حرف آنها را میشنوم و سعی میکنم به صورت مستمر به دیدنشان بروم.
بیشتر بخوانید
توسل همسایه مسیحی به مجلس امامحسین(ع)