به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، میزگرد «نقش مسجد در کاهش آسیبهای اجتماعی» با حضور حجتالاسلام والمسلمین صداقت، سرپرست معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد و مجید ابهری, آسیب شناس و کارشناس مسائل اجتماعی در استودیو مبین سازمان قرآنی دانشگاهیان برگزار شد که در ادامه متن کامل این میزگرد را می خوانید:
مجری: موضوع برنامه بررسی راهکارهای پیوند هرچه بیشتر مساجد و جوانان است، مفتخریم که میزبان دو مهمان ارجمند جناب حجت الاسلام صداقت سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی مرکز رسیدگی به امور مساجد و دکتر مجید ابهری کارشناس آسیب شناسی اجتماعی و امور خانوده، هستیم. ابتدا از دکتر ابهری این پرسش را میپرسیم، آسیبهای کنونی جامعه که جوانان را مورد تهدید قرارداده را چگونه ارزیابی می کنید؟ و مواردی از این ها را هم بگویید و هم بشکافید؟
دکتر ابهری: با عرض سلام و عرض ادب ، قبل از ورود به بحث یک اشاره و گریزی میزنم به یک نکته بسیار مهم در بخش آسیبهای اجتماعی و رفتاری در جامعه، در سال 1368مقام معظم رهبری اشاره داشتند به موضوع جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و در همانجا فرمودند: دشمن جوانان ما را هدف گرفته است و ما باید با شناسایی عِده و عُده دشمن، با همان ابزار به دشمن هم دفاع و هم حمله کنیم. متاسفانه بسیاری از نخبگان و دست اندرکاران مسایل اجتماعی و آسیب شناسی اجتماعی این رهنمودها را جذب نکردند.
از سال1368 به بعد معظم له بارها و بارها در قالب شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، رخنه فرهنگی، مهندسی فرهنگی مسئله آسیبهای نزدیک شده به نوجوانان، جوانان و خانواده را مورد تاکید قرار داشتند. در سال 1392 نیز با بیان موارد 20گانه در خراسان، حجت را بر نخبگان و دست اندرکاران و متخصصین تمام کردند. علت اشاره به این مطلب این بود که ما نمیخواهیم هر آسیب و ناهنجاری را در پیرو توهم توطئه و توهم دشمن، برگردن این و آن انداخته و بگوییم دشمن و خارج باعث این مشکلات است. نه قصد ما این نیست. ما خالصا و از نظر علمی این مطلب را مورد کالبدشکافی قرار میدهیم و واقعیت این است که دشمن پاشنه آشیل ما را به خوبی شناسایی کردهاست.
و آن نکته اصلی ما همان نوجوانان و جوانان ما هستندکه مدیران و سرمایه اصلی آینده جامعه و نظام ما هستند. یعنی جامعه انقلاب اسلامی بعد از نسل ما به دست این نوجوانان و جوانان میرسد. بنابراین آسیبهایی که اطاق فکر دشمن طراحی کرده است را بطور اجمالی و خلاصه عرض میکنم:
اولین بحث، بحث بحران هویت و گسست فرهنگی نوجوانان و جوانان است، یعنی اینکه بچه ها را در تقابل و تضارب با خانواده ها در امور فرهنگی و ارزشی قراردادند. بوسیله بازیهای رایانه ای، فضای مجازی و شبکه های ماهواره ای کاری کردند که بچه ها نقطه مقابل باورهای خانواده و فرهنگ جامعه قرار گرفته اند، بنابراین بحران هویت و گسست فرهنگی اولین و اصلی ترین آسیب مورد نظردر باب نوجوانان وجوانان است.
خشونت و وندالیزم، همین که بچه ها باهم دعوا میکنند و برقراری تفاهم و ارتباط خیلی برایشان دشوار است که به این بازیهای خشن رایانه ای و اینترنتی برمی گردد که متاسفانه خشونت را به بچه های ما تزریق می کنند. همچنین فاصله گرفتن خانواده ها بدلیل مشکلات اقتصادی و زندگی روزمره باعث شده که برقراری ارتباط عاطفی و گفتاریِ والدین با بچه ها کاهش پیدا کند. متاسفانه متوسط زمان ارتباط گفتاری در خانواده های ایرانی به 17 دقیقه رسیده است.
والدین وقت و فرصت صحبت کردن با بچهها ، برقراری تعامل، گوش کردن به مشکلات و راهنمایی کردن و یاد دادن مهارت های زندگی را به آنها ندارند. درس هایی که در مدارس به بچه ها یاد میدهند نه به درد دنیای بچه ها میخورد و نه به درد آخرتشان. یکسری محفوظاتی است که برای 80 سال پیش کشورهای غربی است که ترجمه کردند و در مدارس برای بچه های ما تدریس میکنند. بجای اینها باید مهارتهای زندگی و برقراری ارتباط و تفاهم را به بچه ها یاد بدهند.
مسئله اعتیاد، خانه گریزی، دین ستیزی و هنجار شکنی آسیبهایی هستند که بچه های ما را مورد هجوم قرار دادند. ما در بخش آینده پژوهی آسیب شناسی اجتماعی به این نتیجه رسیدیم که عرفانهای کاذب مثل عرفانهای شرقی، اوشو، کابالا، اکنکار، شیطان پرست ها، تهدید های دهه آینده فرزندان ما هستند.
بالا رفتن خشونت بوسیله بازیهای رایانه ای بوسیله فیلم ها و سریالهای شبکه های ماهواره ای درجوانان، اینها آسیبهای واقعی ما هستند. هنجارشکنی، بیتوجهی به هنجارها و تشریفات و قواعد و ضوابط اخلاقی و فرهنگی در خانواده است. سابق بر این وقتی کسی که با سن بالا وارد اتوبوس میشد ما بلافاصله جای خود را به او میدادیم. الان متاسفانه در اتوبوس و مترو، متاسفانه در چشم ما نگاه میکنند و از جای خود تکان نمیخورند و شاید ما را تمسخر هم بکند. اینهاست که به عنوان خطری برای آینده نوجوان محسوب میشود.
مثلث رسانه ، آموزش و پرورش و خانواده باید توجه ویژه ای به مسائل فرهنگی داشته باشند. بنابراین آسیب هایی مثل اعتیاد، بیتوجهی به قواعد و ضوابط ارزشی خانواده، کم توجهی به فعالیتها و ارزشهای والدین از خطراتی است که زندگی اجتماعی و فردی نسل آینده را تهدید میکند.
سابق والدین بچه ها را با خودشان به هیئت، مساجد و روضه می بردند. الان بچه ها، با اصرار والدین و با اکراه به همراه والدین به مراسمها و مهمانیها میروند. در مجالس هم، اکثرا در گوشه ای مشغول گوشی های خود هستند. در خانه نیز، بجای اینکه اعضای خانواده با هم به گفتگو بنشینند، هر کدام مشغول گوشیهای موبایل خود هستند. بلاخره اینها چه ارتباط و تعاملی میتوانند با هم برقرارکنند. متاسفانه ما در جمعهای انفرادی هستیم. درست است که در مهمانیها به عنوان صله رحم دور هم جمع میشوند، ولی هیچکدام با هم حرفی نمیزنند، چه خبر؟ چطوری؟ بعد هر کدام مشغول کار خود میشوند. فلسفه صله رحم این است که ما از احوال یکدیگر با خبر شویم نه اینکه در اینترنت وقت بگذرانیم.
بنده فضای مجازی را بزرگترین تهدید آینده فرزندانمان، اعتیاد و ارزش ستیزی، هنجارشکنی، بی توجهی به آداب و رسوم گذشته، بی توجهی به آرمانها و ارزش های اخلاقی را خطری برای زندگی اجتماعی و فردی نسل آینده میدانم. البته در بین جوانانمان داریم کسانی را که در راهیان نور، اعتکافو پیاده روی اربعین شرکت میکنند و یا آنهایی که نذر کار فرهنگی میکنند. اینها هست ولی کافی نیست. این موارد باید به نسلهای آینده هم منتقل بشود. نباید فقط در بین یک یا دو نسل این موارد وجود داشته باشد. به نظر بنده، به عنوان یک معلم و یک پدر و یک آسیب شناس، این موارد خطراتی هستند که در کمین فرزنان ما هستند و باید نسبت به آنها هوشیار باشیم.
بدانیم که اگر ما غفلت و کوتاهی کنیم و دست فرزندانمان را نگیریم، دستهای دشمنان است که از آستین ما بیرون می آید و دست فرزندانمان را می گیرد و به مسیری که خودش می خواهد می برد که قطعا آن مسیر، مسیری نیست که دین، قرآن، نهج البلاغه، آیین و فرهنگمان میخواهد. آنها به مسیری که خودشان می خواهند که شیطان پرستی و عرفانهای کاذب و باورهای دروغین و مکاتبی که در اینترنت عضوگیری میکنند، تبدیل به مکاتب ارزشی جوانان در آینده میشوند. غفلت و کوتاهی ما در مورد جوانان و نوجوانان قطعا موجب خسران و پشیمانی است.
مجری: جناب آقای صداقت! سوالی که مطرح شد این بود که آسیبهایی که نوجوانان و جوانان جامعه مارا تهدید میکنند چه هستند؟ سوالی که مشخصا از حضرتعالی دارم این است که رابطه مسجد و جوانان را اکنون چگونه ارزیابی می کنید؟ احیانا اگر آسیبیهایی در رابطه مسجد و جوانان وجود دارد بفرمایید؟
حجت الاسلام صداقت: با عرض سلام. نکات خوبی را آقای دکتر مطرح فرمودند، نسل جوان و نوجوان ما همیشه درمرکز سیبل خطرات، دشمنیها و آفاتی که در جوامع وجود داشته مرکز سیبلی میشود که نسل نوجوان و جوان در آن قرار دارند.
این امیر طبیعی است زیرا که تاثیرپذیرترین نسلها همین قشر جوان و نوجوان هستند. در روایت و مکتب اسلام هم به این مورد سفارش و تاکید شده که هر چیزی را که در کودکی و نوجوانی بتوانید به بچه ها و کودکان خود آموزش بدهید مثل نقش بر حجر و یا سنگ است که تا ابد میماند.
اما نکته ای که وجود دارد اگر بخواهیم آسیب شناسی را در حوزه ارتباط جوانان و نوجوانان با مسجد داشته باشیم، طبیعتا این تهاجم فرهنگی و آفاتی که دامنگیر بچههای ما و اعتقاداتشان میشود، طبیعتا ارتباط آنها با مسجد را دچار مشکل میکند یعنی این آفات اخلاقی و اعتقادی که بوجود میآید طبیعتا بروز و نموش در رفتار انسانها و سبک زندگیشان است، یکی از اجزای اصلی سبک زندگی مومن ارتباط با مسجد است .
ما روایاتی در اسلام داریم که اگر کسی را بعنوان مومن بخواهید شناسایی کنید نحوه ارتباط او را با مسجد بررسی کنید. پیامبر ما حضرت محمد(ص) میفرماید: اگر دیدید کسی عادت رفتن به مسجد را دارد، به ایمانش شهادت بدهید، عادت به مسجد رفتن نشانه ایمان است.
لذا وقتی که آن آفات ایجاد می شود و آن خطرات دامن نسل جوان ما را میگیرد، طبیعتاً یکی از جاهایی که خودش را نشان میدهد در ارتباط آنها با مسجد است.
اکنون این اتفاق افتاده است. در این مدت، مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی، ما دورههای متفاوتی را داریم. مثلا دردوره انقلاب و بدو شروع انقلاب مساجد تبدیل به سنگری می شود برای جوانان انقلابی و آنها را دور خود جمع میکند. در ادامه نیز، در سال57 تا سال 60 و اویایل جنگ، مسجد تبدیل به یک مرکز مسائل اعتقادی برای جوانان می شود. در این دوران جوانان از لحاظ معرفتی تجهیز میشوند، با گروهای منحرف مبارزه میکنند، در ادامه نیز جنگ شروع میشود. در دوره جنگ و دفاع مقدس مسجد به پایگاه و پشتوانه دفاع مقدس تبدیل می شود.
بنا به فرمایش آقای دکتر علی الظاهر نقطه عطف تاریخ ما بعد از جنگ و از سال68 به بعد است، این زمان، وقت سازندگی و شروع خیلی از مسائل مهم است مردم نیاز به رفاه و آسایش و بسیاری از مسائل مهم دیگر دارند و مسئولین باید با برنامهریزی سطح رفاه را افزایش بدهند چون دیگر جنگ تمام شده است. اما در این برنامه ریزی مسئولین غفلتهایی نیز صورت گرفته است و یکی از این غفلتها، غفلت از تهاجم فرهنگی است و مهم تر از آن، یکی از ابعاد تهاجم فرهنگی این است که ما برای رسیدن به توسعه و پیشرفت از سنتهای درستمان دست بکشیم. سنت درست، قانونی است که خداوند در عالم برای رشد و تعلیم و تربیت ما گذاشته است، اعتقاد ما میگوید: خدا رب السماوات و الارضین است، رب یعنی تربیت کننده، خدایی که رب است قانونی که در عالم می گذارد، قانونی تربیت کننده است که تحت عنوان دین به ما رسیده است.
وقتی ما می خواهیم وارد توسعه بشویم خیلی وقتها غافل می شویم و فکر می کنیم فاصله گرفتن از مبانی دینی و طرح نو درانداختن یعنی؛ توسعه! نتیجه این میشود که ما از آموزهای دینی مان فاصله میگیریم، از آموزهایی که خدای متعال برای ما قرارداده که اگر ما به همان ها برسیم، رشد ما اتفاق می افتد. البته نگاه من نگاه دگمی نیست که بگویم؛ ما حتما باید برگردیم به همان نگاه سنتی. نه! ایده های نو هم براساس همان سنت و آموزه های دینی اتفاق می افتد.
من یک نکته ای دارم در مباحثی که نقد بر ساختار می شود و آن این است که ما میبینیم کم کم نقش مساجد در محوریت زندگی مردم حذف میشود، چه در بعد فرهنگی یعنی حوزه فرهنگ سازی، وقتی فیلمی ساخته می شود، آموزشی داده می شود، حرفی زده میشود شما می بینید که نقش مسجد وجود خارجی ندارد.
شما ببینید! چند دقیقه در فیلمها و سریالهای ما در مورد مسجد حرف زده می شود، چقدر در درسها و آموزشهای ما در مدارس، که آقای دکتر هم به آن اشاره کردند، که بخش عمدهای از فرهنگ و جامعه ما را تحت تاثیر قرار میدهد، حرفی از مسجد برده شده است؟ به هر حال بچه های ما اینها را یاد میگیرند! ببینیم چقدر در مورد مسجد و محوریت مسجدی که همه زندگی انسان را با خودش مرتبط کند حرف زده شده است؟ مسجد جایگاه والایی دارد، در فرامین دینی چنانچه اگر کسی با مسجد ارتباط نداشته باشد باید در ایمان خود شک بکند. بعد میبینیم، ما اسلامی را به مردم ارائه کردیم که مسجدی در آن وجود ندارد. در فرهنگ سازیها، در علومی که به بچه ها یاد میدهند، در گفتمان سازیها و حتی سبد زندگی مردم ارتباط با مسجد کم رنگ شده است. عملا با وجود نهادهای مختلف و فضاهای مختلف آموزشی، فرهنگی ایجاد کردن چنین شرایطی، معارض است. از طرف دیگر اهل مسجد خیالشان راحت است که جمهوری اسلامی وجود دارد و نیاز نیست که ما کار خاصی انجام بدهیم همین که نمازمان را در مسجد بخوانیم کافی است، پس این جوانان کی به مسجد بروند چه برنامه ای برای آینده آنه ریخته شود؟همه اینها دست به دست هم میدهد که تهاجم فرهنگی دشمن اثر بکند. خداوند در قرآن می فرماید شما قوی هستید و دشمن شما شیطان و کید و حیله شیطان ضعیف است اما وقتی که شما غفلت میکنید وقتی ضعیف بشوید، کید شیطان غلبه میکند.
به نظر من غفلت از آموزه های دینی در قانونگذاری و تصمیم گیریها در مجموعه اتفاقاتی که در جامعه اسلامی مخصوصا در حوزه تصمیم گیریها میافتد، این غفلتها باعث می شود که جوانان ما تحت تاثیر قرار بگیرد.
همان طور که آقای دکتر اشاره کردند در حوزه های که ما به سنت های اصیل و آموزهای درست برگشتیم، جوانان ما با شوق از آن استقبال میکنند. مثل پیاده روی اربعین که جمعیت بیشماری از جوانان ما بعلت فطرت پاک با وجود آفت هایی مثل اینترنت و... ، دلهایشان پر میکشد برای زیارت حرم امام حسین(ع).
ما مساجدی داریم که آنقدر حضور نوجوانان و جوانان در آن زیاد است که مسنتر ها اعتراض میکنند که آنها نمیگذارند ما درست عبادت کنیم و نماز بخوانیم! وقتی میگوییم این که خوب است! در جواب میگویند خوب است ولی خیلی زیادند! وقتی میگویند این حضور زیاد است، یعنی؛ مساجد ما قابلیت جذب جوانان را در این حوزه دارند و جوانها هم آمادگی دارند تا حضور داشته باشند. به شرط این که بتوانیم با آنها به خوبی رفتار کنیم.
مجری: جنابعالی رابطه بین مساجد و جوانان را چگونه ارزیابی می کنید و احیانا مشکلاتی که در مسیر این رابطه است را بفرمایید؟
دکتر ابهری: در اوائل انقلاب، مسجد به جایگاهی که در صدر اسلام داشت بر میگشت، یعنی توزیع آذوقه، حل مشکلات و....در مساجد برقرار میشد. اما باز این مسیر تحت چه معیارهایی، که نمیدانم چه بودند؟، برگشت. در زمان جنگ مساجد محوریت داشتند در جمع آوری کمک آذوقه و ارسال آن به جبهههای جنگ. مسجد هویت و جایگاه اصلی اش را پیدا می کرد که متاسفانه مسیرش منحرف شد
اینجا باید به نقش خانواده ها، ائمه جماعات و دولت اشاره کنم، دولت باید حمایت های مالی و سخت افزاری را از مساجد بکنند. مساجدی وجود دارند که استعداد و ظرفیت توسعه فرهنگی را دارند ولی بودجه لازم را مثلا برای برقرای اردو در یک روزتعطیل برای جمکران، کهف الشهدا، حرم عبدالعظیم و..... را برای بچه ها ندارند.
البته خیرین مثل همیشه در بسیاری از مساجد همچنان پیشگام هستند، جایی که به مردم نقش داده شودکار درست انجام می شود ولی جایی که مردم را کنار میگذاریم آسیبها به این حد زیاد میرسد. علت افزایش و پیشرفت آسیب های اجتماعی با این روند و سرعت این بود که در زمینه پیشگیری های فرهنگی، اجتماعی وضعی ما نقشی به مردم ندادیم. محلات باید مسجد محور بشوند و مدارسی که در حوزه این مساجد قرار دارند باید هفته ای یکبار دانش آموزان را به مساجد بیاورند. این بایدی را که عرض میکنم، یعنی این که، این حضور، جزء همیشگی برنامه باشد. چطور بچه ها ساعاتی را برای ورزش و... دارند یک ساعت را هم وزیر آموزش و پرورش اختصاص دهند به حضور در مسجد.
ائمه جماعات باید دوره های آموزشی درباره نحوه برخورد با جوانان و نوجوانان داشته باشند، ممکن است شلوار لی و یا تیشرت پوشیده باشد، به تعبیر مقام معظم رهبری: ممکن است پوشش آن مطلوب ما نباشد، از طرفی، به پهنای صورت برای حضرت زهرا(ع) اشک میریزد. البته که چنین جوانی را نباید از مسجد برانیم. باید اتفاقاً او را جذب مسجد کنیم. مقام معظم رهبری نیز همیشه بر نحوه برخورد درست و خوش رفتاری با نوجوانان و جوانان تاکید داشتند. ما سی سال غفلت کردیم بچههای ما اینطور شدند حالا باید غفلتمان را برگردانیم.
ائمه جماعات نقش محوری و حیاتی در جمع آوری جوانان دارند. هر جایی که امام جماعت با برخورد درست و خوش اخلاقی و خوشرویی حضور داشته، جوانان آنجا جمع بودند. هرجایی که اهانت و سختگیری داشتند، به جای جوانها چند نفر که سنی از آنه گذشته و یا چند متکدی در مسجد حضور داشتند.
بنا بر این مدارس باید بچه ها را برای اقامه نماز جماعت به مساجد بیاورند امام جماعت نیز باید با خوشرویی با بچه ها برخورد کنند. باید بچه ها را با مساجد آشتی بدهیم. خانواده ها نیز به جای اینکه بچه ها را جاهایی ببرند که صلاح نیست، باید بچه ها را به مساجد بیاورند. در مقابل مسجد نباید چیزی تشکیل بشود. من مخالف تشکیل برخی چیزها مثل هیتها ی عزاداری، فرهنگسراها و خانه محله در مقابل مساجد هستم، که باعث کم فروغ شدن مساجد میشوند. خب این ها را به مساجد بیاورید. یا حداقل بخشی از این فرهنگ سراها و خانه سرای محله و امکانات سخت افزاری را به درون مساجد بیاوریم، با برگزاری کلاس های مختلف علمی، ورزشی و بر پایی اردوهای مختلف بچه ها را جذب مساجد بکنیم. بچه های ما الان این تفکر رادارند که مسجد تنها جایگاه اقامه نماز پیرمردها و کسانی است که نزدیک مرگشان است! فکر میکنند؛ مسجد محل برگزاری مجالس ختم و... است. کارکرد و هویت مساجد برای بچه های ما جا نیافتاده است. مدارس، آموزش و پرورش، صدا وسیما و خانواده ها باید هویت و کارکرد اصلی مساجد را باید برگردانند. ائمه جماعات باید برنامه ریزی مدونی برای جوانان داشته باشند و ضمنا بودجه هم باشد، هیت امنای مسجد،معتمدین محل، مومنین نمازگزار باید به ائمه جماعات کمک کنند. زیرا که وقت و عمر خود را در مسجد میگذارند. یک صندوقی را برای کارهای فرهنگی در مسجد و در اختیار ائمه جماعت بگذارند. دولت کمک مالی بکند ما کشور فقیری نیستیم. باید به مسجد کمک کنیم.اگر برای مسجد و دیانتمان قرار نیست کمک و خرجی بکنیم کجا باید خرج کنیم؟
مجری: اینجا این سوال مطرح میشود که، بیان فرمودید: تا جایی که ممکن است، برنامه های مسجد باید مردمی باشد و از طرفی تاکید میکنید بر کمک های دولتی،چطور این دو با هم جمع میشوند؟ مردمی بودن با دولتی؟
دکتر ابهری: دولت فقط جایی وارد بشود که بودجه و امکاناتی مورد نیاز مسجد است. مثل اتوبوس و..... نه اینکه مساجد دولتی شود مثل مساجد کشورهای مصر و بعضی کشورها مثل ترکیه که حکم امام جماعت را دولت میدهد.
علت دوام مکتب تشیع این است که روحانیت ما روحانیتِ مردمی است، کارهایش ازخمس و سهم امام و... اداره میشود. اگر قراربود روحانی ما مثل برخی کشورها وابسته به دولت بود این همه پیشرفت، شکوفایی، آزادی و استقلال نصیب ما نمیشد. روحانیت ما روحانیت مردمی است. تا چند سال پیش مردم روحانیت را ملجا، مرجع و امین خویش میدانستند، خوشبختانه و یا بدبختانه روحانیون ما مسئولیت هایی را برعهده گرفتند و به تدریج از مردم فاصله پیدا کردند. باید نهاد روحانیت به همان جایگاه و نهاد مردمی که قبلاً بود برگردد. همان زمانی که روحانیون احترام و جایگاه ویژهای بین مردم داشتند. باید به همان جایگاه برگردد و خانواده ها کمک کنند، اینکه میگوییم دولت باید کمک کند و به میدان بیاید به معنی دولتی شدن مساجد نیست به این معنی که امکانات سخت افزاری در اختیار مساجد بگذارند، نیازهای مساجد را برطرف کنند. دولت و حاکمیت ما باید بدانند که اگر کسی بخواهد جلوی دشمن بایستد روحانیت است، اگرجلوی دشمن آیین و مرامی قراراست بایستد مشرب دینی ما است. هیچ چیز دیگری نیست.
این روحانیت بود که جنگ را اداره و بسیج کرد. تعداد شهدای روحانی ما کم نیست. بنابراین باید نهاد روحانیت همان نهاد مردمی روحانیت بشود و دولت باید پشتوانه سخت افزاری بدهد و ما مردم باید بدانیم که اگر بین ما و روحانیت فاصله بیافتد گم میشویم. اینها مهندسها و متخصصین دین ما هستند، همانطوریکه وقتی ناراحتی قلبی داریم پیش متخصص قلب میرویم نه پیش یک کفاش و... در مسئله دینی و اخلاقی و ارزشی هم باید به نهاد روحانیت مراجعه کنیم و این نهاد انشالله همان جایگاه مردمی خودش را پیدا کند.
مجری:یک سوال کوتاه و کلی از جنابعالی دارم و آن هم، اینکه الان رابطه جوان با مسجد خوب هست یا نه؟
دکتر ابهری: نیست.
مجری: جناب صداقت، نظر شما چیست؟
حجت الاسلام صداقت: هم خوب هست و هم نیست! آنجایی که همه چیز بر اساس خودش بوده خوب است. اکنون مساجدی در مناطق مختلف تهران داریم که مناطق سرمایه دار و متوسط و... فرقی ندارد، مساجدی که جوانان بسیاری در آن حضور گسترده و فعال دارند. مساجدی هم در مناطق مذهبی تهران، که خالی از جوانان است،
دکتر ابهری: جوان موقع نماز جماعت جلو درب مسجد میایستد ولی داخل مسجد نمیآید.
حجت الاسلام صداقت: مسئله اینجاست که مسجد در جذب جوانان موفق بوده و یا نه، خانواده ها و مدارس توانستند ارتباط با مساجد برقرار کنند، ما مدارسی را داریم که دغدغهمندند، مدارسی که وابسته به مساجد هستندکه نشان دهنده این است که مسجد خوب کار می کند، ما مسجدی را در اسلامشهر داریم که آنقدر ازدحام جوانان زیاد است که باعث اعتراض پیرمردهای مسجدی شده است!
نکته ای که وجود دارد این است که نمیشود به سوال شما با بله و یا خیر جواب داد، اما اگر جمع بندی را خواسته باشید در حد رضایت ما نیست.
مجری: با توجه به فرمایشات شما، با توجه به تهاجم فرهنگی و آسیب های اجتماعی در همه زمینه ها چرا حضور جوانان هر سال در مراسم پیاده روی اربعین پرشور تر می شود، ولی در زمینه ارتباط جوانان با مساجد پیشرفت چندانی حاصل نمی شود؟ با اینکه تهاجم فرهنگی در هر دو زمینه وجود دارد.
حجت الاسلام صداقت: اینکه پیشرفتی حاصل نمیشود اینطور نیست، مساجد ما متوجه آسیبها شدند و الحمدلله دارند برنامه ریزی میکنند، اکنون بیش از 200 مسجد ما با همکاری آموزش و پرورش ارتباط تنگاتنگی با مدارس اطرافشان درقالب طرح پیوند مسجد و مدرسه دارند، در سال گذشته در ایام اعتکاف، در مساجد تهران، 94 مورد اعتکاف دانش آموزی در سطح استان تهران داشتیم، اعتکافی که فقط دانش آموزی بود و مساجد پر بودند. اگر ما در این مورد دغدغه مند باشیم اتفاقات خوبی در حوزه ارتباط مسجد و جوان رخ میدهد.
اینکه خداوند متعال میفرماید که کید شیطان ضعیف است. دشمنی ها دشمنان ما واقعا هر قدر هم که قوی باشد، نمیتواند به پای ندای انسانیت و وجدان و فطرتی که خداوند در وجود ما قرارداده برسد. لذا شما میبینید که در اوج تبلیغات و تهاجم فرهنگی دشمن، چنین اتفاقاتی رخ میدهد. ما در مراسم اعتکاف شاهد حضور پرشور جوانان هایمان هستیم. فرزند خود من با اینکه 12 سال دارد به شدت پیگیر اعتکاف و ثبت نام است و من هیچ دخالتی در اینکه او به اعتکاف برود نداشتم. این فطرت اوست که او را به سمت انجام خیر سوق میدهد و ندای الهی در وجود او کار خود را میکند.
ما باید موانع رو از سر راه حضور بچه ها در مساجد برداریم، این موانع در برخی موارد ناشی از برخوردها و رفتارهای ما است و در برخی موارد ناشی از عدم برنامه ریزی ما برای ارتباط با جوانان است. یعنی وقتی جوان وارد مسجد میشود ما هیچ برنامه ای برای ارتباط با او نداریم.
پیامبرگرامی ما یک کار بسیار ساده انجام میداد. ایشان قبل از نماز وقتی داخل محراب میشدند رو به مردم می نشست نه رو به قبله و با همه سلام و احوالپرسی میکرد به جوانان بیشتر بها می داد. اگر کسی در مسجد و نماز نبود حال او را می پرسید، اگر مریض بود به عیادت او میرفت و یا مشکلی داشت آنرا برطرف میکرد. توجه داشته باشیم که با همین رفتارهای ساده بچه های ما جذب می شوند.
حضرت آقا در دیدار31/05/95 با ائمه جماعات استان تهران فرمودند: که جذب جوان به تصرف قلوب جوان است نه به گذاشتن میز پینگ پنگ در مساجد، اگر قلب جوان اگرتصرف شد، جذب خواهد شد و ماندگار.
در قصه اربعین که ما این شکوه را میبینیم قلب جوانان را امام حسین (ع) هدف قرار داده است. خود آقا دارد مدیریت می کند. وقتی قلوب تحت تاثیر قرارگرفت همه چیز تمام است.
ما این نکات را به ائمه جماعات و کارگزاران مسجد و خادمین مساجد میگوییم، آموزش های لازم را درباره نحوه برخورد با جوانان به کارگزاران مساجد شروع کردیم. امور مساجد در این زمینه آموزشهای لازم را برای ارکان مسجد برگزار کرده است. علاوه بر امام جماعت، هیات امنا و خادمین نیز نحوه برخورد درست و صحیح را آموزش میبینند. اتفاقات خوبی دارد روی میدهد. اما کافی نیست.
اگر ما خواسته باشیم تنها مسجد را هدف قرار بدهیم، نمیشود. مسجد یک نهاد مردمی است، خیلی از گزینه های دیگری هم هستند که در فرهنگ مردم تاثیر گذارند. ما میگوییم دولت ها به مساجد بودجه و امکانات ندهند ولی در قانونگذاری هایشان مساجد را نیز در نظر بگیرند. ببینید مثلا درزلزله کرمانشاه مساجد تهران در 5 روز اول بیش از 5 میلیارد کمک نقدی جمع آوری کردند و بیش از300دستگاه تریلی ازکمکهای غیر نقدی مردم به مناطق زلزله زده از مساجد ارسال شده است.کهاین موضوع باعث شد، تقدیرنامه ای از طرف سازمان هلال احمر برای مساجد اهدا شود.
اما نکته قابل ذکر این است که در مدیریت بحران ما مسجد جایگاهی ندارد. مسجدی که در هر محله وجود دارد. در فضاهای تربیتی و فرهنگی ما مسجدجایگاهی ندارد، در تصمیم گیری های مهمی که درعرصه مسایل آموزشی و تربیتی کشور مسجد جایگاهی ندارد. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند در مسجد ننشینید مگر در سه حالت نماز، ذکر، دعا و تعلیم و تعلم. یعنی یکیاز کارکردهای اصلی مسجد تعلیم وتعلم است. اما شما میبینید در نظام آموزشی کشور مسجد جایگاهی دارد؟ برای مسجد برنامه ریزی شده است؟
امور مساجد آمادگی بسیار خوبی را در مساجد ایجاد کرده است. اگر یک تور یک روزه برای بازدید و آموزش دانش آموزان با مساجد برگزار شود که مسجد، منبر، مناره و صحن و تاریخچه مسجد را توضیح دهد، آنقدر جذاب است که یک تور به یاد ماندنی برای نوجوان و جوان خواهد شد. تور مسجد گردی! توری برای آشنایی بچه ها با بخشهای مختلف مساجد. قطعا برای همه بچه ها جذاب خواهد بود. لذا مساجد، حتی چنین ظزفیت هایی نیز دارند. البته اکنون این ایده در حال اجرا است.
مجری: بسیار جالب است.
دکتر ابهری: ایده خوب و نابی است!
حجت الاسلام صداقت: پیامبر (ص) در مسجدالنبی روضه السبیان(بهشت کودکان) برای بچه ها درست کرد. دو مربی را برای بچه هایی که نمیتوانستند نماز بخوانند گذاشتند. نفرمودند؛ بچه ها را نیاورید که مزاحم نماز خواندن شوند! بلکه محلی را برای بچه ها به اسم بهشت کودکان (مهد کودک)ایجاد کردند،تا در وقت نماز بچه ها در آن قسمت با مربی هایشان بازی کنند و بعد از نماز نیز بچه ها در مسجد هستند.
عادت به مسجد از وقتی اتفاق می افتد که جوانان از بچگی با مسجد در ارتباط باشند. مگر قدیمی های ما چطور مسجدی شدند؟ همه پیران ما که مسجد نمیآیند! تنها آنهایی مسجد میروند که از کودکی با مسجد در ارتباط بودند و رفت و آمد میکردند. آن کسی که مسجد نیامده و عادت نکرده، مسجد نمی آید.
در این رابطه، خانوادهها نقش مهمی دارند، خانواده ها برای بچه هایشان وقت مسجد رفتن بگذارند، یکی ازچیزهای تاثیر گذار در روحیه نوجوانان و جوانان ما حرکتهای جمعی و خانوادگی است.
وقتی بر بازگشت به سنت های دینی تاکید داریم، از این جهت است که خداوند فرموده؛ شما روزی حداقل 3 مرتبه در مسجدجمع شوید و دسته جمعی حرکت عبادی و معنوی انجام بدهید.
این عرفانهای نوظهوری که آقای دکتر اشاره فرمودند، به این دلیل است که ما نتوانسته ایم معنویتی که اسلام بما داده است را به خوبی گسترش بدهیم. بچه های ماکه تشنه معنویت هستند، به سراغ عرفانهای نوظهور میروند و فکر میکنند که معنویت را میتوانند آنجا درست کنند. این یعنی: بحران معنویت!
بچه های ما هیجان دارند. باید تخلیه هیجانی شوند. وقتی ما برنامه ریزی لازم برای تخلیه هیجانی که یک مورد آن در همین جمه ها و گروههای دوستانه است، رفتن به اردو، کلاسهای ورزشی، مسابقات محلی و...
قطعاً اگر این جمع های مومنانه برای تخلیه هیجان وجود نداشته باشد به سراغ جمع های غیر مومنانه میروند.
مجری: اینکه شما گفتید ما وقتی به سنتهای خودمان برگشتیم موفق میشویم و مسجد نیز یکی از سنتهای ماست، شاید از این حرف اینگونه برداشت بشود که مساجد باید به شیوه ها و در قالب های گذشته رفتار بکنند ولی حقیقتی که وجود دارد این است که جوان امروز یکسری نیازهای مدرن دارد و این نیازها ذهنش رو مشغول کرده است. آیا مساجد ما این ظرفیت فیزیکی و محتوایی را برای تطبیق با نیاز جوانان دارند؟ منظورشما از برگشت به سنت، بازگشت به شیوه های قدیمی اداره مساجد است و یا اینکه تمهیداتی را بیندیشیم که مسجد بعنوان میراث فرهنگی ما با همه کارکردهایش بماند و جوانان ما با نیازهای مدرن خودشان وارد مسجد شده و پاسخ بگیرند؟
حجت الاسلام صداقت: سنت، مثل قانون اساسی است، قانون اساسی که درست نوشته شده و مشکلی نداشته باشد نیازی به تغییر ندارد، آن کارهایی که برای انجام قانون انجام میدهند نوع آوری است، عملی کردن این قانون نیاز به نوع آوری دارد.
وقتی ما صحبت از سنت میکنیم، یعنی امام جماعت مسجد ما همان امام جماعت مسجد باشد با همان خصوصیاتی که پیامبر(ص) تعریف کرده یعنی آخوند و محور یک محله شود، مردم بتوانند به او مراجعه کنند برای مسجدش وقت بگذارد. همان چیزی که پیامبر ایجاد کرده، مسجد تبدیل به پایگاه همه کارهای نیک بشود. همانگونه که پیامبر تعریف کرده است. اما وقتی صحبت از پایگاه کارهای نیک میکنیم، این پایگاه به اقتضای زمانهای مختلف، همین پایگاه کارهای نیک، ممکن است کارهای متفاوتی انجام بدهد. فعالیتهای اجتماعی به اقتضای زمانها.
در همان زمان پیامبر(ص) هم، زمانی که جنگ میشد مسجد تبدیل به یک هسته مقاومت نظامی میشد، زمانی که بحث های سیاسی وسط کشیده میشد، مثل مسائل مهم حکومتی، مسجد تبدیل به هسته مقاومت سیاسی میشد، یک وقتی بحث مسائل اعتقادی و فرهنگی میشد مسجد تبدیل به هسته مقاومت فرهنگی میشد.
مقام معظم رهبری فرمودند: مسجد هسته مقاومت است به جمیع انواع مقاومت، این سنت است. حالا اکنون چه اتقاقی می افتد؟ اینکه الان باید مساجد ما برای کارهایشان تجهیز به رایانه بشوند و ما بگوییم نه! این که سنت نیست! این حرف اساسا غلط است. ما هیچ وقت نمیگوییم رایانه در مساجد نیاورید که می خواهیم سنتی باشیم این حرف غلط است. ما آن قانون را رعایت کنیم با ابزار روز. این برداشت غلط از سنت است. سنتی که خداوند متعال در قرآن می فرماید: یعنی همان قانونی که در عالم وضع کرده است، ما باید آن قانون را با نوع آوری رعایت کنیم، با ابزار روز و با استفاده از ابزار روز علم آموزی کنیم. ما باید تلوزیون ، ویدئوپروژکتور و رایانه داشته باشیم که بتوانیم با ابزار روز کار کنیم. کانال ارتباطی و سایت داشته باشیم، الحمدالله مساجد ما این زمینه ها را دارند. الان سایت مساجد و کانالهای ما در فضای مجازی تقویت میشوند، نرم افزارهای کاربردی در اختیار مساجد قرار داده میشوند.
مجری: جوان امروز یکسری نیازهایی دارد مسجدچگونه به این نیازها می خواهد پاسخ بدهد؟با توجه به رابطه خوب شما با جوانان از تجربیات ارتباط خودتون با جوانها برای ما مطالبی را بیان فرمایید؟
دکتر ابهری: یک جمله منسوب به حضرت علی (ع) است که میفرمایند فرزندان خودتان را با توجه به شرایط و آداب و رسوم روز تربیت کنید، یعنی اگر نسل ما در کودکی اسباب بازی به شکل امروزی نداشت و بزار بازی چیز دیگری بود اکنون اسباب بازی های بهتری در اختیار بچه ها وجود دارد.
جوان ایرانی یک جوان منطقی و عاقل است یعنی وقتی با او به زبان منطق صحبت میکنید از موضع بالا با او صحبت و برخورد نکنید. وقتی با جوانان ایرانی از موضع بالا و دستوری شود، مقاومت خواهند کرد. اما وقتی در سطح خودش به عنوان یک دوست، یک برادر، یک پدر، از نگاه دلسوزی و هدایت برخورد کنید طوریکه، احساس کند، به او کمک میکنید، او هم قبول میکند.
به عنوان مثال یکی از کارهایی که در این زمینه میتوان انجام داد این است که یک اردو به همراه امام جماعت برگزار شود، که در آن اردو فقط بچه ها مشکلاتشان را بگویند.یک مشاور روانشناس هم بچه ها را در این اردو همکاری کند. هفتهای یک یا چند روز مشاور در مساجد بگذارند تا بچه ها مشکلاتی که با والدین دارند بیان کنند.
الان تضاد بدی بین والدین و بچه ها اتفاق افتاده است که همدیگر را خیلی دشوار متوجه می شوند. باید ابزاری که به روز است را برای جوانان خود بیاوریم، آموزش تلوزیونی و سمعی و بصری به بچه ها بدهیم، مثلا وسایلی که برای ورزش بچه ها نیاز است تا جاییکه مقدور است در فضای حاشیه مسجد در اختیارشان قراربدهیم، در کنار و قالب این کارها احکام دین ومسائل ارزشی را به اینها منتقل کنیم.
با بررسی رفتار حضرت نبی اکرم(ص) در آن دوران که منطبق بر اصول مدرن و جدید و فعلی اروپا است، هنگامی که حضرت رسول اکرم (ص) عازم مسجد می شدند و بچه ها جلوی وجود مبارک ایشان را میگرفتند و درخواست بازی میکردند، پیامبر(ص) با بچه ها مشغول بازی می شدند، که ناشی از صفت رحمانیت ایشان بود. امروز با جوان نمی شود از موضع غرور صحبت کرد، در محیط دانشگاه اساتیدی که با دانشجویان بگو و بخند دارند محبوبیت بیشتری بین بچه ها دارند، تا اساتیدی که فقط درس میدهند و از کلاس خارج میشوند.
هر جایی ما به جوانان نزدیک می شویم و رابطه معنوی و عاطفی برقرارمیکنیم و در قالب دوستی مفاهیم آموزشی و دینی را منتقل میکنیم، آنجا پذیرش بالایی را داشتیم. هر جا که خواستیم از بالا و تحکم با بچه ها برخورد کنیم جوانان نپذیرفتند و یا به سختی پذیرفتند. باید از ابزار و تکنولوژی روز برای جوانان و آموزش آنها استفاده کنیم. باید کانال مسجد و هئیت در فضای مجازی بگذاریم و بچه ها را جمع کنیم تا سرشان در کانالهای دیگر گرم نشود. بنظر بنده، همان طور که حضرت آقا فرمودند: باید مهندسی فرهنگی کنیم، عِده و عُده دشمن را بشناسیم. با تیر کمان نمیشود به جنگ کاتیوشا رفت. با همان ابزار دفاع و به دشمن حمله کنیم.
مجری: جابجا شدن سن ازدواج جوانان و ازدواج های ناموفق یکی از آسیب های اجتماعی کنونی است ، درباره این آسیب و اینکه در گذشته نهاد مسجد برای شکل گیری ازدواج موفق در یک محل نقش فعالی داشتند، توضیح بفرمائید؟
دکتر ابهری: متاسفانه در ساعت، 20 مورد طلاق در کشور ثبت میشود. از 3 ازدواج در تهران 1 مورد به طلاق می انجامد، و در شهرستانها از هر 5 ازدواج 1 مورد به طلاق میانجامد که بالاتر از آمار جهانی است.
طلاق علتش انتخاب و گزینش نامناسب است، نه اینکه مشکلی داریم، بلکه همسر گزینی نامناسبی داریم.
متاسفانه اکنون، معیارها ظاهری و مادی شده است، براساس مدل ماشین و وضیت مادی همسر انتخاب میکنند. از نظر رفتاری فاصله بین بلوغ و ازدواج خیلی زیاد شده است، و انحرفات جنسی، همجنس گرایی و مشکلات جنسی از اینجا ناشی میشود.
الان وقتی یک جوان میخواهد ازدواج کند، در درجه اول، اینکه شغل ندارد. دوم این است که حقوقش کافی نیست، سوم این است که خانه ندارند و خانه گران است. دولت باید وارد کار شود باید برنامه ریزی بشود. در قالب کمکهای حمایتی دولت برای طرح های کار آفرینی و اشتغال زایی، ارائه مسکن ارزان یا رایگان، مثلا به هر جوان بمدت10 سال مسکن رایگان یا ارزان بدهند. امکانات را در اختیار جوانان قرار بدهند.
خانواده ها نیز باید دست از سخت گیری بی مورد در مورد ازدواج جوانان بردارند. سابقا در مساجد دختران و پسران در سن ازدواج را بهم معرفی میکردند، باید مساجد محور آشنایی ها و مراودات جوانان با خانواده ها باشند و پدران و مادران به فکر ازدواج بچه ها باشند و از سخت گیری ها بی مورد در ازدواج و مهریه دست بردارند. از مهریه های آنچنانی و غیر معمول دست بردارند. دولت نیز با برنامه های حمایتی با وام ازدواج وارد بشود و اجازه ندهد فاصله بین بلوغ و ازدواج بیشتر از این بشود، چون آنوقت ازدواج های سفید، بدون تعهد و هم زیستی های سیاه بوجود می آید. جوانان میروند باهم زندگی میکنند بدون هیچ گونه تعهد قانونی، اخلاقی و شرعی که باعث مشکلات بسیاری میشود.
مجری: کانون های فرهنگی و هنری مساجد، پایگاههای بسیج و کتابخانهها در بعضی مساجد فعال هستند، و جزئی از خود مسجد هستند، کارکرد اینها را در سه دهه اخیر چگونه ارزیابی می کنید؟ و آیا باعث تقویت رابطه جوانان و مسجد شده اند یا خیر ؟
حجت الاسلام صداقت: یکی از برکات مسجد تشکل های حول مسجد است، تشکل هایی که در مسجد تشکیل می شود مثل پایگاه بسیج. پایگاههای بسیج و کانونها خیلی از اتفاقاتی که در مسجد و با حضور جوانان رقم میخورد را شکل میدهند. کتابخانه هایمان میتوانند اصل آموزشی مسجد را تقویت کنند. همه اینها وقتی خوب است و فایده میدهد که در خدمت مسجد باشد. اگر تشکلها هدف تشکلی خودشان را از کاری که در مسجد دارند رقم میزنند را دنبال کنند. دیگر این هدف مسجدی نیست. این نه تنها فایده ای به مسجد نمیرساند و باعث خیرات و برکات نمیشود بلکه باعث اختلافات میشود، اما آنوقتی که همه بیایند حول محور مسجد، یعنی هر کسی خواسته باشد خدمتی به خانه خدا بکند، در قالب تشکل ها و یا در قالب خدمت های افتخاری که مردم بعضا در مساجد انجام می دهند، آنوقت برکات مسجد روز افزون میشود.
در همین حوزه ازدواج، زمانی که تشکلها همسو و همراه مسجد شده اند، اتفاقات خوبی رقم زده اند و باعث شده که بسیاری از آسیب های فرهنگی و اجتماعی را مدیریت کنند که در راس این آسیبهای فرهنگی مسئله طلاق است.
با برنامه های مختلف و آموزشی خوبی که در حوزه مسجد رقم خورد، همین ایجاد آشناییها حول محور مساجد، به برکت همراهی این تشکلها با ائمه جماعات و هئیت امنای مسجد، در راستای خدمت به مسجد، است.
هر مسجدی که امام، هیت امناء، خدام و تشکلهای مسجد با هم همراه و همسو شدند این مسجد پر از برکت و خیرات بوده است.
اما هرجایی که اینها باهم همراه نبودند و خواستند ساز خود را بزنند نه تنها برکتی نداشته بلکه اختلافات بدی را ایجادکرده است و دامنگیر مردم شده و ضررهای زیادی داشته است.
لذا، اولا اینکه تشکل ها همراه مسجد هستند و ما مشکلی با حضور این تشکل ها در مسجد نداشته و نخواهیم داشت. توصیه ما این است که در خدمت مسجد و برای مسجد باشید. البته همینطور هم است.
در مواردی اختلافات و اشکالهایی پیش میآید که موردی است، هر جایی که همه در خدمت مسجد بودند برکات خیلی خوبی بوجود آمده است. مسجد نیز اگر مسجد خوبی باشد، تاثیرات بسیار عالی بر محیط محله و شهرش میگذارد و بالعکس. لذا وقتی میگوید: اذا فسد العالِم فسد العالَم.، این به مسجد هم سرایت دارد.
فایل تصویری میزگرد نقش مسجد در کاهش آسیبهای اجتماعی را در لینک زیر ببینید